به گزارش میمتالز، دور از آن نظر که هنوز تجربیات ملموسی از این شیوه از معدنکاری در ایران در دست نیست یا روایتنشده تا بتوان از آنها به تصویری واضح رسید. بهمن عیاررضایی تحلیلگر ارشد حوزه معدن و مدیر باسابقه صنایع معدنی در گفتوگوی حاضر سعی کرده با دستهبندی نیازمندیهای کشور در حوزه معدنکاری دیجیتال، تجربیات معدن هوشمند در جهان و پیش نیازهای این مهم، چشمانداز دقیقی را از این موضوع به سیاستگذاران ارسال کند.
در ایران بهره وری معادن موضوعیت چندانی ندارد. این موضوع به دو دلیل رخ داده است. مقیاس معادن نحیف و کوچک است که همین عامل سرمایهگذاری حجیم را بلاانتفاع کرده و فناوری هم در مدار معدنکاران نیست. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بخش بزرگی از معادن ایران که دستکم از منظر تعداد، ۹۰درصد کل واحدهای معدنی را تشکیل میدهند، ۲نسل از نظر فناوری عقبافتاده اند. اغلب واحدهای ما با دستگاههای مستعمل و قدیمی کار میکنند که این موضوع باعث میشود فعالیت اقتصادی مناسبی شکل نگیرد. امروز تنها شمار اندکی از معدنکاران کشور در فناوری سرمایهگذاری کرده اند؛ آنهم نه فناوری نسل۴ که نسل۳ که این هم چشمگیر و فراگیر نیست. بنابر همین مبنا در تحلیل بخش معدن کشور شرایط خاصی دارد که در آن فعالیتها و واحدها به شکل غیراستاندارد هستند. اثر این وضعیت بر بهره وری این واحدها منفی است؛ بماند که بهره وری معدنکاران ایرانی در آن بخشهای دارای تکنولوژی، در سطح فناوری نسل۳ یا ۲ نیست ماشینهایی که معادن ما دارند، بیش از حد فرسوده اند و خب این باعثشده تا کار این ادوات در سطحی کمتر از استانداردهای جهانی باشد، بنابراین انتظاری هم نیست که معدن را با بهره وری بالایی مدیریت کند.
بی تعارف ما باید به این مقولات احساس نیاز کنیم. تا زمانیکه احساس نیاز نکنیم، حل این موضوعات ممکن نیست. ما باید فهم درستی از موضوع معدنکاری دیجیتال و ابعاد و آثار آن داشته باشیم. در عین حال مدیران و کارشناسانی میخواهیم که بتوانند تغییرات لازم را ایجاد کنند تا فضا و فرصت معدنکاری هوشمند مهیا شود. بدون مدیرانی که هم سطح کلاس تازه تکنولوژی و فناوری معدنی باشند، تحقق اهداف ملی در حوزه معدنکاری دیجیتال میسر نیست. در مقطع کنونی نه دانشگاههای ما پرورش دهنده نیروهای خوب و کیفی برای نیاز کشور در حوزه معدنکاری هوشمند هستند و نه مدیرانی داریم که وضعیت موجود را به سمت مطلوب هدایت کنند. توانایی آموزشی کشور باید ارتقا یابد تا امکان تحقق اهداف بهوجود آید. ما امروز طرح و برنامه داریم، اهدافی را اعلام میکنیم، ادعاهایی را مطرح میکنیم، اما همه اینها تا تئوریزه نشده و منسجم نشوند، راه بهجایی نمیبریم. طرح موضوع معدنکاری هوشمند در مطبوعات و رسانهها تنها زمانی از سوی مدیران معدنی کفایت میکند و ارزش توجه دارد که پشت این گفته ها، نظریه درستی پیرامون معدنکاری هوشمند شکلگرفته باشد. طبیعتا وقتی ایدهای به منصهظهور میرسد و عملیاتی میشود، باید از چند مرحله بگذرد تا پیش از نهاییشدن، نواقص آن برطرف شده و قوت بیشتری پیدا کند. البته در مرحله اجرا هم گاه برخی سیاستها به اصلاحات و تعمیراتی نیاز دارند تا به اهداف مدنظر برسند، اما وقتی به نتیجه دلخواه رسیدند، قانونمندی خاصی را به حوزه مدنظر تحمیل میکنند که اثر مثبتی روی عملکردها و بازیگران دارد. فعلا در ایران، اما سیاستگذار برای رسیدن به این نقطه، تمرکز کافی ندارد. اعتقاد لازم را هم ندارند، بنابراین اراده آنها اغلب قوی نیست و همین رسیدن به اهداف را سخت میکند. بودجهریزی، طراحی و اجرای سیاستها و قوانین موضوعه و مقررات کار هم، کار ویژه دولت هاست، دیگری موضوعی است که تا بهثمر نرسد و دولتها بر آن تمرکز نکنند، راه بهجایی نمیبریم. دیگر موضوع هم که بالاتر به آن اشاره کردم، تکنولوژی خارجی است که متاسفانه ما از آن بی بهره هستیم. مانع بزرگ استفاده از فناوری روز هم تحریم است که باعثشده دسترسی ما به این مهم میسر نشود. این موضوع هم خود نیازمند ارتباط سیاسی مداوم با جهان است که تا محقق نشود، ارتباط معتبر و پیوستهای با شرکتهای جهان در دسترس نخواهد بود. اخیرا مطالعهای داشتم پیرامون گزارش TMR از وضعیت معدنکاری دیجیتال که در آن نویسندگان گزارش توضیح داده بودند که سالانه فناوریهای مرتبط با معدنکاری هوشمند رشد چشمگیری خواهند کرد که عمده آن در تولید دانش، اکتشافات، حفاری، طراحی معادن، تجهیزات و بارگیری است. بدون توجه به این پیش نیازها، حرکت در مسیر معدنکاری هوشمند دشوار است.
مهمترین مزایای این رویه، افزایش رقابتپذیری بخش معدن کشور است. شما ببینید که وقتی معادن ما هوشمند شود، چه اندازه قیمت تمامشده تولیدات معدنی ما کاهش مییابد. بهطور کلی ورود به معدنکاری با مقیاس بالا هزینه تولید را بهشدت کاهش میدهد. در برخی از مقاطع که کشور به صادرات سنگآهن رویآورد، ما متوجه شدیم که استفاده از کشتیهای بزرگمقیاس توسط معدنکاران استرالیا موجب شد تا قیمت هرتن سنگآهن معادن استرالیا نسبت به بهای همین نوع سنگ تولیدی معادن ایران، ۸ تا ۱۰ دلار در بازار جهانی کمتر باشد، در واقع ارسال هرتن سنگآهن از بندرعباس به شانگهای در حالی حدود ۱۲دلار هزینه داشت که معدنکاران استرالیا به مدد کشتیهای با ظرفیت بیش از ۳۰۰هزار تن، برای هزینه حملونقل هرتن سنگ تنها ۴ دلار هزینه میکردند. ما در آن مقطع از کشتیهای ۶۰هزار تنی استفاده میکردیم که اگر این وضعیت تغییر کرده و ابعاد کار ما بزرگمقیاس شود، طبیعتا هزینه تمامشده حملونقل معادن سنگ ایران را کاهش میدهد. حال شما توجه کنید با کمک فناوریهای نسل۴ کشتی ما، بهره برداری ما، اکتشاف و استخراج ما، فرآوری و حملونقل ما همگی بزرگمقیاس و در حد جهانی شود. مجموعا بهره وری بخش معدن کشور ارتقا پیدا میکند. درآمد بنگاههای معدنی ما هم در همین مسیر افزایش یافته، اشتغالزایی بخش معدن افزایش مییابد، ایمن سازی معادن رشد میکند، تحولات فنی و علمی در نظام اداری و اجرایی بخش معدن و ... که مجموعا سبب خواهد شد شرایط کار در این بخش بهبود پیدا کند. همزمان هم بخش آموزش ما در حوزه معدن رشد کرده و تبعات زیستمحیطی کار معدنی در ایران کاهش مییابد. مشتریان داخلی و خارجی بخش معدن هم از کار بنگاههای این حوزه رضایت بیشتری داشته که این موضوع به پایداری بیشتر اقتصاد ایران و بهبود اکوسیستم اقتصادی کشور کمک خواهد کرد.
ببینید این داستان بسیار پیچیده است. تصور من این است که هماکنون اگر بخواهیم به سمت معدنکاری هوشمند تغییرمسیر دهیم، میتوانیم در نخستین گام از تکنولوژی روباتیک برای بهره برداری از معادن زیرزمینی در راستای اتوماسیون هوشمند و کنترل از راه دور استفاده کنیم. این موضوع از این جهت مهم است که در پروژههای معدنکاری زیرزمینی عموما جان معدنچیان در معرض خطرات مختلفی است یا احترام به محیطزیست چندان جدی گرفته نمیشود و حوادث مختلف، ریسک کار در این حوزه را بالا میبرد، معدنکاری هوشمند میتواند به معدنکاران بزرگ ما در ورود به کاوشهای عمیق در معادن زیرزمینی کمک شایانتوجهی کند. از آنجا که کارکنان معادن زیرزمینی به دلیل فشار بالای کار در یک بازه زمانی ۱۵ تا ۲۰ساله بازنشسته میشوند، این قبیل تکنولوژیها کمک میکند تا فشار به نیروها کاهش یافته، از نیروی انسانی به شکل بهتری استفاده شود. رویکرد معدنکاری هوشمند مسیری را مهیا میکند که در نهایت برای جامعه کاهش هزینههای بهداشتی- درمانی را بههمراه دارد و از این محل هم شرکتها و هم دولت وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد.
در بخش اکتشاف هم اگر از مجموعه سیستمهای پیشرفته پهپادی استفاده شود، فواید بسیاری دارد. صرفه اقتصادی مناسب استفاده از پهپادها به این دلیل است که این دستگاهها در مقایسه با هواپیماها، هزینه سوخت، پرسنل هدایتگر و نیروی انسانی در جریان فراز و فرود هواپیما را به معدنکاران تحمیل نمیکنند. در حوزه برنامه ریزی و بهره برداری هم سیستمهای یکپارچه سازی، آنالیزهای ویدئویی و تصویری یا موارد مشابه در زمره فناوریهایی هستند که به کشور کمک میکنند تا فعالیت معدنکاری را بهبود دهند. استفاده از هوشمصنوعی و سیستمهای مبتنی بر شبکه عصبی کمک خواهند کرد تا بخشهای گوناگون فرآیند تولید و چرخه بهره برداری بهینهتر شوند. ایمنی سایبری معادن که همواره آماج حمله هکرهاست، دیگر حوزهای است که بهنظر میرسد بتوان آن را در معادن هوشمند و بزرگ کشور ایجاد کرد. استفاده از چاپگرهای سهبعدی در بخش ساخت نیز از دیگر مواردی است که قابلیت عملیاتیشدن و توسعه معدنکاری هوشمند در ایران را دارد.
من این عامل را مدیریت ویترینی میدانم. در ایران، مدیران عموما بهجای رسیدگی به مسائل اساسی و زیربنایی، به مسائل پیشپاافتاده یا ظاهرسازی میپردازند که نشانههای آن را در قیمتگذاری دستوری یا عقد تفاهمنامههای بی سرانجام میتوان دید. حال اینکه یک مدیر یا سیاستگذار امین و درستکار به این شیوه برخورد نمیکند و به اصل مطلب میپردازد. نسل ۴ صنعت نیز قربانی همین شیوه شده است؛ بنابراین درک درست از صنعت نسل۴ و معدنکاری هوشمند در کنار مدیریت درست و اراده قوی دست اندرکاران از این تغییر پارادایمیک، موضوعی بسیارحیاتی برای تحقق اهداف است.
منبع: دنیای اقتصاد