تاریخ: ۱۳ شهريور ۱۴۰۱ ، ساعت ۲۳:۴۵
بازدید: ۱۸۲
کد خبر: ۲۷۲۹۷۱
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

دلایل سود بیشتر در اقتصاد‌های نوظهور

دلایل سود بیشتر در اقتصاد‌های نوظهور
‌می‌متالز - اقتصاد نوظهور؛ عبارت یادشده به اقتصاد کشوری درحال‌توسعه اطلاق می‌شود که با رشد بیشتر، با بازار‌های جهانی درگیر می‌شود. کشور‌هایی که به‌عنوان اقتصاد‌های نوظهور طبقه بندی می‌شوند، کشور‌هایی هستند که برخی از ویژگی‌های یک بازار توسعه‌یافته را دارند؛ ویژگی‌های بازار‌های توسعه‌یافته شامل رشد اقتصادی قوی، درآمد سرانه بالا، بازار‌های دارایی نقدینگی و بدهی، دسترسی سرمایه گذاران خارجی و سیستم‌های نظارتی قابل‌اعتماد است و این اقتصاد‌ها در مسیر توسعه به سمت این نکات حرکت می‌کنند.

به گزارش می‌متالز، در حال‌حاضر برخی از اقتصاد‌های نوظهور مانند هند، مکزیک، روسیه، عربستان‌سعودی، چین و برزیل، در دنیا مورد‌توجه قرار گرفته اند. آنچه این بازار‌ها را برای سرمایه‌گذاران جذاب می‌کند بازدهی بالا است، زیرا این بازار‌ها اغلب رشد اقتصادی سریع‌تری را تجربه می‌کنند که با تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری می‌شود. البته بازدهی بالاتر، به‌طور معمول ریسک بیشتری را نیز به‌دنبال دارد. این ریسک می‌تواند بی ثباتی سیاسی، مشکلات زیرساخت داخلی، نوسانات نرخ ارز و... را دربر گیرد، با این‌وجود یکی از جنبه‌های کلیدی اقتصاد‌های در‌حال‌ظهور، ایجاد اصلاحات و نهاد‌هایی شبیه به کشور‌های توسعه‌یافته با گذشت زمان است که رشد اقتصادی را به‌دنبال دارد؛ از سوی دیگر، کشور‌هایی که جزو اقتصاد‌های نوظهور محسوب می‌شوند، دارای رشد سریع تولید ناخالص داخلی، رشد درآمد سرانه، افزایش نقدینگی بازار‌های بدهی و سهام و زیرساخت سیستم‌های مالی هستند. همچنین نرخ بهره حقیقی مثبت در این کشورها، این امکان را به سیاستگذاران می‌دهد تا برنامه‌های انبساطی بیشتری را اجرا کنند. علاوه‌بر جذابیت این اقدام برای جریان سرمایه، کاهش نرخ بهره بیشتر توسط این گروه می‌تواند نقش موتور‌محرک رشد اقتصاد جهانی را نیز بازی کند.

درباره اقتصاد‌های نوظهور و بازار سهام در این نوع از اقتصادها، با علی صادقین، مدرس و پژوهشگر اقتصادی به گفتگو پرداختیم؛ علی صادقین، مدرس و پژوهشگر اقتصادی در رابطه با اقتصاد‌های نوظهور می‌گوید: اقتصاد‌های نوظهور، اقتصاد‌های در حال رشدی هستند که در یک دهه گذشته با توجه به رشد‌های اقتصادی مستمری که برای آن‌ها رخ داده، حجم سرمایه‌های ورودی در این نوع از اقتصاد‌ها و تغییرات ساختار‌های نهادی که در آن‌ها به‌وجود آمده است، توانسته اند خود را به‌عنوان ۲۰اقتصاد برتر یا اقتصاد‌هایی که بالاترین سطح رشد اقتصادی را تجربه کردند، به اقتصاد جهانی معرفی کنند؛ اقتصاد‌هایی مانند اقتصاد جنوب‌شرق آسیا یا برخی از اقتصاد‌های بزرگ در آمریکای‌لاتین در دو دهه گذشته، جزو اقتصاد‌های نوظهور تلقی می‌شوند.

وی می‌افزاید: عمده بازار‌های نوظهور به‌عنوان بازار‌های مربوط به حوزه‌های مالی مانند ارز‌های دیجیتال یا بازار‌هایی که مبتنی بر تغییر و تحولات تکنولوژی هستند، مطرح می‌شوند؛ بنابراین باید تفاوتی را در این دو حوزه برای خود مشخص کنیم. در برخی مواقع نیز، ابزار‌های نوین مالی موجب‌شده اند که شکل‌های جدیدی از بازار‌ها ایجاد شوند؛ مانند بازار‌های آتی که حجم گسترده‌ای از مبادلات جهانی را به خود اختصاص داده اند. صادقین خاطرنشان می‌سازد: بازار‌های سهام از ابتدا وجود داشته اند؛ اما ابزار‌های نوینی وجود دارند که در بازار‌های سهام استفاده می‌شوند. معروف‌ترین آنها، بازار‌های آتی، کالایی و... هستند که با ابزار‌های نوین عملا در دو دهه گذشته، به‌عنوان بازار‌های اصلی در اقتصاد جهانی ایفای نقش کرده اند.

وی می‌گوید: بازار‌های سهام بیش از ۶ یا ۷ دهه وجود داشته اند و نوظهور نیستند، اما ابزار‌های مالی جدیدی که در بازار‌های سهام وجود داشته، نوظهور هستند. برای مثال، ابزار‌های مشتقه توانسته است نوع خاصی از معاملات به‌عنوان معاملات آتی در خرید و فروش سهام یا معاملات کالایی ایجاد کند.

این مدرس و پژوهشگر اقتصادی افزود: اگر بخواهیم در مورد بازار‌های سهام اقتصاد‌های نوظهور صحبت کنیم و با ویژگی‌های آن‌ها آشنا شویم، باید به این نکته توجه کنیم که معاملات بین المللی عمدتا در این نوع از بازار‌ها انجام می‌شود و از ابزار‌های نوین و پیشرفته مالی در ارتباط با بازار‌سرمایه برخوردار هستند. همچنین بازیگران خارج از آن مجموعه را در خود جای داده اند و تحت‌تاثیر مبادلات و نوسانات سیاست‌های اقتصاد بین‌الملل قرار می‌گیرند، یعنی کوچک‌ترین تغییراتی که در تمام اقتصاد‌های بزرگ در حوزه سیاستگذاری شکل می‌گیرد، این نوع از بازار‌ها را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

صادقین اظهار می‌کند: دلایلی که کسب سود در اقتصاد‌های نوظهور را بیشتر می‌کند (حتی شاید نسبت به کشور‌های توسعه یافته)، ظرفیت رشد بیشتری است که این نوع از اقتصاد‌ها در صنایع دارند؛ به علت رشد‌های اقتصادی بالاتری که اقتصاد‌های نوظهور تجربه می‌کنند و ورود سرمایه‌های جدیدی که عملا در این اقتصاد‌ها هر روز بیشتر از روز قبل است، این نوع از اقتصاد‌ها را با پتانسیل رشد بیشتر مواجه کرده است. علاوه‌بر این اقتصاد‌های نوظهور از منظر شوک‌های بیرونی، کمتر تحت‌تاثیر اقتصاد‌های توسعه یافته هستند و عمدتا مبتنی بر مزیت نسبی و مزیت رقابتی، مبادله می‌شوند (برمبنای منابعی که در خود آن کشور‌ها وجود دارد)، اگرچه این اقتصاد‌ها وابسته به بازار‌های جهانی و تغییر و تحولات بین المللی هستند، اما از یک مزیت نسبی و رقابتی بیشتر به‌همراه پتانسیل رشد بالاتر (به دلیل رشد اقتصادی بیشتر) برخوردار هستند. وی درخصوص این موضوع که ریسک‌های سیستماتیک در ایران تا چه حد قابل‌کاهش هستند تا زمینه را برای تبدیل ایران به یک اقتصاد نوظهور فراهم کنند، می‌گوید: در ابتدا باید گفت که ایران، یک اقتصاد نوظهور نیست، زیرا ایران رشد اقتصادی مستمر طی یک دوره مشخص (نسبتا بلندمدت) را تجربه نکرده و یک اقتصاد مبتنی بر نوسان و تلاطم‌های درونی و بیرونی است.

این مدرس و پژوهشگر اقتصادی اضافه می‌کند: نکته دوم این است که ریسک‌های سیستماتیک در ایران برای بازار سرمایه، بخشی سیاسی، بخشی مرتبط با زیرساخت و بخشی مرتبط با تحولات بیرونی هستند. اگر بپذیریم که بیش از ۶۰درصد بازار سرمایه و اقتصاد ایران به نوعی کامودیتی‌محور است، به‌شدت تحت‌تاثیر عوامل سیاسی و به‌ویژه حوزه تحریم قرار می‌گیرد. از سوی دیگر زیرساخت‌های مالی، حوزه بازار سرمایه ما را به بخش‌های کامودیتی در بازار‌های جهانی متصل می‌کند که بسیار ابتدایی و کم‌عمق است؛ سومین نکته نیز این است که قیمت کامودیتی‌ها در داخل ایران تعیین نمی‌شوند و مبتنی بر مبادلات بین المللی و بازار‌های اصلی تعیین کننده هستند. برای مثال، حوزه‌های پتروشیمی، نفت‌خام، فلزات اساسی، کانی‌ها و حتی برخی مواد غذایی.

صادقین می‌افزاید: بنابراین اگر این سه عامل را درنظر بگیریم، ما به‌شدت تحت‌تاثیر عوامل بیرونی یا ریسک سیستماتیک هستیم و تحریم‌ها و ریسک‌های سیاسی می‌تواند ریسک‌های اقتصادی و ساختاری را نیز تشدید کند. وی در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان به تبدیل ایران به یک اقتصاد نوظهور (آن‌هم در صورت ارائه تنها یک توافق جدید پیرامون احیای برجام، نپیوستن کامل به FATF و عدم‌رفع کامل تحریم ها) امیدوار بود یا خیر، می‌گوید: اگر تحریم‌ها رفع و توافق برجام احیا شود، ریسک سیاسی در بعد ریسک سیستماتیک به‌شدت کاهش می‌یابد. بخشی از ریسک اقتصادی هم کم می‌شود، اما یک نکته بسیار مهم است؛ زیرساخت‌های نهادی اتصال به بازار‌های جهانی، ارتباط با سرمایه گذاران و ورود سرمایه‌های خارجی، رویه‌های مبادلاتی و حاکمیتی منطبق با اقتصاد جهانی حتی با وجود برجام و توافق هسته‌ای که اطلاعی از دوام آن نداریم، بعید است که اصلاح شوند. صادقین خاطرنشان می‌سازد: برای مثال FATF می‌تواند یکی از عوامل نهادی محسوب شود. از سوی دیگر، ما حتی به یک بانک بین المللی متصل نیستیم یا هیچ نهاد مالی بین المللی در ایران شعبه ندارد؛ این در حالی است که شرط اول تبدیل‌شدن به اقتصاد نوظهور و قرارگیری در روند بین المللی، اتصال بازار‌های ما به بازار‌های بین المللی بوده و بعید است که این موضوع در اقتصاد ایران حتی با وجود رفع تحریم ها، در یک دوره کوتاه‌مدت تحقق یابد، اما اگر رویکرد نسبت به نهاد‌های پیش برنده تغییر کند، ما شاهد اتصال بازار‌های مالی به بازار‌های جهانی و به‌تبع آن ورود سرمایه‌های خارجی از جمله به بازار سرمایه خواهیم بود، اما این موضوع در کوتاه‌مدت، محقق نخواهد شد.

منبع: دنیای اقتصاد

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده