به گزارش میمتالز، دوشنبه ظهر، ساعت ۱۳:۱۵ به وقت ایران برندگان جایزهی یادبود نوبل در علوم اقتصادی اعلام شد. بن برنانکی (رئیس اسبق فدرالرزرو)، داگلاس دایموند و فیلیپ دیبویگ برای توسعه دانش پیرامون نقش بانکها، به ویژه طی بحرانهای مالی، جایزه نوبل امسال را دریافت کردند.
این جایزه که اهمیت زیادی میان عموم مردم، رسانهها و خود اهالی آکادمی اقتصاد در دنیا دارد، احتمالاً مهمترین افتخاری است که یک اقتصاددان میتواند به آن شناخته شود. با این حال مخارج این جایزه بر خلاف سایر جوایز نوبلی، از محل سود میراث آلفرد نوبل برداشته نمیشود و داستان متفاوتی دارد.
کسانی که نوبل اقتصاد میگیرند، بهناگهان نفوذی چند برابری برای اظهار نظر در انواع مسائل از جمله زمینههایی که به نوبل دریافتیشان مرتبط نیست، پیدا میکنند. این همان نقطهای است که کسانی از جمله فردریش هایک به عنوان ضعف و ضرر احتمالی نوبل در علوم اجتماعی، دست روی آن میگذارند. به هر صورت این جایزهی مهم در اقتصاد، به افراد شاخص حوزههای متنوعی اختصاص داده شده است.
سال قبل حوزهی نظریهی حراج و سال قبلتر آن، پژوهشهای تجربی برای مبارزه با فقر مورد توجه انتخابکنندگان بوده است. باید دید امسال نوبت به محققان کدام زمینهی تحقیقاتی میرسد. آلفرد نوبل، شیمیدان، مهندس، مخترع و تاجر سوئدی بود که از ۱۸۳۳ تا ۱۸۹۶ میزیست.
به روایتی، او که در سالهای پایانی عمرش میترسید در آینده به خاطر اختراع دینامیت به عنوان یک عامل تسهیل کشتار جنگها یا هر مورد منفی مشابه دیگری یاد شود، تصمیم گرفت نام خود را با صرف میراث بزرگ خود در راه علم، به نیکی جاودانه کند. او وصیت کرد بخش اعظمی از داراییهایش بدین صورت پس از مرگش صرف شوند: سرمایه تبدیل به اوراق بهادار گردد و سودش به طور سالانه صرف جایزه به افرادی گردد که در سال گذشته بیشترین منفعتها را به بشر رساندهاند؛ این جایزه به پنج قسمت مساوی تقسیم میشود که برای پنج زمینه فیزیک، شیمی، پزشکی یا فیزیولوژی، ادبیات و صلح صرف خواهد شد.
نوبل در وصیتش تأکید میکند که در اعطای جوایز، ملّیت هیچ اثری نداشته باشد و شایستهترینها میراثخور جوایز بنیاد وی باشند. وظیفه اصلی بنیاد نوبل مدیریت مالی این میراث است که گفته میشود تا سال ۲۰۱۲ ارزش حقیقی اصل آن، دو برابر ابتدای آن شده بود. وظیفه تعیین برنده هر کدام از جوایز به گروههای مربوطه خاصی محول شده و در نهایت بنیاد نوبل مخارج را تأمین و جوایز را اعطا میکند.
این جایزه که اهمیت زیادی میان عموم مردم، رسانهها و خود اهالی آکادمی اقتصاد در دنیا دارد، احتمالاً مهمترین افتخاری است که یک اقتصاددان میتواند به آن شناخته شود. با این حال مخارج این جایزه بر خلاف سایر جوایز نوبلی، از محل سود میراث آلفرد نوبل برداشته نمیشود و داستان متفاوتی دارد. کسانی که نوبل اقتصاد میگیرند، بهناگهان نفوذی چند برابری برای اظهار نظر در انواع مسائل از جمله زمینههایی که به نوبل دریافتیشان مرتبط نیست، پیدا میکنند.
این همان نقطهای است که کسانی از جمله فردریش هایک به عنوان ضعف و ضرر احتمالی نوبل در علوم اجتماعی، دست روی آن میگذارند. به هر صورت این جایزهی مهم در اقتصاد، به افراد شاخص حوزههای متنوعی اختصاص داده شده است. سال قبل حوزهی نظریهی حراج و سال قبلتر آن، پژوهشهای تجربی برای مبارزه با فقر مورد توجه انتخابکنندگان بوده است.
باید دید امسال نوبت به محققان کدام زمینهی تحقیقاتی میرسد. آلفرد نوبل، شیمیدان، مهندس، مخترع و تاجر سوئدی بود که از ۱۸۳۳ تا ۱۸۹۶ میزیست. به روایتی، او که در سالهای پایانی عمرش میترسید در آینده به خاطر اختراع دینامیت به عنوان یک عامل تسهیل کشتار جنگها یا هر مورد منفی مشابه دیگری یاد شود، تصمیم گرفت نام خود را با صرف میراث بزرگ خود در راه علم، به نیکی جاودانه کند.
او وصیت کرد بخش اعظمی از داراییهایش بدین صورت پس از مرگش صرف شوند: سرمایه تبدیل به اوراق بهادار گردد و سودش به طور سالانه صرف جایزه به افرادی گردد که در سال گذشته بیشترین منفعتها را به بشر رساندهاند؛ این جایزه به پنج قسمت مساوی تقسیم میشود که برای پنج زمینه فیزیک، شیمی، پزشکی یا فیزیولوژی، ادبیات و صلح صرف خواهد شد.
نوبل در وصیتش تأکید میکند که در اعطای جوایز، ملّیت هیچ اثری نداشته باشد و شایستهترینها میراثخور جوایز بنیاد وی باشند. وظیفه اصلی بنیاد نوبل مدیریت مالی این میراث است که گفته میشود تا سال ۲۰۱۲ ارزش حقیقی اصل آن، دو برابر ابتدای آن شده بود. وظیفه تعیین برنده هر کدام از جوایز به گروههای مربوطه خاصی محول شده و در نهایت بنیاد نوبل مخارج را تأمین و جوایز را اعطا میکند.
همانطور که در شرح وصیت آلفرد نوبل مشخص است، خبری از علم اقتصاد در اهداف تعیینشده میراث وی نیست. پس جایزهای که قرار است پس از اعطای پنج جایزه قبلی در روز دوشنبه ۱۹ مهرماه برای پنجاهوسومین بار، به یک تا سه اقتصاددان داده شود، چه جایزهای است؟
در حالی جایزه نوبل در ادبیات/شیمی و ... رسماً همین نام را دارند، آنچه که به عنوان نوبل اقتصاد میشناسیم در واقع «جایزه بانک مرکزی سوئد در علوم اقتصادی به یاد آلفرد نوبل» نام دارد! این بانک که قدیمیترین بانک مرکزی دنیاست، در جشن سیصدسالگیاش در سال ۱۹۶۸ تصمیم گرفت از آن پس تأمین مالی مخارج مربوط به اهدای جایزهای در زمینه اقتصاد را ذیل مجموعه نوبل برعهده بگیرد.
مسئولیت تعیین برنده نیز به آکادمی سلطنتی علوم سوئد داده شد؛ بنابراین اقتصاددانان مهمان ناخوانده این رویداد هستند و جوایزشان را در واقع نه از دست آلفرد نوبل، بلکه از بانک مرکزی سوئد دریافت میکنند!
برندگان هر سال نوبل اصولاً حداکثر میتوانند سه نفر باشند. در ۵۴ دوره برگزارشده نوبل اقتصاد از ۱۹۶۹ تا ۲۰۲۱، ۹۲ نفر برنده شدهاند؛ ۲۵ اقتصاددان به تنهایی صاحب تمام جایزه اقتصادی گشتهاند! افراد نامآشنایی مثل تیرول، دیتون و کروگمن در سالهای اخیر از این دسته بودهاند. ۴۰ نفر هم دونفری جایزه را با هم تقسیم کردهاند؛ در نهایت در ۹ دفعه، گروههای سهنفری از اقتصاددانان جایزه را دریافت کردهاند.
جوانترین دریافتکننده نوبل اقتصاد تا حالا استر دوفلو با چهل سال سن در سال ۲۰۱۹ و پیرترین آن لئونید هارویکز نودساله بوده که در سال ۲۰۰۷ نوبل برد و در سال ۲۰۰۸ از دنیا رفت. نکته دیگر این که پیش از خانم دوفلو، فقط یک زن دیگر در سال ۲۰۰۹ صاحب این جایزه اقتصاد شده بود که الینور اوستروم بود.
در نوبل اقتصاد تا به حال کسی بیش از یک بار جایزه نگرفته است. یک نکته موجود در برندگان نوبل اقتصاد، استاد-شاگردها و یا شاگردان برخی استادان اقتصاد هستند که اقبال خاصی رویشان بوده؛ مثلاً چهار از نفر برندگان نوبل، از جمله ساموئلسون (نخستین نوبلیست آمریکایی در اقتصاد) و سولو از دانشجویان دکترای لئونتیف بودهاند.
سه نفر از این چهار نفر بعدها دانشجویان دکترایی داشتهاند که نوبل گرفتهاند! دانشگاه شیکاگو هم سهم عظیمی در برندگان دارد؛ به طوری که از ۹۲ نوبلیست، ۳۲ نفر یا تحصیلکرده شیکاگو بودهاند و یا شاغل در آن. در کل ۵۵ نفر از نوبلیستهای اقتصاد آمریکایی بودهاند. میان برندگان امسال هم داگلاس دایموند از اساتید دانشگاه شیکاگو است.
به طور کلی جایزه نوبل اعتبار خاصی به برندگانش میدهد و حتی میتواند موجب شود که علاقهها در هر علم، به موضوعی که برایش نوبل داده شده بیشتر شود. به ویژه جایزه باعث گرفتن توجه افکار عمومی به زمینه تحقیقات اعلامشده میشود؛ مثلاً نوبل سال قبل که برای پیشرفتهایی در نظریه حراج اعطا شد، توجهها را به سوی اهمیت مبحث حراج جلب کرد.
همچنین از آنجا که اقتصاد تنها علم اجتماعی است که این جایزه را دارد، عملاً بار جایزهدادن به نظریهپردازان مؤثر علوم اجتماعی گاه روی دوش نوبل اقتصاد بوده است؛ مثلاً جان نش، ریاضیدان آمریکایی که کارهایش در زمینه تعادل نظریه بازیها کمک زیادی به علوم اجتماعی از جمله اقتصاد کرده است، یکسوم جایزه اقتصادی نوبل سال ۱۹۹۴ را برد. بعدها هم بعضاً کسانی که تخصص اصلیشان علوم سیاسی یا روانشناسی بوده به این جایزه دست یافتهاند که البته موضوع تحقیقاتشان به علم اقتصاد مرتبط بوده است.
از طرف دیگر نوبل اقتصاد به طور خاص میتواند موجب شود افراد معدودی نفوذ بسیار بیشتری میان مردم و سیاستمداران پیدا کنند. جالب است که همین چند هفته قبل ۱۷ تن از نوبلیستها در ایالات متحده، پای نامهای در حمایت از برنامه بایدن موسوم به build back better را که مخارجی برای دولت جهت سرمایهگذاری و حمایت از خانوارها ایجاد میکند، امضا کردند.
اما تأثیر خاص برندگان نوبل بر رسانهها، افکار عمومی و سیاستگذاران موضوعی است که فردریش هایک سالها پیش در نقد وجود نوبلی در اقتصاد به آن اشاره کرده بود. او که برنده نوبل اقتصاد سال ۱۹۷۴ شده بود، در سخنرانی دریافت جایزه گفت اگر از او میپرسیدند، مخالف وجود چنین جایزهای از ابتدا میبود! او گفت این جایزه در علوم طبیعی صرفاً بر دید برخی همکاران علمی تا مدت محدودی تأثیر میگذارد، اما وقتی به یک اقتصاددان این اعتبار را میدهید، احتمالاً تا ابد قرار است رسانهها وی را به عنوان متخصص هر مسئله اقتصاد بشناسند و نفوذ کلامش در سیاست بسیار بیشتر از دیگران باشد. او سخنی از آلفرد مارشال، اقتصاددان بزرگ انگلیسی میآورد که میگوید:
«آموزندگان علوم اجتماعی باید از تأیید عمومی بترسند؛ وقتی همه به نیکی از آنها صحبت میکنند، شیطان با آنها همراه میشود.»
منبع: فردای اقتصاد