به گزارش میمتالز، میزان استخدام و به کارگیری نیروی انسانی در کل صنعت نیز با افت ۷ درصدی، به رقم ۳۸/ ۵۱ رسیده است که نشانگر تصمیم بنگاهها به تعدیل نیروی کار و انتظارات بدبینانه آنها از اقتصاد در آینده است. این اتفاق را با تحلیل شاخص انتظارات تولید در ماه آینده نیز میتوان مشاهده کرد؛ بهگونهای که با کاهش ۹/ ۲ درصدی در مهرماه به نسبت شهریور، به رقم ۳۹/ ۶۰ رسیده است. کاهش میزان فروش به اندازه ۱/ ۸ درصد، کاهش استخدام نیروی انسانی به میزان ۷ درصد و افزایش موجودی انبار به میزان ۲ درصد، وقوع شرایط انقباضی و حکمفرمایی نااطمینانی در صنعت را نشان میدهد. به علاوه آنکه میزان سفارشهای جدید مشتریان نیز از رقم ۷۶/ ۵۰ در شهریور به ۰۸/ ۴۵در مهرماه سقوط کرده و مؤیدی بر کسادی در صنعت است. محرک اصلی افزایش ۹/ ۱ درصدی قیمت محصولات تولیدی در کل صنعت، افزایش قیمت خرید مواد اولیه از مقدار ۸/ ۶۲ به ۳۳/ ۶۵ است. بهطور کلی از میان ۱۲ شاخه صنعت منتخب، تنها سه شاخه فلزی، فرآوردههای نفت و گاز و چوب، کاغذ و مبلمان رشد را در مهرماه تجربه کردهاند. حال سوال اصلی این است که تحقق رشد ۸ درصدی سالانه در کل اقتصاد، تا چه میزان امکانپذیر خواهد بود؟
در گروه صنایع شیمیایی، نگاه کلی از وخامت اوضاع این صنعت حکایت دارد. تنها شاخص مثبت دارای اهمیت در این گروه، میزان صادرات این شاخه از صنایع است که از رقم ۵۱ در شهریورماه به رقم ۵۵ در مهرماه رسیده است و رشدی ۸ درصدی را نشان میدهد. دیگر شاخصها وضعیتی کاهشی را بیان میکنند؛ بهگونهای که مقدار سفارشهای جدید مشتریان به عنوان شاخصی پیشنگر در مهرماه ۶۳/ ۴۰ و در شهریورماه ۵۱ را به خود اختصاص داده و کاهشی ۲۰ درصدی را بازتاب میکند. مقدار تولید در این صنعت نیز افتی ۱۶ درصدی را نشان میدهد و شاخص آن به زیر ۵۰ رسیده است که نشاندهنده وضعیت رکودی در تولید است. میتوان این افت تولید را ناشی از رشد ۱۹ درصدی قیمت خرید مواد اولیه جستوجو کرد که خود را در دو شاخص مهم دیگر یعنی میزان فروش محصولات و قیمت محصولات تولیدی نشان میدهد. بهگونهای که بر اساس انتظارات، این دو شاخص در یک ماهه مهرماه، به ترتیب ۲۹ درصد افت و ۲۲ درصد رشد را نشان میدهند. جستوخیز اخیر نرخ ارز نیز کانال دیگری است که بر میزان تقاضا و قیمت مواد اولیه اثر میگذارد و باعث کاهش تقاضا و افزایش قیمت مواد اولیه میشود.
گروه دیگر، گروه وسایل نقلیه و قطعات وابسته است. دادهها برای این گروه بهطور کلی، کاهش شیب فعالیتها را به میزان ۳ درصد نشان میدهد. براساس آمارهای شامخ صنعت، نرخ تولید محصولات در مهرماه به نسبت شهریور، افت ۳/ ۵ درصدی را نشان میدهد بهگونهای که مقدار شاخص آن از ۵/ ۶۴ در شهریورماه به ۱۱/ ۶۱ در مهرماه سال جاری رسیده است. این اتفاق، با توجه به تقاضای روزافزون خودرو در داخل کشور و نیز نرخ استهلاک بالای قطعات خودروهای مستعمل، منجر به تورم در سطح قیمتهای این شاخه از صنعت خواهد شد. قیمت خرید مواد اولیه، میزان استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی و میزان فروش، سه شاخص دیگری است که وضعیت نامناسبی را شبیه به کسادی در بازار تولید گواهی میدهد. قیمت خرید مواد اولیه از میزان ۷/ ۵۹ در شهریورماه به ۸۱/ ۶۴ در مهرماه رسیده است که رشد قیمت ۹ درصدی را نشان میدهد. این موضوع و دیگر عوامل منجر به افت ۶/ ۰ درصدی فروش و ۳/ ۹ درصدی استخدام نیروی انسانی در مهرماه به نسبت شهریور شده است. رقم شاخص برای صادرات محصولات، وضعیت بهتری در دیگر شاخصها دارد؛ بر این اساس، شاخص پیشگفته از رقم ۵۰ در شهریور به ۷/ ۵۳در مهرماه رسیده است که رشدی ۴/ ۷درصدی را در یک ماه نشان میدهد.
صنایع فرآوردههای نفت و گاز از مرز رونق و رکود عبور کرده و به فاز رونق وارد شده است. این ادعا بر اساس رشد ۱۸ درصدی شامخ این گروه و افزایش آن از رقم ۷/ ۴۷ در شهریور به ۰۳/ ۵۶ در مهرماه است. تغییرات در شاخصهای تولید، میزان سفارشهای جدید، میزان فروش و میزان صادرات، مثبت و مطلوب است. بر این اساس، تولید این صنعت، نرخ رشد ۵۳ درصدی را تجربه کرده و از رقم ۵/ ۳۸ در شهریور به ۸۲/ ۵۸در مهر رسیده است. میزان فروش نیز از رقم ۳/ ۴۲ در شهریور به ۰۶/ ۴۷ در مهرماه افزایش یافته است که رشدی ۱۱ درصدی را نشان میدهد. میزان صادرات، شاخص دیگری است که در این گروه وضعیت رو به رشدی را در ماه مذکور داشته و با افزایش ۶۲ درصدی، از رقم نامطلوب ۶/ ۳۴ به رقم ۸۸/ ۵۵ رسیده است. در توضیح علت رشد ۱۸درصدی این گروه میتوان به افزایش تقاضا که از سه کانال کم شدنِ موجودی انبار محصولات، افزایش ۶درصدی میزان سفارشهای جدید و افزایش صادرات جستوجو کرد. فرارسیدن زمستان و کاهش دما نیز از جمله دلایل اولیه افزایش تقاضا است. گروه صنایع لاستیک و پلاستیک، گروه دیگری است که بر اساس دادههای شامخ، شیب فعالیتهای آن مثبت بوده و رشد کلی ۱/ ۲درصدی را نشان میدهد. این گروه در دو شاخصِ میزان سفارشهای جدید و شاخص قیمت محصولات تمام شده، وضعیت خوبی را منعکس میکند. بر این اساس مقدار سفارشهای جدید رشد خیرهکننده ۳۶درصدی را تجربه کرده و از رقم ۴۵ در شهریور به رقم ۱۱/ ۶۱ در مهرماه رسیده است؛ تغییرات قیمت محصولات تولید شده نیز کاهش قابل تامل ۲۲درصدی را به خود دیده است و از رقم ۵۰ در شهریور به ۸۹/ ۳۸ در مهرماه سال فعلی رسیده است. کاهش قیمت محصولات تولیدی زمانی جالب میشود که در تناقض با افزایش قیمت خرید مواد اولیه به نظر میآید، زیرا قیمت خرید مواد اولیه این صنعت شاهد رشد ۴۱درصدی (از ۵۵ در شهریور به ۷۸/ ۷۷در مهر) بوده است. تحلیل این موضوع این است که بنگاهها ترجیح دادهاند برای حفظ سهم بازار خود، حاشیه سودشان را کم کرده و محصولات نهایی را با قیمت کمتری به فروش برسانند و بر این اساس فاصله قیمت فروش تا هزینه فروش را کمتر کنند. این کاهش سود، تبعات اقتصادی خاص خود را خواهد داشت که از جمله آن میتوان به کاهش به کارگیری نیروی کار در ماههای آتی اشاره کرد کما اینکه میزان استخدام و به کارگیری نیروی کار در مهرماه به نسبت شهریور با افت ۱۱ درصدی، از رقم ۵۰ در شهریور به ۴۴/ ۴۴ در مهرماه رسیده است و انتظار میرود با توجه به تداوم کاهش فروش، این افت ادامه نیز یابد.
گروه صنایع فلزی وضعیت منسجم و قابل تحلیلی را ارائه نمیدهد، زیرا شاخصها در این گروه، ناهمخوانی بالایی دارند. شاخص کل این گروه، بر اساس دادههای شامخ رشد ۳ درصدی در مدت یک ماهه مهر نسبت به شهریور را نشان میدهد. وضعیت در دو شاخص تولید و فروش، وضعیت مطلوبی است؛ در این دو شاخص به ترتیب در مهرماه نسبت به شهریور، رشد ۵ و ۱۴ درصدی را شاهد بودهایم که بر این اساس رقم شاخص تولید در شهریور از ۳/ ۶۳ به ۶۷/ ۶۶ در مهرماه رسیده است و در فروش نیز از رقم ۵۲ در شهریور به رقم ۳۸/ ۵۹ در مهر صعود کرده است. دادههای شامخ در زمینه صادرات، رشدی را در فاصله یک ماهه مذکور برای این صنعت نشان نمیدهد که این موضوع، بر خلاف سیاستهای صادراتی در دولت فعلی بوده و هشدار واگذاری بازار به رقبای قدرتمند خارجی را میدهد. نکته حائز اهمیت در تحلیل دادههای صنعت فلزات، تغییرات شاخص قیمت محصولات تولید شده است؛ این شاخص از رقم ۹/ ۴۴ در شهریورماه به رقم ۵۰ در مهر افزایش یافته که رشدی ۱۱ درصدی را نشان میدهد. بر این اساس، از آنجا که این صنعت کالای میانی و واسطهای بسیاری از صنایع دیگر را تامین کرده و همچنین در زنجیره ارزشافزوده نیز جایگاه مهمی دارد، افزایش قیمت آن به صنایع دیگر منتقل شده و موج تورم را -هرچند کم- رقم میزند.
شاخه مهم دیگر در صنعت، شاخه کانیهای غیرفلزی است. دادههای این شاخه از صنعت نکات قابل تاملی دارد. تجزیه و تحلیل کلی آن، نشانگر انتقال بازار این صنعت از فروش در داخل به صادرات است. به خصوص آنکه بخش ساختمان نیز با کاهش شدید فعالیت مواجه شده و در نتیجه بهترین استراتژی برای این صنعت، تقویت حضور در بازارهای خارجی است. این ادعا را میتوان با آمارهای شامخ در سه ماه مرداد، شهریور و مهر به خوبی مشاهده کرد؛ بهطوری که روند صادرات در این سه ماه مثبت بوده است. در شهریور، به نسبت مرداد ۱۷ درصد رشد کرده و در مهر نیز به نسبت شهریور ۸۷درصد رشد را نشان میدهد. شاخص میزان صادرات کالا در سه ماه مرداد، شهریور و مهر به ترتیب اعداد ۲۵، ۲/ ۲۹ و ۵۵/ ۵۴ را نشان میدهد. مهمترین انتظار صادرکنندگان این صنعت از مقامات دولتی، رفع موانع صادراتی و تسهیل در امور گمرکی است. اتفاق مثبت دیگر در این صنعت، کاهش سطح قیمت محصولات تولیدی است؛ در این باره آمارها عنوان میکنند که رقم این شاخص در شهریورماه ۵۰ بوده و در مهرماه به رقم مطلوب ۹۱/ ۴۰ رسیده است و کاهش قیمت ۱۸درصدی را نشان میدهد.
صنعت چوب، کاغذ و مبلمان از صنایعی است که در میان دیگر صنایع، وضعیت مناسب و مطلوبی دارد. وضعیت کلی این صنعت از شهریور تا مهر، ۲۷ درصد رشد را تجربه کرده و از رقم ۴۳ به ۷۵/ ۵۴ رسیده است. میزان سفارشهای جدید، مقدار تولید محصول، قیمت محصولات تولید شده، میزان فروش و میزان صادرات، همگی حکایت از بهبود حال قابل توجه این صنعت دارد. مقدار تولید محصولات در این صنعت با رشد خیرهکننده ۱۰۰ درصدی در مهر به نسبت شهریور، از رقم ۳۵ به ۷۰ رسیده است. هرچه فاصله این رقم از ۱۰۰ کمتر شود، وضعیت به آنچه که مطلوب نامیده میشود نزدیکتر میشود. میزان فروش نیز با همین سرعت از رقم ۳۰ در شهریور به ۵۵ در مهرماه رسیده است که رشدی ۸۳ درصدی را در یک ماهه مورد اشاره نشان میدهد.
صنایع غذایی به عنوان صنعتی که مستقیما با مصرفکننده نهایی مرتبط است، شیب نزولی با افت ۵ درصدی داراست؛ بهگونهای که وضعیت کلی این گروه از رقم ۵/ ۵۲ در شهریور به ۹۱/ ۴۹ در مهرماه رسیده است. ردپای اتفاقات اخیر در سپهر سیاسی و اقتصادی کشور و نیز کاهش قدرت خرید مردم را میتوان در کاهش میزان فروش محصولات این صنعت پیدا کرد؛ بهطوری که با افت تامل برانگیز ۲۸ درصدی، از رقم ۵۰ در شهریور به رقم ۲۱/ ۳۶ در مهرماه رسیده است. تبعات این موضوع، زمانی مهمتر میشود که بدانیم بر اساس همین آمار، میزان استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی نیز کاهشی ۱۸ درصدی را از سر گذرانده و در نتیجه، تداوم موج پیشگفته، سبب اخراج بیشتر نیروی کار به خصوص در برندهای مطرح خواهد شد. دو آمار قابل توجه در این میان، تجزیه و تحلیل شاخص مقدار تولید و موجودی محصول است؛ مقدار تولید در فاصله یک ماهه مهر نسبت به شهریور، روندی ثابت را نشان میدهد و در مقابل موجودی محصول، کاهش ۱۵ درصدی را منعکس میکند؛ مجموع این دو شاخص این را نشان میدهد که در شرایط فعلی، بنگاهها ترجیح دادهاند تولید را افزایش نداده و در عوض محصولات تولیدی گذشته را که در انبار باقی ماندهاند، روانه بازار کنند. این تصمیمی عقلایی در سطح بنگاه است. در صورت تداوم تحریم برندهای بزرگ، آنها علاوه بر تعدیل نیرو، مقدار تولید را نیز تعدیل کرده و کساد در این صنعت را کلید میزنند. صنایع نساجی، پوشاک و چرم، به عنوان دو گروه صنعت مرتبط به هم که در طول زنجیره تولید به یکدیگر وابسته هستند، رشد حلزونی-رشد خیلی کند- را تجربه میکنند. میزان تولیدات نساجی افت تعجب برانگیز ۳۶ درصدی و میزان تولیدات پوشاک و چرم نیز افت ۵ درصدی را در فاصله شهریور تا مهر تجربه کردهاند. ترکیب این دو افت با توجه به فرارسیدن فصلهای سرد سال، میتواند از عوامل افزایش سطح عمومی قیمت کالاهای این صنایع باشد. تحقق این اتفاق زمانی قوت میگیرد که بر اساس دادههای شامخ، قیمت محصولات تولیدی در این صنایع رشد بالایی را به خود دیدهاند. بهگونهای که قیمت محصولات تولیدی صنعت نساجی به رشد ۳۸ درصدی (از رقم ۴/ ۴۴ در شهریور به رقم ۱۱/ ۶۱ در مهرماه) و قیمت محصولات تولیدی پوشاک و چرم، به رشد ۵۲ درصدی (از رقم ۵/ ۳۷ در شهریور به رقم ۱۴/ ۵۷ در مهرماه) رسیدهاند. نکته قابل اهمیت در صنعت پوشاک و چرم این است که این گروه، در پی کاهش فروش محصولاتشان به میزان ۹درصد که ناشی از افت قدرت خرید مردم بوده است، لاجرم به سوی بازار صادراتی تغییر جهت داده و رشد ۱۴ درصدی صادرات را رقم زدهاند. صادرات این صنعت، از رقم ۳/ ۳۱ در شهریور ماه به رقم ۷۱/ ۳۵ در مهرماه رسیده است.
صنعت آخر در میان صنایع منتخب، صنعت ماشینسازی و لوازم خانگی است. پرواضح است که این صنعت نیز از جمله صنایعی است که اکثر مردم با کالاهای نهایی آن مواجه هستند؛ از این رو، تحلیل خروجی و ورودی آن یکی از بااهمیتترین تحلیلها در بین صنایع است. وضعیت این صنعت حکایت از این دارد که تولید در بازه یک ماهه مهر نسبت به شهریور، کاهش ۱۸ درصدی یافته است (از رقم ۹/ ۶۳ در شهریورماه به رقم ۲۷/ ۵۲ در مهرماه)؛ در عین حال میزان فروش و میزان سفارشهای جدید مشتریان به عنوان دو شاخص مهمی که منجر به کاهش تولید شدهاند، افت را به ترتیب به میزان ۲ درصد و ۵ درصد نشان میدهند. از مجموع این سه نرخ میتوان نتیجه گرفت که کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان منجر به کاهش تولید شده است. تولیدکنندگان در این شرایط ترجیح میدهند دو استراتژی را در پیش گیرند؛ اول، افزایش موجودی انبار به میزان ۱۳ درصد و دوم، افزایش صادرات به میزان ۳/ ۳ درصد. بر این اساس در مجموع میتوان عنوان کرد که با توجه به ممنوعیت واردات لوازم خانگی خارجی، تولیدات داخلی این صنعت نیازمند توجه سیاستگذاران برای حل مشکلات بنگاههایشان است.
منبع: دنیای اقتصاد