به گزارش میمتالز، چین در حال اجرای طرحی برای متمرکز کردن خرید سنگ آهن است و گزارشهای رسانهها میگویند کارخانههای فولاد دولتی در حال ایجاد یک شرکت جدید برای تقویت قدرت چانهزنی خود هستند.
این اولین باری نیست که چین، که حدود ۷۰ درصد از حجم سنگ آهن دریایی را خریداری میکند، سعی میکند کنترل بیشتری بر بازار به دست آورد.
بیاچپی، سومین معدنکار بزرگ سنگ آهن در جهان پس از ریوتینتو و واله برزیل، تاکنون نسبت به چشمانداز این سیستم خرید یکپارچه چین ابراز نگرانی کرده است.
مدیر مالی دیوید لامونت در ۲۰ ژوئیه گفت که ماینر استرالیایی مطمئن است که بازار قیمت را تعیین میکند و هدف آن حفظ روابط خوب با مشتریان چینی است.
لامونت در پاسخ به این سوال که آیا طرح راه اندازی یک شرکت مرکزی خرید سنگ آهن احتمالاً موفقیت آمیز است، گفت: «تاریخ نه خواهد گفت».
لامونت احتمالاً درست میگوید که بازار در نهایت قیمت را تعیین میکند.
یکی از خطرات این سیستم این است که یک سیستم خرید متمرکز، ناکارآمدی و بوروکراسی را به همراه دارد و در نتیجه بازار کمتر کارآمدی را به همراه دارد، زیرا کارخانههای فولاد چین برای به دست آوردن سنگ آهن مورد نیاز خود و در زمان مناسب تلاش میکنند.
همچنین خطر رابطه پر تنش را بین معدنکاران و کارخانههای فولاد چین افزایش میدهد، زیرا هر دو به دنبال معاملات بهتری نسبت به دیگری هستند که آماده ارائه آن هستند.
در نهایت همه این اتفاقات به این بستگی دارد که هر دو طرف چگونه با هر نوع تغییر در نحوه خرید سنگ آهن چین برخورد کنند، اما این احتمال وجود دارد که سه غول بزرگ سنگ آهن دنیا به دنبال حفظ قیمت مرتبط با بازار نقدی باشند.
اگر چین به طور موثر از بازار نقدی خارج شود، ممکن است موضوع پیچیدهتر شود، زیرا قیمت مرجع بیشتر بر اساس آنچه کارخانههای فولاد ژاپن و کره جنوبی میپردازند، خواهد بود.
به طور خلاصه، احتمال اختلال در بازار از طریق هر سیستم خرید متمرکز چینی جدید وجود دارد.
اما حتی اگر چین یک سیستم خرید متمرکز و موثر و کارآمد راه اندازی کند، بعید است که پویایی بازار را تغییر دهد.
بازار سنگ آهن بسیار متمرکز است و در اختیار تعدادی معدن بزرگ در دو کشور است، که شامل صادرکننده برتر از استرالیا و معدن واله برزیل است.
برای در نظر گرفتن وابستگی چین به این دو تامین کننده، واردات سنگ آهن از طریق دریا در ماه جولای توسط مشاوران کالا Kpler ۹۹.۶۱ میلیون تن برآورد شده است.
از این میزان، استرالیا قرار است ۶۶.۹۲ میلیون تن (۶۷ درصد) برای سهم بازار عرضه کند، در حالی که سهم برزیل ۲۰.۰۸ میلیون تن یا ۲۰.۱ درصد خواهد بود.
سومین تامین کننده بزرگ چین، آفریقای جنوبی، ۲.۶ میلیون تن (۲.۹ درصد) از سهم بازار را به دست خواهد آورد.
اگر چین بر قیمتهای پایینتر پافشاری کند، احتمالاً به بنبستی منجر میشود که در آن ماینرها حجمها را محدود میکنند و بازی تبدیل میشود که چه کسی میتواند قبل از پلک زدن بیشتر دوام بیاورد.
همچنین مقدار زیادی به وضعیت تقاضای فولاد چین در آن زمان بستگی دارد.
میتوان استدلال کرد که سیستم قیمت گذاری لحظهای در دوره ۲۰۰۹-۲۰۱۱ زمانی که تقاضای چین در میان محرکهای اقتصادی در دوره بحران مالی جهانی پس از سال ۲۰۰۸ بالا بود، به نفع معدنچیان کار کرد.
اما پس از آن موج عرضههای جدید شروع شد و قیمتهای لحظهای کاهش یافت، به این معنی که کارخانههای فولاد چینی بیش از آنچه در سیستم قیمتگذاری قرارداد قبلی داشتند، سود میبردند.
قیمت سنگآهن در سال ۲۰۱۹ مجدداً به طور مداوم شروع به افزایش کرد و در طی شیوع اولیه همهگیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰ قبل از، ازسرگیری روند صعودی خود در میان تقاضای قوی جهانی فولاد، کاهش یافت.
قیمت لحظهای سنگ معدن ۶۲ درصد برای تحویل به شمال چین، همانطور که توسط آژانس گزارش قیمت کالا ارزیابی شد، در ماه میسال گذشته به رکورد ۲۳۵.۵۵ دلار در هر تن رسید و از آن زمان روند کاهشی داشته است و در روز چهارشنبه با قیمت ۱۱۲.۲۵ دلار خاتمه یافت.
این قیمت در مقایسه با دهه گذشته هنوز نسبتاً بالا است و احتمالاً میتوان گفت که کارخانههای فولاد چین سطح زیر ۱۰۰ دلار در هر تن را پایدارتر میدانند.
اما از برخی جهات آنها باید مراقب باشند که چه آرزویی دارند، زیرا اگر آنها انتظارات بازار را زیر پا بگذارند و در پایین آوردن قیمت موفق باشند، احتمالاً منجر به سرمایه گذاری و عرضه کمتر در آینده خواهد شد.
منبع: آرتان پرس