به گزارش میمتالز، با این همه، معینالتجار تجارتی پررونق برای خویش ایجاد کرد؛ تا آنجا که به سلطان اقتصاد جنوب کشور مشهور شد. او در دورهای می زیست که آبستن حوادث مهمی بود، بههمیندلیل زندگی اش پر از تجربههای جالب است. از مشارکت با تجار سرشناس ایران عصر قاجار و بهره گیری از پیوندهای خانوادگی برای تحکیم پایههای قدرت تجاری و همکاری با شرکتهای خارجی در زمینه صدور و فروش کُک، اکسیدسنگ و خاک قرمز هرمز گرفته تا انتصاب او به منصب سرتیپی در عصر مظفری. همچنین قرارگرفتن کنار تجار مشروطه خواه و حضورش در مجلس شورای ملی، از رویآوردنش به زمینداری تا دل زدگی اش از جریانهای افراطی مشروطه خواهی، از افروختن کینه برخی طوایف در راستای تحکیم قدرتش در مناطق جنوبی تا فراز و نشیب حیات سیاسی اش، از مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس تا مخالفتش با افزایش بودجهنظامی وزارت جنگ در دوره رضاخانی، از استنکافش از شرکت در کابینه سیاه تا حمایتش از انتقال قدرت قجری به پهلوی و سرانجام، مورد غضب رضاشاه بودنش.
این تاجر وطن دوست، در سال۱۲۳۸. ش به دنیا آمد. چند سالپس از تولد او، حاج محمدرحیم، پدرش، ورشکسته و رهسپار عراق شد. چندی بعد، با وفات شوهرعمه اش حاج عبدالمحمد ملک التجار و به توصیه محمدعلی ملک التجار، متولی املاک عمه اش شد و با مصالحه با سایر وراث، سهم عمهاش را خریداری کرد و عازم سفر حج و اروپا شد. بهتدریج و با گسترش تجارتش دربار قاجار امتیاز معدن را به او واگذار کرد. آشنایی با تحولات اروپا و مطالعه درباره صادرات و واردات و کسبوکار موجب شد پس از بازگشت به ایران، تجارت خود را توسعه دهد و پیش از پیروزی مشروطه به یکی از تجار بانفوذ ایران تبدیل شود. او در سال۱۲۶۹، امتیاز کمپانی ناصری که نوعی شراکت در امتیاز کشتیرانی کارون بود را از ناصرالدینشاه اخذ کرد. این امتیاز، معین التجار را مکلف به تاسیس ساختمانهایی مطابق با نیاز کمپانی لینچ و تاسیس اسکله، کاروانسرا، مغازه و راه شوسه بین اسکلهها از بندر شلیلی به شوشتر کرد. از دیگر وظایف کمپانی، احداث خطآهن برای انتقال کالا از بندر ناصری به شوشتر و دزفول و حمل کالا در داخل و خارج کشور بود. این امتیاز با واگذاری امتیاز معدن زغالسنگ به دولت همراه بود. برای تحقق این مقاصد، ۱۰هزار متر زمین متصل به گمرک به او اعطا شد. در چنین سالهایی، او بهمنظور توسعهتجارت خود با مشارکت جمعی از تجار، کمپانی تجارتی ایران را در بوشهر بهثبت رساند. نفوذ و دارایی رو به افزایش او در خوزستان موجب همکاری تجار و شرکتهای خارجی با او شد. کمپانی بوهن یکی دیگر از شرکتهایی است که در ۱۲۷۴ ضمن انعقاد قراردادی با معین التجار، از ملک او در بندر ناصری استفاده کرد. گذشته از قوه تشخیص موقع سنج معین التجار در تجارت، استفاده از پیوندهای خانوادگی برای تحکیم موقعیت اجتماعی و اقتصادی از دیگر ویژگیهای او بود. گواه این مطلب هم ازدواج او در جوانی با دختر محمدحسنخان امین الضرب بود.
معین التجارخان در ۱۲۷۷ به تهران آمد و با خریداری ۳۰هزار مترمربع از باغ لاله زار در آن چندین عمارت باشکوه برای خود و فرزندانش ساخت. در ۱۲۷۸ و با افزایش تعرفه گمرک از دو به پنجدرصد به تصمیم دولت اعتراض کرد. او از سال۱۲۸۵ بهعنوان ملک التجار بوشهر منصوب شد و به علت مخالفت با قوام الملک شیرازی به تهران آمد. وی از طریق رایزنیهای امین السلطان (صدراعظم مظفرالدین شاه) منطقه ممسنی را از دولت خریداری کرد. مفاد این عهدنامه، قدرت مطلقه در این منطقه را به او واگذار میکرد و او را بر حکام و خوانین محلی مسلط میکرد، همچنین معین التجار در سال۱۲۷۹ توانست با تامین بخشی از هزینه سفر مظفرالدین شاه به اروپا، امتیاز فروش خاک سرخ هرمز را برای خود تجدید کند و در این سفر به منصب سرتیپی رسیده و سالانههزارتومان حقوق دریافت کند. او با خریداری و تیول داری املاک بسیاری در محمره، اهواز، میناب و ممسنی در شمار یکی از زمینداران عمده نواحی جنوب ایران درآمد و همین امر، موجب درگیری او با خوانین محلی و مردم این ناحیه شد؛ در واقع این نبود امنیت تجاری بود که موجب سرمایهگذاری او در زمینداری شد.
او که تاجرپیشهای در تعامل با جهان غرب بود، در اعتراض بازار تهران و اعطای کمک مالی به مشروطه خواهان با آنها همراهی کرد، ولی هرگز در شمار مشروطه خواهان افراطی قرار نگرفت و خوی تجاری او، معین التجار را به یک سیاستمدار محافظه کار سنتی بدل کرد که اگرچه، همانند بسیاری دیگر از تجار زمانه هزینههای بست نشینی مشروطه خواهان را تقبل میکرد، اما همیشه در شمار اعتدالیون قرار داشت. در سال۱۲۸۵، معین التجار بهعنوان نماینده صنفاش در مجلس اول شورایملی حاضر شد. یکی از نتایج حضور او در ترکیب نمایندگان مجلس در قالب مخالفت او با طرح دولت مبنیبر قرضه ۲۰ کرور وام از روس و انگلیس و پیشنهاد اولیه برای ایجاد بانک ملی ایران بهمنظور تامین این مبلغ بود، همچنین او دربرابر اعتراض شیخ فضل الله نوری به متمم قانوناساسی موضعی منفعل اتخاذ کرد و رسیدگی به این مساله را در شمار وظایف علمای دین تلقی کرد. سرانجام، اختلافات محمدعلی شاه و مجلس و تندرویهای برخی از مشروطه خواهان به عدمحضور او در مجلس پیش از بمباران آن منجر شد. در دوران استبداد صغیر، معین التجار در شمار تجاری درآمد که درصدد نوعی صف بندی با مشروطه انقلابی و آشتیدادن سلطنت با مشروطه بودند، از اینرو او در شمار واسطههای مشروطه خواهان و دربار قلمداد میشد، پس از دوران استبداد صغیر و با کاهش حضور تجار در صحنه سیاست، او مجددا به تجارت روی آورد. در این دوران، معین التجار با اتحاد تجار و اصناف تهران موفق به حضور یافتن در مجلس تجارت در وزارتخانه مربوطه شد. در این زمان، او با جلباعتماد تجار جنوب درصدد سدسازی در اهواز، خطآهن خوزستان و آوردن کارخانه به منطقه برآمد و با شرکت مولیا برای فروش پنج ساله خاک هرمز ارتباط یافت و حتی موفق شد شرکت راهآهنی منشعب از کمپانی ناصری تاسیس کند که با وقوع جنگجهانی اول فعالیتهای آن منتفی شد.
منبع: دنیای اقتصاد