به گزارش میمتالز، این در حالی است که حمایتها و مداخلات مستقیم و غیرمستقیم دولت در صنعت خودرو مشکلاتی را در این صنعت به همراه داشته است که از مهمترین آنها میتوان به سلطه انحصارات در بازار خودرو، وابستگی وارداتی بهواسطه عدم تکمیل زنجیره تولید صنایع بالادست و ضعف زنجیره تامین به دلیل توسعه نامتوازن قطعهسازی با صنعت خودرو، پایین بودن عمق ساخت داخل، توان پایین خودروسازان در متنوعسازی و عرضه محصولات جدید در کوتاهمدت، ضعف در حلقههای تحقیق و توسعه، طراحی، بازاریابی و خدمات پس از فروش اشاره داشت. برآیند این چالشها، آسیبپذیری بالای صنعت خودرو از شوکهای ارزی و تحریمها بوده که نمونه بارز آن در خواب حدود ۹۰ هزار خودرو ناقص در پارکینگ خودروسازان بهواسطه محدودیت در واردات و تامین قطعات منفصله و مجموعههای با فناوری متوسط به بالا، پیشفروش بیش از ظرفیت تولید خودرو برای جبران کمبود نقدینگی و بهتبع آن، افزایش بدهی و زیان انباشته خودروسازان در سال ۱۳۹۷ پس از خروج آمریکا از برجام بهخوبی قابل مشاهده است.
بنابراین در راستای گذر از شرایط تحریمی و ارتقای تابآوری صنعت خودرو وفق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، داخلیسازی قطعات منفصله و مجموعههای با فناوری متوسط به بالا برای استمرار حیات این صنعت ضروری است. اگرچه پس از تجربه دور جدید تحریمها، نهضت ساخت داخل با هدف افزایش خودکفایی در تامین نهادههای تولید به ویژه تولید قطعات با فناوری متوسط به بالا نظیر ECU، کیسه هوا، توربوشارژر و استکان تایپت در حال پیگیری است (وزارت صنعت، معدن و تجارت)، اما متاسفانه بومسازگان نوآوری (Innovation ecosystem) این صنعت به گونهای شکل نگرفته است که قادر به تامین نیازهای فناورانه این صنعت بوده و بتواند از طریق نوآوری باز به سایر صنایع سرریز کند و زمینهساز توسعه قابلیتهای فناورانه بخش صنعت باشد. در واقع به نظر میرسد خلأهای عمیقی در قواعد و بازیگران حوزه نوآوری در این صنعت وجود دارد که این ضعف، از ظهور هرگونه حرکت نوآورانه جلوگیری میکند. از اینرو، در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تشریح الگوی بومسازگان نوآوری صنعت خودرو، اشکالات فعلی این بومسازگان تشریح و راهکارهایی منطبق با الگوی بهینه ارائه شود.
عنوان این مقاله «زیستبوم نوآوری در صنعت خودرو ایران: چه هست؟ چه نیست؟» بوده و به قلم الهام اسمعیلیپورماسوله، مسعود افشاریمنفرد و میثم بشیری نوشته شده است. در این مقاله آمده است: با توجه به تعاریف مختلفی که برای بومسازگان نوآوری وجود دارد، هدف اصلی بومسازگان نوآوری را میتوان ارزشآفرینی در تبدیل ایده به محصول و خلق نوآوری تعریف کرد. به بیان دقیقتر، بازاری کردن و قابل استفاده کردن یک ایده و طرح جدید بر اساس مزیتها و بهکارگیری آن در تولید، صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کالا و خدمات برای حضور در بازارهای جهانی و منطقهای اصلیترین هدف بومسازگان نوآوری برای کمک به رشد و توسعه اقتصادی کشورهاست. با توجه به این هدف، ذینفعان و بازیگران در این بومسازگان شامل دولت، مدارس، دانشگاهها، بخش خصوصی، کسبوکارهای خانوادگی، سرمایهگذاران و صاحبان سرمایه، بانکها، کارآفرینان، رهبران اجتماعی، مراکز تحقیق و توسعه، دانشجویان، شرکتهای تعاونی، شرکتهای چندملیتی، کنسرسیومها، استارتآپها، شرکتهای بیمه، رسانهها و شبکههای ارتباط جمعی، تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات، واسطهها (بروکرها) بوده و آنچه میان بازیگران مختلف در این بومسازگان به اشتراک گذاشته شده یا انتقال مییابد، جریانهای دانشی و ارزشی است.
آنچه در موفقیت یک بومسازگان نوآوری نقشی حائز اهمیت دارد، وجود زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری مناسب شامل منابع مالی، تجهیزات تخصصی و آزمایشگاهی، انکوباتورها و پارکهای علم و فناوری، زیرساختهای قانونی و مقرراتی و وجود سازوکارهای انگیزشی و تشویقی، زیرساختهای فرهنگی، آموزشی و تحقیقاتی مناسب برای پرورش و خلق ایده، نهادهای پوششدهنده انواع ریسکهای موجود در بومسازگان و در نهایت تقاضای پایدار مصرفکنندگان و کاربران نهایی در راستای شکلگیری صرفه مقیاس برای سرمایهگذاری است.
رهبران بومسازگان استراتژیها را مشخص کرده و فعالیتها را در جهت تولید ارزش و تسهیم آن میان بازیگران و ذینفعان مختلف بومسازگان توسعه میدهند؛ به گونهای که پایدارسازی، متنوعسازی و ارتقای بهرهوری بومسازگان اتفاق افتد. دولت، مدارس، دانشگاهها، رهبران اجتماعی از جمله رهبران بومسازگان نوآوری هستند. حاکمان بومسازگان مانند کسبوکارهای خانوادگی، صاحبان سرمایه و سرمایهگذاران، شرکتهای چندملیتی، تولیدکنندگان، دارنده سهم قابل توجهی از بومسازگان بوده و حضور فیزیکی قوی دارند. کنترل بخش عمدهای از شبکه از طریق آنها انجام شده و سهم زیادی از ارزش خلقشده در بومسازگان را تصاحب میکنند. بازیگران خرد، شرکتهای دارای تخصص ویژه در ظرفیتهای خاص هستند که ایجادکننده بیشترین ارزش در بومسازگان بوده و رشد آنها به توانمندی دستیابی و استفاده از بستری که رهبران بومسازگان آن را ایجاد کردهاند، بستگی دارد. شرکتهای نوآفرین و استارتآپها، انکوباتورها، پارکهای علم و فناوری و کارآفرینان در این گروه طبقهبندی میشوند.
تاکنون مقالات اندکی به بررسی بومسازگان نوآوری در صنعت خودرو پرداختهاند که دلایل آن متفاوت است. شاید یکی از مهمترین این دلایل، پایین بودن نرخ نوآوری در این صنعت به نسبت دیگر صنایع با فناوری بالاست که جذابیت بیشتری برای محققان حوزه بومسازگان نوآوری دارند. با این حال، تحقیقگران محدودی تلاش کردهاند بومسازگان نوآوری در این صنعت را نیز بررسی کنند. به عنوان نمونه، پژوهشی به بررسی بومسازگان نوآوری در حوزه خودروهای مبتنی بر انرژیهای نو پرداخته است و با ترسیم زنجیره همآفرینی در این حوزه، تلاش کردهاند. پیشنیازهای بحث و نتیجهگیری ماهیت سرمایهبر صنعت خودرو توام با هزینه بالای تحقیق و توسعه و سرعت بالای تحولات فناورانه در آن و همچنین پیوندهای گسترده این صنعت با صنایع بالادستی و بخش خدمات، موجب شده است تا تحقیق و توسعه و نوآوری در این صنعت از اهمیت بالایی برخوردار باشد؛ به ویژه در شرایط تحریمی کشور که تامین داخل قطعات منفصله و مجموعههای با فناوری متوسط به بالا برای استمرار حیات این صنعت حائز اهمیت است. شکلگیری بومسازگان نوآوری خودرو، ضمن تامین نیازهای فناورانه این صنعت، میتواند به سایر صنایع سرریز کرده و به توسعه قابلیتهای فناورانه بخش صنعت کمک کند. اما نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ضعفهایی مانند وجود حلقههای مفقوده، ناهماهنگی نهادی و دیوانسالاری و پیچیدگی فرآیندهای اجرایی، مانع از ایجاد ارتباطات درست در بومسازگان نوآوری این صنعت شده است.
این یافتهها تا حد زیادی با گزارش مرکز تحقیقهای مجلس همراستاست که در آن بر مشکلاتی از قبیل بوروکراسی اداری، کیفیت پایین تولیدات، فناوریهای قدیمی و عدم بهروزرسانی تاکید شده است. همچنین بر نقش نهادهای میانجی و ارائه کارکردهایی، چون تامین مالی، ضمانت، واسطهگری و ارزیابی توانمندیهای فنی تاکید میکند که انطباق بسیاری با یافتههای تحقیق حاضر به لحاظ ضعف کارکردهای نهادهای واسطهای دارد. پژوهشهای دیگری که مبنی بر نقش مثبت ارتقای توان نوآوری تامینکنندگان در عملکرد نوآوری صنعت خودرو تهیه شده است، همسو با یافتههای تحقیق حاضر مبنی بر لزوم حضور فعال تمامی بازیگران در زنجیره ارزش این صنعت، از تامینکنندگان مواد اولیه تا ارائهدهندگان خدمات در بومسازگان نوآوری است. اما از سوی دیگر و در نگاهی وسیعتر فقدان صرفه مقیاس را به عنوان عمدهترین علل ضعف نوآوری در بومسازگان نوآوری این صنعت میداند و راهکارهایی مانند تجمیع تقاضا، اجتناب از تنوعبخشی به قطعات اصلی و تمرکز بر پلتفرمهای مشترک را پیشنهاد میکند. این موضوع هر چند یکی از علتالعلل ضعف نوآوری در صنعت خودرو است، لکن ریشه در بحثهایی در بیرون از این صنعت، همچون مشکلات تعرفهگذاری سیاسی و دشواریهای ارتباطات بینالمللی دارد که از حیطه تحلیل تحقیق حاضر بیرون است.
پژوهشی دیگر نیز به بررسی بازیگران اصلی در بومسازگان نوآوری نوپاها پرداخته است؛ بازیگرانی مانند دانشگاهها، مراکز رشد، تامینکنندگان مالی، شرکتها، شتابدهندهها و پارکهای علم و فناوری را در این بومسازگان شناسایی کردهاند. اشکالات بومسازگان نوآوری فعلی صنعت خودرو به شرح زیر جمعبندی و طبقهبندی میشود.
با وجود هزینه و ریسک بالای فعالیتهای تحقیق و توسعه و نوآوری برای تبدیل یک ایده به محصول، برخی از بسترهای نوآوری در کشور شکل نگرفته و بعضی از نهادهای میانجی نیز به درستی به ایفای نقش خود نمیپردازند که مهمترین آنها عبارتاند از:
نبود مراکز تست و آزمون نظیر آزمون تجهیزات ایمنی در حوزههای تایید نوع خودرو و هومولوگیشن برای قطعات و خودروهای کامل، آزمون تصادف، مونتاژ و...؛
عدم رعایت حقوق مالکیت فکری و نبود اطمینان نسبت به حفظ داراییهای فکری و درآمدزایی از اختراعات ثبتشده از طریق فروش حق بهرهبرداری؛
عدم تقارن اطلاعات و نبود بانک اطلاعاتی شامل فهرست دقیقی از نیازمندیهای فناورانه شرکتهای بهرهبردار و توانمندی خالقان نوآوری؛
کمبود نهادهای بروکر و واسط توانمند خصوصی برای ایجاد ارتباط مناسب میان عرضه و تقاضای نوآوری و شفافسازی نیازهای فناورانه بهرهبرداران.
نقش ضعیف و کمرنگ سازمان ملی استاندارد در ارزیابی فنی و تخصصی محصولات دانشبنیان برای ایجاد اطمینان از کارکرد محصول به بهرهبرداران؛
عدم حضور شرکتهای بیمه در بومسازگان نوآوری برای کاهش/ پوشش ریسک سرمایهگذاری و تولید؛
کمبود نهادهای مالی و صندوقهای حمایتی برای تضمین خرید محصولات نوآورانه برای بازارسازی این محصولات.
به رغم شکلگیری برخی نهادها و لزوم تسهیلگری نهادهای دولتی برای ایجاد ارتباط مناسب میان بازیگران این بومسازگان، هماهنگی لازم میان ذیمدخلان بهخوبی شکل نگرفته است که از جمله علل آن میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
نبود پنجره واحد میان بازیگران و ذیمدخلان از گامهای نخست شروع همکاری (انعقاد تفاهمنامه) تا حصول محصول نهایی؛
نبود هماهنگی میان تسهیلگران و سیاستگذاران اصلی مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت، معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور، سازمان ملی استاندارد، بیمه و بانک و...؛
بوروکراسی و پیچیدگی بالای برخی از فرآیندهای اجرایی.
پیچیده بودن فرآیند دانشبنیان شدن برای استفاده از خدمات صندوق نوآوری و شکوفایی؛
تامین وثیقه از سوی شرکتهای دانشبنیان جهت دریافت تسهیلات از صندوق نوآوری و شکوفایی با توجه به بنیه مالی ضعیف این شرکتها؛
نبود شفافیت در شاخصهای ارزیابی دانشبنیان بودن قطعات و مجموعههای خودرویی.
با توجه به یافتههای تحقیق حاضر و در راستای بهبود بومسازگان فعلی صنعت خودرو موارد زیر پیشنهاد میشود.
۱- تجهیز و راهاندازی مراکز تست و آزمون قطعات، مجموعهها و خودروهای کامل از سوی سازمان ملی استاندارد با همکاری سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور؛
۲- بهروزرسانی استانداردهای محصول و تدوین استانداردهای ملی برای تستهای ایمنی و ارائه تاییدیههای فنی برای ارزیابی تخصصی و فنی محصولات نوآورانه از سوی سازمان ملی استاندارد؛
۳- جریانسازی ثبت اختراعات صنعتی و اجرای طرح حمایت از تجاریسازی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت در راستای حفظ حقوق مالکیت فکری ایدههای نوآورانه و تبدیل آنها به ارزش اقتصادی؛
۴
- استفاده از ظرفیت رسانههای جمعی برای جریانسازی بهروزرسانی و ثبت اطلاعات خلقکنندگان نوآوری و اجزای زنجیره تولید خودرو در سامانه به منظور شفافسازی نیاز بهرهبرداران؛
۵- الزام شرکتهای بیمه به ارائه خدمات مرتبط با پوشش ریسک سرمایهگذاری و تولید در حوزه نوآوری و طراحی ابزارهایی برای کاهش ریسک نوآوری از سوی صندوق نوآوری و شکوفایی و معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور؛
۶- استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای افزایش نهادهای بروکری در راستای شناسایی نیاز دقیق خودروسازان و قطعهسازان، یافتن شرکتهای دانشبنیان دارای توان لازم برای تامین نیازهای فناورانه این صنعت و اتصال این بازیگران به یکدیگر؛
۷- ایجاد صندوقهای تخصصی تحقیق و فناوری خودرو با محوریت خودروسازان و کنسرسیوم قطعهسازان برای تامین مالی پروژههای ساخت داخل و فعالیتهای تحقیق و توسعه؛
۸- ایجاد کنسرسیومی از صندوقهای سرمایهگذاری برای کاهش ریسک سرمایهگذاری.
۱- ایجاد یا انتخاب یک نهاد فرابخشی هماهنگکننده و مورد پذیرش بازیگران بومسازگان برای حل معضلات فرآیندی و تسریع انتقال جریان دانشی و ارزشی در این بومسازگان؛
۲- ایجاد پنجره واحد میان بازیگران و تسهیلگران در بومسازگان از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت برای رصد فرآیند داخلیسازی صنعت خودرو و تبدیل ایده به محصول.
۱- تعریف پروژههای مشترک برای توجیهپذیر کردن داخلیسازی و کاهش هزینههای سرمایهگذاری (مانند پلتفرم مشترک) با استفاده از ظرفیت تمامی شرکتهای خودروساز داخلی؛
۲- استفاده از ظرفیت نهادهای دارای اهلیت سرمایهگذاری مانند بانکها و موسسات مالی و اعتباری، صندوقها و... در پروژههای سرمایهگذاری.
توسعه داخلیسازی به عنوان هدف کوتاهمدت در بومسازگان نوآوری صنعت خودرو با توجه به مشکلات فعلی صنعت
انتخاب حداکثر ۵۰ مساله اصلی صنعت در تعامل میان خودروسازان و قطعهسازان و تعریف آنها به عنوان پروژههای ملی صنعت خودرو و سپس انجام اقدامات زیر:
۱- مسالهشناسی و شکست مساله به زبان دانشگاهی؛
۲- شناسایی شرکتهای دانشبنیان برخوردار از توان لازم برای حل مساله بهصورت بالفعل؛
۳- همرسانی شرکتهای دانشبنیان به قطعهسازان برای تولید انبوه (در صورت نبود توان تولید در آن شرکت) یا اتصال به شرکتهای خودروساز (در صورت وجود تیراژ تولید)؛
۴- تمرکز حمایتهای دولت از جمله معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور و صندوق نوآوری و شکوفایی به این پروژهها و انجام اقدامات لازم برای تسهیل تولید و حصول نتیجه.
منبع: دنیای اقتصاد