تاریخ: ۰۶ شهريور ۱۴۰۱ ، ساعت ۲۳:۲۶
بازدید: ۱۶۲
کد خبر: ۲۷۲۰۴۸
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
بررسی فراز و فرود کامودیتی‏‏‏‏‌ها و اثرات ریسک‌ها و اخبار بر بازار سرمایه

بورس؛ تشابه سال جاری با سال ۹۴

بورس؛ تشابه سال جاری با سال ۹۴
‌می‌متالز - مسائل سیاسی و پارامتر‌های اقتصادی در بازار سرمایه اثرات خود را در حال نشان دادن هستند. هرچند مثل گذشته هیجان و پیگیری لحظه‌ای از احیای مذاکرات از سوی عموم مردم صورت نمی‌گیرد، اما سهامداران و فعالان اقتصادی پیگیرترین گروه در رابطه با اخبار احیای مذاکرات برجام هستند.

به گزارش می‌متالز، امروز و فردا شدن احیای مذاکرات و گمانه زنی‌ها برای نزدیک‌بودن اعلام توافق یا به‌تاخیر افتادن مذاکرات و شروع دور دیگری از نشست ها، تاثیرات خود را روی بازار سرمایه دارد. در این میان ترس سهامداران و سرمایه‌گذاران از نحوه سیاستگذاری‌ها و مشخص‌نبودن سرنوشت مذاکرات در نحوه معاملات آن‌ها و استراتژی‌هایی که در‌پیش می‌گیرند به‌وضوح دیده می‌شود. در طرف دیگر ماجرا ریسک سیستماتیک دیگری هم که وجود دارد، جنگ روسیه و اوکراین است که خودش تبعاتی را برای بازار در‌پی داشته و دارد. شایان کرمی، کارشناس بازار سرمایه به بررسی صنایع کامودیتی‌محور و ریسک‌ها و چشم انداز آینده این صنایع پرداخته است.

طی چند وقت اخیر صنایع بانکی و خودرویی مورد‌توجه سهامداران خرد بودند، اما در معاملات دیروز بیشترین خروج پول از این صنایع مربوط به حقیقی‌ها بود. چرا این اتفاق افتاده است؟ نکته دیگر اینکه با توجه به مذاکرات احیای برجام و سیگنال‌هایی که در این ماجرا وجود دارد، به‌نظر می‌رسد که توافق بیشتر از هر زمان دیگری در دسترس است، اما این سیگنال‌ها باید نقطه‌ای برای رشد صنایع ریالی باشند، چرا این اتفاق نیفتاده است؟

هر بار که احتمال احیای برجام تقویت می‌شود، توجه بازار به صنایع ریالی مثل بانکی، خودرویی و حمل‌ونقل بیشتر می‌شود. در این شرایط همچنین می‌بینیم که نرخ دلار افت پیدا می‌کند. در این شرایط سهم‌هایی که صادرات‌محور هستند و وابسته به نرخ ارز هستند یا به‌عبارتی با دلار همبستگی دارند، دچار افت می‌شوند و در مقابل سهم‌های ریالی بالطبع شرایط بهتری پیدا می‌کنند، اما نقطه مقابل این ماجرا اینجاست که هربار که انتظارات از احیای مذاکرات برجام کم رنگ‌تر می‌شود یا به تعویق می‌افتد، این احتمالات کمتر پیش‌می آید. کما اینکه در معاملات دیروز هم این حالت را شاهد بودیم، اما موضوعی که وجود دارد این است که آیا با احیای برجام در صنایع ریالی که مورد‌توجه بازار هستند، قرار است تحول خاصی صورت بگیرد یا اینکه فقط تحولات معاملاتی که داریم می‌بینیم ناشی از فضای روانی است که برای معامله گران پیش‌آمده است؟ به‌نظر می‌رسد که در صنایع بانکی می‌تواند به مرور تغییراتی اتفاق بیفتد، اما در مورد صنعت خودرو خیلی متغیر‌های دیگری وجود دارند که تاثیرگذار هستند و می‌توانند تاثیرات مثبت و منفی داشته باشند. یکی از این متغیر‌ها می‌تواند نرخ بهره بانکی باشد که برای مثال، چون صنعت خودرو هزینه‌های بالایی دارد و مادامی که نرخ بهره بالا باشد، اثرات منفی روی این صنعت می‌گذارد، یا مساله دیگر اینکه اگر برجام اتفاق بیفتد، می‌تواند واردات خودرو در شکل و شمایل بزرگ‌تری اتفاق بیفتد و در آن زمان شاید فضای فروش برای شرکت‌های خودروساز کمی دچار تحول شود، اما از طرفی هم می‌توانیم شاهد بهبود در شرایط تولید و تامین بیشتر مواد، قطعات و لوازم خودرو باشیم و حتی می‌توان امیدوار بود که تولید و فروش خودرویی‌ها مثبت شود، اما در واقع این مسائل متغیر‌هایی هستند که باید در بلندمدت مورد ارزیابی قرار بگیرند و به خیلی از، اما و اگر‌ها بستگی دارند.

در سال‌۹۴ که اخبار برجام و توافق را داشتیم، وضعیت بازار چطور بود و آیا با شرایط امروز قابل‌قیاس است؟

در سال‌۹۴ هم که موضوع برجام را داشتیم و اگر به آن دوران برگردیم، می‌بینیم که تا قبل از خبر خود توافق برجام، بازار توجه زیادی به صنایع بانکی و خودرویی داشت، اما زمانی‌که خبر توافق برجام اعلام عمومی شد، دیدیم که در بازار حتی این صنایع دچار افت شدند و کما اینکه افت بیشتری هم نسبت به دیگر صنایع داشتند. چرا؟ به این علت که بیشتر از صنایع دیگر رشد کرده بودند. در نهایت آن چیزی که باعث رشد صنایع خودرویی در سال‌۹۴ شد بحث تجدید ارزیابی هایشان بود که منجر به رشد آن‌ها شد. البته در آن سال دولت‌وقت هم یک وامی را تخصیص داد که باعث فروش خیلی از خودرو‌هایی شد که در انبار‌ها باقی‌مانده بود. به نظرم حتی بعد از برجام هم اگر بخواهیم واقعا این صنعت را بررسی کنیم به خیلی از، اما و اگر‌ها بستگی دارد. حالا ممکن است برای خیلی از سهامداران خرد سوال شود که آیا این صنایع در کوتاه‌مدت هم می‌توانند رشد کنند یا نه که در پاسخ به این عزیزان باید گفت که این مساله در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛ به‌خصوص که اخبار تعویق یا کمرنگ‌شدن احیای برجام که پیش می‌آید، هربار باعث می‌شود که عرضه‌ها در این دو گروه بیشتر هم شود.

حالا که صحبت از خودرویی‌ها شد به این موضوع هم بپردازیم که عرضه خودرو در بورس‌کالا و قطع واسطه گری دلال ها، عامل ایجاد یک حاشیه سود برای خودرویی‌ها بوده است؛ اما چرا خودرویی‌ها با خروج پول همراه شده اند؟

در حال‌حاضر دو عرضه‌ای که صورت‌گرفته؛ دو خودروی شرکت بهمن‌موتور بوده اند و گویا قرار است هایما هم اضافه شود. با توجه به این شرایط ما زمانی می‌توانیم اثر تصمیم‌گیری را در صنعت خودروسازی ببینیم که خودرویی‌ها فروش‌هایشان به‌صورت عمده از طریق بورس‌کالا صورت بگیرد و آن گپ قیمتی که بین قیمت کارخانه و بازار است، از بین برود یا به قول شما واسطه گری‌ها از بین برود. حسن عرضه خودرو در بورس تا به حال این بوده که فضایی مهیا شده و یک دستورالعملی تصویب شده که خودرو می‌تواند در بورس باشد، اما اینکه تاثیرش را در این صنعت بگذارد، بستگی به این مساله دارد که چه خودرو‌هایی و در چه میزانی در بورس‌کالا مورد عرضه قرار بگیرند. این موضوع هم ممکن است زمان ببرد و آن زمان می‌توانیم راجع‌به تاثیراتش صحبت کنیم که قطعا تاثیرات مثبتی خواهد داشت. همچنین انتظار داریم که شاهد یک عامل مثبت در این صنعت باشیم، اما در حال‌حاضر آن چیزی که باید قابل‌توجه باشد رخ نداده و تنها نکته قابل‌اهمیت این است که این فضا در حال مهیا شدن است و اولین عرضه‌ها هم صورت‌گرفته که چشم‌انداز بهتری را برای فروش مهیا کرده که می‌تواند به نفع تولید کننده و مصرف‌کننده باشد.

بپردازیم به یکی دیگر از دغدغه‌های سهامداران مبنی‌بر اینکه قیمت‌های جهانی چه تاثیری بر روند کامودیتی‌ها در بورس می‌گذارند و دلایل رشد کامودیتی‌محور‌ها چه عواملی است؟

در حال‌حاضر عمده ارزش بازار ما برای شرکت‌هایی است که کامودیتی محور هستند. مثل صنایع فلزی، پتروشیمی، پالایشی و این دست صنایع که عمده ارزش بازار را تشکیل می‌دهند.

تغییرات نرخ کامودیتی‌ها می‌تواند در این صنایع تاثیرات عمده‌ای بگذارد؛ اما، چون در این بحث به‌صورت کلی به آن‌ها اشاره می‌کنیم، در مورد کامودیتی‌ها باید بگویم که رشد مقطعی داشته اند؛ اما با سیاست‌های انقباضی که فدرال‌رزرو داشت و شروع به افزایش نرخ بهره کرد، شاهد افت قیمت کامودیتی‌ها بودیم که توانست تاثیر منفی را روی این صنایع و در بازار ما بگذارد. موضوعی که وجود دارد این است که با توجه به اینکه نرخ‌های تورم کنترل شد و رشد نکرد، فدرال‌رزرو کمی سیاست انقباضی خود را کاهش داد. البته این کاهش نه به این معنا که نرخ بهره را کم کند، بلکه به این معنا که یا فرآیند افزایش نرخ بهره را متوقف کند یا کمتر آن را افزایش دهد. این اقدامات باعث شد که قیمت‌های کامودیتی بهبود پیدا کنند؛ اما با توجه به اینکه نرخ بهره در آمریکا و سایر نقاط شروع به‌افزایش کرده اند، در سطوح بالاتری قرار گرفته‌اند. نکته دیگر اینکه وقتی قیمت کامودیتی‌ها و سایر دارایی‌های سرمایه‌گذاری رشد می‌کنند، میزان تقاضایشان کم می‌شود و باعث رکود در بازار‌ها می‌شوند. به‌نظرم چشم انداز کامودیتی‌ها را با توجه به سیاست‌های انقباضی که در سطح جهان به‌خصوص آمریکا وجود دارد، کمی باثبات می‌بینم، اما خیلی از عوامل اثرگذار دیگر هم در این موضوع دخیل هستند. برای مثال فرضا قیمت نفت که یکی از مهم‌ترین عوامل شروع این تورم در پی تنش روسیه و اوکراین بود، باعث افزایش قیمت حامل‌های انرژی شد و اثر تورمی خودش را روی همه صنایع گذاشت. اقدامی که باعث شد فدرال‌رزرو تصمیم بگیرد نرخ بهره را افزایش دهد، پس قیمت نفت می‌تواند یکی از متغیر‌های مهم باشد. البته با توجه به اینکه در حال نزدیک‌شدن به فصل سرما هستیم، توافق احیای برجام هم می‌تواند در این وضعیت اثرگذار باشد و کمی قیمت نفت را کنترل کند. از طرفی اخباری مبنی‌بر اینکه ممکن است بین روسیه و اوکراین مذاکراتی صورت بگیرد و امید به اینکه جنگ بین این دو کشور پایان بگیرد، می‌تواند ریسک‌های سیستماتیک را کاهش دهد و از رشد قیمت نفت جلوگیری کند تا شاهد ثبات در سایر بازار‌های کامودیتی هم باشیم. البته بازهم تاکید می‌کنم که صنایع کامودیتی را در اینجا به‌صورت کلی بیان می‌کنیم و چه بسا بعضا محصولاتی بنا به شرایط و تفکیک می‌توانند به‌صورت جداگانه افت داشته باشند و در نهایت از اقتصاد چین نباید بگذریم و آن را نادیده بگیریم؛ چراکه آمار‌های اقتصادی چین در چند وقت اخیر جالب نبوده و می‌تواند اثرات منفی روی کامودیتی‌ها داشته باشد.

منبع: دنیای اقتصاد

عناوین برگزیده