به گزارش میمتالز، زمانی که بانکها تصمیم گرفتند تا به بهبود تجربه تکنولوژی خود بپردازند، هیچگاه فراتر از تغییرات سطحی امور خود پیش نرفتند. آنها تنها رنگ یک دکمه را در پلتفرم مجازی خود به جای سبز به آبی تغییر میدهند و گوشه دکمههای مورد استفاده را از حالت تیز و مستطیلی به گرد تغییر میدهند. آنها به جای back end و ساختار فنی کار تنها به نقطه نظرهای رابط کاربری توجه میکنند.
اگر یک بانک بخواهد واقعا در زمینه تکنولوژی مورد ارائه خود از یک راهکار نوآورانه واقعی استفاده کند باید عمیقا به امور فنی و back end برنامه خود توجه کند و زیرساخت وراثتی فنی آن که دهههاست دست نخورده باقی مانده است را تغییر دهد. امروزه تعداد کمی از افراد شیوه کار کردن با زبانهای برنامه نویسی قدیمی که در سالیان گذشته مورد استفاده قرار میگرفتند، مثل COBOL را میدانند؛ بنابراین مجموعههایی که از برنامههای مبتنی بر این زبانها استفاده میکنند به اجبار به ارتقاء و بهروزرسانیهایی تکیه میکنند که نرمافزار مورد نظر را به ترکیب ناموزونی مثل یک فرانکنشتاین تبدیل میکنند. اگر یک بانک بزرگ تصمیم بگیرد تا تکنولوژی جدیدی را در سیستم داخلی خود پیادهسازی کند، ممکن است با شکست مواجه شود.
ساختار کلی ایدهای که به صورت مشترک توسعه پیدا میکند معمولا بسیار سخت و تغییرناپذیر است و نمیتواند با نوآوریهای جدیدی که در چارچوب تکنولوژی و پروتکلهای موجود بانک وجود دارند، سازگاری پیدا کند. بدون وجود سرعت بالا و انعطافپذیری این ایده نوین نمیتواند خطر توسعه و ادغام شدن با تکنولوژیهای جدید را پذیرا باشد. در حقیقت ساختار ایده ترکیبی به خوبی و نوآورانه پیادهسازی نمیشود. از نقطه نظر تجاری میتوان گفت که این ایده میتواند سازگار باشد یعنی به شکل تعاونیهایی که اکثر نوآوریهایی که احتیاج دارند را از طریق ادغام کنندگان و از طریق اکتسابی به دست میآورند.
تاریخچه معاملات بانکی کاربران، ارزش فراوانی برای بانکهای اروپایی دارد. به همین دلیل تمرکزشان بر روی دیتای کلان و هوش مصنوعی است. نه تنها بانکها بلکه شرکتهای مخابراتی تلفن همراه و یا مراکز دیگر نیز میتوانند با استفاده از اطلاعات مشتریان خود، دادههای حساسی را به همراه داشته باشد. این جاست که حفظ امنیت و راحتی کاربر به میان میآید. نکتهای که در حساب رمزارزها بر خلاف صنعت بانکداری رعایت شده است. به همین دلیل است که بانکها نیاز به یک راهکار نوآورانه برای جذب و ماندگاری مشتریانشان دارند. در همه جای دنیا، مردم طرفدار سیستم بانکداری بهتری هستند. این در حالی است که در صورت همکاری بانک با استارتاپهای رمزارز، بانکها بهتر میتوانند از دارایی و اطلاعات کاربران و مشتریانشان محافظت کنند.
اکثر مردم موافق هستند که همه داراییها در آینده به فرمت دیجیتال تبدیل شوند. پس از اینکه بانکداران نتوانستند کریپتو را با تلاشهای لابیگری قبلی تعطیل کنند، آخرین استراتژی آنها این است که برای جلوگیری از انقراض، آنچه را که در مورد راهحلهای بلاکچین بیشتر دوست دارند، انتخاب کنند.
کریپتو آزادی اقتصادی را نوید میدهد، اما در واقع چند نکته در مورد آن وجود دارد: از زمان انتشار بیتکوین برای عموم، دارندگان آن هنوز از ارز دیجیتال به عنوان وسیله مبادله استفاده نمیکنند. مردم انتظار دارند که ارزش داراییهای دیجیتال آنها افزایش یابد؛ بنابراین میخواهند آن را نگه دارند نه اینکه آن را برای اقلام روزمره خرج کنند. علاوه بر این، نوسانات بیثبات قیمت ارزهای دیجیتال، استفاده از معاملات روزانه را برای افراد دشوار میکند.
در ابتدا، مقامات بانکی سعی کردند رمزارزها را ممنوع کنند، اما اکنون میگویند: اگر نمیتوانید آنها را شکست دهید، به آنها بپیوندید.
تقلید صادقانهترین شکل چاپلوسی است و بانکها در تلاش هستند تا ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) خود را ایجاد کنند. CBDCها ارزهای دیجیتال بانک مرکزی برای استفاده در اقتصاد داخلی هستند و بانکها در کشورهای مختلف با پیشرفت خود در مراحل مختلفی هستند. جی پی مورگان ارز دیجیتال خود را در سال ۲۰۱۹ راهاندازی کرد، در حالی که دیگران هنوز در حال سرکوب این ایده هستند. اما بانکها باید بازی خود را تقویت کنند تا از ادامه رقابت پلتفرمهای دیفای در شبکه اتریوم جلوگیری کنند. گفته میشود، بانکهای مرکزی بیشتری احتمالاً CBDCهای خود را برای تلاش و رقابت معرفی خواهند کرد.
از این گذشته، CBDCها یک موهبت برای بانکداران مرکزی هستند. آنها میتوانند از بهترین بخشهای فناوری بهره برده و در عین حال تمرکززدایی و کمبود را از بین ببرند. مهمتر از آن، دولتها از امکان ردیابی هزینههای شهروندان توسط بانک مرکزی خود غافل خواهند شد.
ارزهای دیجیتال میتوانند روزی جایگزین فیات شوند که نه تنها به عنوان یک ذخیرهکننده ارزش، بلکه به عنوان وسیله مبادله استفاده میشوند. علاوه بر این، بلاکچینهای غیرمتمرکز روزی میتوانند با امنیت بهتر، تراکنشهای سریعتر و کارمزد کمتر، جایگزین بانکداری شوند. با دیفای، کاربران میتوانند وام دهند، وام بگیرند، پرداخت کنند و سرمایه خود را افزایش دهند و این تازه شروع ماجراست.
پیشگامان کریپتو معتقدند، اقتصاد غیرمتمرکز در حال حاضر کارآمدتر است. اما آیا ارز دیجیتال هرگز به صورت کامل جایگزین بانکها خواهد شد؟ بانکهای بزرگ و دولتهای بزرگ، همراهان مهربانی هستند و بیشترین قدرت را در جهان دارند. بنابراین، احتمالا ساده لوحانه است که فکر کنیم این دو با خوشحالی با هم کنار میآیند و اجازه میدهند این اتفاق بدون دعوا بیفتد.
بانکداران وجوه بیشتری را برای پر کردن جیب سیاستمداران کلیدی که تلاش برای کمک به تصویب قوانین مطلوب برای آنها دارند، خرج میکنند. این به این دلیل است که عموم مردم از نوآوری استقبال میکنند و آن را راه حلی برای مشکلات خود میدانند. علاقه فزاینده به کریپتو از اشخاص حقیقی گرفته تا سرمایهگذاران سازمانی، جهان را به نقطه اوج مالی میرساند. افراد معمولی احساس میکنند که میتوانند ثروت گزافی را با سرمایهگذاری در دنیای داراییهای دیجیتال به دست آورند، در حالی که سیستم قدیمی چیزی شبیه به تقلب به نظر میرسد.
زمان آن رسیده است تا بانکهای کلان فراتر از استفاده از ابزار و مبلمان نو گام بگذارند و از راهکار نوآورانه واقعی استفاده کنند. صرف نظر از اینکه صندلی جدید شعبه تا چه حد راحت و مناسب است باید بدانیم که کل دنیا متقاضی سیستم بانکداری بهتری هستند. علاوه بر این لازم به ذکر است تا بدانیم در صورت همکاری بانکها با استارتاپهای رمزارز، بانکهای کلان میتوانند کارایی بالاتر و حفظ حریم خصوصی بیشتری را ارائه کنند.
محدثه حاجعلی - خبرنــگار
منبع: صدای بورس