به گزارش می متالز، ارتباط اکتشاف با چشمانداز تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام در افق ۱۴۰۴ خورشیدی، نحوه حمایت صندوق بیمه فعالیتهای معدنی از اکتشاف و تضاد فعالیتهای اکتشافی با قوانین زیستمحیطی، ۳ موردی بودند که در این نشست مطرح شدند و مهرداد اکبریان رئیس انجمن سنگآهن، فرید دهقانی مدیرعامل صندوق بیمه فعالیتهای معدنی وحسینمرادی نماینده سازمان محیطزیست به این پرسشها پاسخ دادند.
پرسش سلمان نصر، کارشناس اقتصادی و توسعه بازار ایمیدرو سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) و مجری این نشست از مهرداد اکبریان این بود: ایران ۵ میلیارد تن ذخیره سنگ آهن دارد و ۳.۳ میلیارد تن آن ذخیره قطعی است. با برنامه چشمانداز تولید ۵۵ میلیون تن، در عمل تا افق ۱۴۰۴ نزدیک به ۱.۱میلیارد تن مصرف میشود، در نتیجه تا سال ۱۴۱۸ خورشیدی با پایین آمدن عیار ذخایر و نبود ذخیره کافی، به نقطه انتهایی میرسیم. با توجه به این مقوله، آیا انجمن سنگ آهن مطالعهای انجام داده است و با توجه به برنامه جامع معدن و سندی که در این زمینه تدوین شده است برای کمک به اکتشاف در این زمینه و تحقق اهداف چشمانداز برنامهای دارد؟
اکبریان پاسخ داد: مواردی که گفته شد درست است و این نگرانی برای آینده وجود دارد. با این حال موضوع مهم این است که پرداختن به اکتشاف به مجموعهای از امور حاکمیتی و دولتی مربوط میشود. به نظر من اگر قرار است اکتشاف در کشور جزو کارهای مهم قرار بگیرد تا به آن پرداخته شود و یکی از امور مرتبط به توسعه آینده کشور از نظر اقتصادی و صنعتی، پرداختن به اکتشاف باشد، باید مباحثی عنوان شود از این قرار که اکتشاف در حوزه آهن و فولاد از بالاترین ارزش افزوده در این زنجیره برخوردار است. این در حالی است که ما خیلی کم به این مقوله میپردازیم.
وی افزود: واقعیتی که وجود دارد این است که مسئولان دولتی و حاکمیتی هم خیلی کم به اکتشاف پرداختهاند. این در حالی است که ایران یکی از غنیترین کشورهای معدنی جهان به شمار میآید و ما فقط ۷درصد کل مساحت ایران را اکتشاف کردهایم و از ۶۷ ماده معدنی که در ایران شناخته شده فقط روی ۱۰ تا ۱۲مورد کار کردهایم. ما میگوییم ۳.۲ میلیارد تن ذخیره قطعی داریم در صورتی که خود ما میدانیم این رقم، واقعی نیست و رقم واقعی از این نیز بالاتر است. رئیس انجمن سنگآهن در ادامه به یک ضعف در بخش معدن و صنایع معدنی کشور اشاره کرد و توضیح داد: ما همیشه تقاضامحور بودیم نه عرضهمحور. هیچگاه بررسی نکردیم که چه چیزی در کشور داریم و چگونه میتوانیم روی این مواد کار کنیم. خیلی از مواد معدنی که در کشور شناسایی شدند چون مشتری نداشتند دستنخورده ماندند. تنها روی مواد معدنی سرمایهگذاری کردیم که در داخل یا خارج از کشور برای آن تقاضا وجود داشته است. این کار اشتباه نیست و تنها نقطه ضعفش این است که وقتی تقاضا ضعیف میشود یا از بین میرود، به یک برنامه ناقص برمیخوریم که نمیدانیم با آن چه میتوانیم انجام دهیم. اکبریان ادامه داد: ما یکی از کشورهایی هستیم که ذخیره خوب سنگ آهن داشته و در خاورمیانه رتبه یک را در میزان ذخایر سنگ آهن داریم. ما همچنین چشمانداز تولید ۵۵ میلیون فولاد را برای ۱۴۰۴ خورشیدی دنبال میکنیم. این بحث موافقان و مخالفانی دارد اما در نهایت حرکت کشور به این سمت است و میبینیم که واحدهای معدنی و صنایع معدنی در این زمینه کلید میخورند و فعالیت میکنند. اگر شرایط، مهیا و وضعیت سیاسی درست باشد و بتوانیم این ۵۵میلیون تن را در داخل و خارج از کشور مصرف و صادر کنیم نیاز به ۱۶۵ میلیون تن سنگ آهن داریم اما در این زمینه ۲ مشکل اساسی وجود دارد، یکی اینکه ما این چشمانداز ۵۵میلیون تن را براساس تمام طیف سنگ آهنی که در کشور داریم، طراحی نکردهایم بلکه در یک طیف ویژه به طور مثال، سنگ مگنتیت عیار بالا را طراحی کردیم، در حالی که بخش عمدهای از کشور ما سنگ آهنی دارد که مگنتیت نیست و هماتیت است و عیار آن پایین است. اگر ما در اکتشاف مواد معدنی عرضهمحور بودیم باید به اکتشاف ذخایر سنگ آهنگ هماتیت هم متمرکز میشدیم که حجم چشمگیری را شامل میشود. این موضوع برای چشمانداز تولید ۵۵ میلیون تن فولاد نقطه ضعف چشمگیری به شمار میآید. وی افزود: دوم اینکه ما هنوز اکتشافات دقیق نداریم. متاسفانه عمر اکتشافات ما کم است. ارادهای که در این زمینه وجود داشته، قدرتمند نیست و همه از لقمه آماده استفاده میکنند که یک نقطه ضعف است. اکبریان در ادامه با تمرکز بیشتر بر اکتشاف صحبت کرد و گفت: بخش دیگر مشکلات در زمینه اکتشاف به موضوع سختافزاری و نرمافزاری برمیگردد. اکتشافات دقیقتر و عمیقتر نیاز به تجهیزاتی دارد که امکانات داخلی شاید کفاف آن را ندهد. همه فناوریها در جهان تغییر کرده و ارتقا یافتهاند که تجهیزات مرتبط با اکتشاف هم از این قاعده مستثنا نیستند. اکتشاف در کشورهای توسعهیافتهتر با فناوریهای بهروزتر و با صرف زمان و هزینههای کمتر انجام میشود، در حالی که دست ما در کشور برای دسترسی به این فناوریها به ویژه متاثر از تحریمها بسته است. وی در نهایت به اهمیت جایگاه سازمان زمینشناسی در بخش اکتشاف پرداخت و در این باره بیان کرد: به باور من برای اینکه بتوانیم گام بزرگی برای اکتشاف برداریم باید موضوع انقلاب در اکتشافات را مطرح کنیم. انقلاب در اکتشاف یعنی تغییر در نگرش که یک مورد آن تقاضا و عرضهمحور بودن است و من درباره آن صحبت کردم. امور و کارها باید بدون درنگ و از دست دادن زمان به اصطلاح انفجاری انجام شود یعنی ناحیه به ناحیه کار نکنیم. کشور باید تقسیمبندی شود. متولی اصلی اکتشاف در کشور سازمان زمینشناسی است. سازمان زمینشناسی ما درخور کشور ما نیست. سازمان زمینشناسی باید ۵۰ برابر چیزی باشد که اکنون است. ما سازمان زمینشناسی قدرتمندی میخواهیم که دادههای طبقهبندیشده را در مطالعات اکتشافی که بهدست آورده به طور رایگان یا در ازای پول در اختیار مکتشفان فعال در بخشهای خصوصی و دولتی قرار دهد و اگر این تغییر انجام نشود همه چیز همان طور خواهد بود که در ۴۰ سال گذشته بوده است.
فرید دهقانی در پاسخ به این پرسشها که صندوق بیمه سرمایهگذاری فعالیتهای معدنی، حمایت از فعالیتها را در دستور کار دارد اما چرا این صندوق حمایتهای خود را به فعالیتهای معدنی پس از اکتشاف اختصاص میدهد، در حالی که فعالیتهای اکتشافی به دلیل ماهیت پرریسکی که دارند بیش از سایر بخشها به حمایت نیاز دارند؟ همچنین چه شاخصهایی برای تایید فعالیتهای معدنی وجود دارد که شخصی بخواهد از اکتشاف تا استخراج معدن خود از حمایت این صندوق برخوردار باشد؟ گفت: این صندوق در سال ۱۳۸۰ تشکیل شد و اساس تاسیس آن برای حمایت از بخش اکتشاف و پوشش ریسک، مترتب بر اکتشاف بود که با گذشت چند سال حمایت مالی، فعالیتهای استخراج و فرآوری هم وارد گود شد.
البته میزان دسترسی و چگونگی دسترسی معدنکاران به بخش مالی و منابع مالی در دسترس بانکها کم است و دلیل آن هم این است که ماهیت معدنکاری و داراییهای معدنی، تناسبی با قابل توصیف بودن بانکها ندارد. این پشتیبانی به استخراج و فرآوری هم تعلق میگیرد.
وی افزود: درباره حمایتهای اکتشافی در گذشته و درحالحاضر، نوع حمایت از بخش اکتشاف دو صورت داشته است؛ یکی اینکه صندوق بیمهنامه سرمایهگذاری در بخش اکتشاف صادر شده و ماهیت این بیمهنامه پوشش ریسک مترتب بر بخش اکتشاف است.
با توجه به اسنادی که معدنکاری پس از خرید بیمهنامه از صندوق به صندوق ارائه میکند، در صورت کشف نشدن کانه یا دست نیافتن به نتایجی که قرار است در ابتدا به آن دست پیدا شود ۸۰ درصد از سرمایهگذاری خود را سوخت میکند. این حمایت هیچ ارتباطی به منابع مالی و حمایتهای مالی از بخش اکتشاف ندارد.
دهقانی ادامه داد: اما درباره حمایتهای مالی از بخش اکتشاف و اینکه چقدر توانستهایم منابع ارزان و در دسترس و واقعی برای بخش اکتشاف را تامین کنیم میتوان گفت از آنجایی که سرمایه صندوق محدود است و این سرمایه برای ایجاد اعتبار نزد بانکها برای اعطای تسهیلات به بخش معدن در نظر گرفته شده، این منابع با نرخ بانکی به بخش معدن تزریق میشود.
ما خود تسهیلاتدهنده نیستیم بلکه ایجادکننده اعتبار برای معدنکار بخش خصوصی به منظور دسترسی به تسهیلات بانکی در بخش اعتباری هستیم. زمانی که میخواهیم این موضوع را در بخش اکتشاف پیادهسازی کنیم، اگر بخواهیم از منابع بانکی برای اکتشاف خرج کنیم، با توجه به اینکه فعالیتهای اکتشافی قابل رویت نیستند، برای حل این مشکل در سالهای گذشته با وزارتخانه وارد مذاکره شدیم.
وزارتخانه نیز که از محل وجوه اداره شده، با نرخ صفر درصد اقدام به اعطای تسهیلات میکند و از کانال بانک صنعت و معدن که امروز تبدیل به بانک توسعه و تعاون شده، اقدام به تامین منابع مالی بخش اکتشاف میکند. اگر بخواهیم این ۲ موضوع یعنی بیمهنامه سرمایهگذاری که حمایت ما است و بیمهنامه اعتباری که حمایت وزارتخانه است را با یکدیگر تلفیق کنیم، یک حمایت متناسب با بخش اکتشاف برای معادن کوچک شکل میگیرد. این وجوه اداره شده در ۲ سال گذشته وجود نداشت.
مدیرعامل صندوق بیمه فعالیتهای معدنی خاطرنشان کرد: این وجوه از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی تخصیص داده میشود و متناسب با این بودجه و بقیه بودجهها میتواند قابل دسترس یا غیرقابل دسترس باشد. این در حالی است که این منابع درحالحاضر در بخش اکتشاف وجود دارند. برای پروندههایی که در وزارتخانه برایمان فرستاده میشود بیمهنامه صادر میکنیم.
در کنار این بیمهنامه اعتباری، بیمهنامه سرمایهگذاری صادر میکنیم، به عبارتی اگر محدودهای وامی را اخذ کرد و با بیمهنامه سرمایهگذاری ما به کانه نرسید، ما میتوانیم ببخشیم و ریسک سرمایهگذاری در بخش اکتشاف را کاهش دهیم.
دهقانی در نهایت گفت: البته این را قبول دارم که بدنه و حجم صندوق هیچ تناسبی با ظرفیت بخش بزرگ معدن ایران ندارد. اگر ما بخواهیم از بخش معدن ایران حمایت واقعی کنیم نیاز به هزار میلیارد تومان سرمایه داریم.
مرادی، نماینده سازمان محیطزیست در پاسخ به این پرسش که ما چطور میتوانیم هم اکتشاف کنیم و هم قوانین محیطزیستی را رعایت کنیم، گفت: سازمان حفاظت محیطزیست، مناطق در مدیریت خود را دارد و زمانی که وزارت صنعت، معدن و تجارت بخواهد به محدودهای اجازه اکتشاف بدهد، این مجوزها نباید در مناطق تحت مدیریت سازمان محیطزیست برود.
البته آنهایی که پیش از این دارای پروانه اکتشاف و بهرهبرداری بودند، مجاز به فعالیت هستند و تا پایان بهرهبرداری از ذخیره معدنی میتوانند کار خود را انجام دهند اما در مناطق جدید باید از سازمان محیطزیست استعلام شود.
وی افزود: این امر به سرمایهگذاری که مایل به اکتشاف است کمک میکند که بداند محدوده مورد اکتشاف او در محدودههای تحت مدیریت سازمان محیطزیست قرار دارد یا نه. بعضی از مطالعات اکتشافی باید با در نظر گرفتن وضعیت محیطزیست منطقه انجام شوند.
گاهی فعالیتهای معدنی و ایجاد زیرساختهای مرتبط با آن، آسیبهای غیرقابل جبرانی به محیطزیست وارد میکند. در نتیجه باید از ایجاد زیرساختهای اضافی از جمله جادهها پرهیز کرد همچنین جایی که ترانشه ایجاد میشود بهتر است پس از اکتشاف به حالت اولیه برگردد.
مرادی همچنین گفت: در سال ۱۳۸۴ ما ضوابط فعالیتهای معدنی را داشتیم که در ۲۰ مورد پیوست مواردی که باید در زمان اکتشاف رعایت شود، آمده بود. در آن زمان برای تمام محدودههای اکتشاف از سازمان محیطزیست استعلام میشد اما بعدها با قانون جدید معادن فقط در مناطق چهارگانه از ما استعلام میشود.