به گزارش میمتالز، عقیده سیاستگذاران در کشور همواره بر آن است که این محدودیتها کاهش قیمت در بازار داخل را بهدنبال دارد و میتواند نیاز بازار داخل را نیز پاسخگو باشد؛ اما آیا این عقیدهای درست است؟ بسیاری اعتقاد دارند شاید قیمتها در کوتاهمدت کاهشی شود و نیازهای بازار داخل رفع شود، اما در بلندمدت تصمیمات اینچنینی ثمری جز ضربهزدن به صادرات و تولید در داخل نخواهد داشت و تولیدکننده و صادرکننده، بازارهای هدف در کشورهای دیگر را از دست خواهند داد و در نهایت ازبینرفتن تولید، بازارهای داخل کشور را نیز مشکلدار خواهد کرد. در واقع محدودیت صادراتی و تعرفهای نه در علم اقتصاد پذیرفته است و نه در عمل نتایج مثبتی بهدنبال داشته، اما هنوز هم پس از سالها تنها ابزار دولت برای تنظیمبازار است. در واقع سیاستگذار در موارد متعددی صادرکننده را منجی بازار داخلی میداند و بهعبارتی صادرکننده باید دست از فعالیت بکشد تا نیاز داخلی برطرف شود. مصداقبارز این موضوع که اخیرا هم شاهدش بودیم، ممنوعیت صادرات پرتقال و سیب در اسفند ماه برای پاسخگویی نیاز شبعید بود، اما در عمل اخبار حاکی از آن است که توزیع میوه در داخل بهدرستی انجام نشده و چیزی هم که توزیع شد، کیفیت مناسب برای استفاده مردم را نداشت و در نهایت نیز صادرات آزاد شد؛ اما آیا با قوانینی که یک روز صادرات را ممنوع و روز دیگر آزاد میکنند، میتوان برای یافتن بازار هدف صادراتی برنامهریزی کرد؟
سالهاست که تصمیمات خلق الساعه صادراتی یکی از مهمترین مشکلات صادرکنندگان در داخل است؛ صادرکنندگانی که برای صدور کالای خود باید هفت خوان رستم را رد کنند و نهتنها اسیر مشکلات بینالمللی و شرایط سیاسی هستند که در داخل نیز با قوانین سخت و دست و پاگیر مواجهند و هر روز یک مانع جدید بر سر راهشان قرار دارد؛ موانعی که نهتنها صادرات در این شرایط سخت را تسهیل نمیکند که حتی تولید و توزیع محصول در داخل کشور را نیز با بحران مواجه میسازد. مثالی که در روزهای اخیر در اینباره خبرساز شده، صادرات سیب و پرتقال است.
هفتم اسفند ماه سالگذشته «ایرنا» در خبری اعلام کرد: «سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهادکشاورزی گفت: صادرات سیبدرختی و پرتقال در راستای تامین و تنظیمبازار داخلی، تا آخر اسفند ماه امسال محدود شد.» هرچند قرار بود این محدودیت تا پایان اسفند ماه باشد، اما دقیقا تا اواسط فروردین ادامه داشت.
محدودیت صادراتی از این جهت ایجاد شد که بازار داخل تامین شود، اما اخبار خبر گزاریها حاکی از آن بود که این موضوع محقق نشد. برای مثال، خبر گزاری مهر در گزارشی نوشته است: «توزیع میوه دولتی تقریبا از سوم فروردین متوقفشده و تقاضا برای خرید سیب و پرتقال دولتی بیپاسخ ماند.» اسدالله کارگر، رئیس اتحادیه میوه و سبزی تهران درباره وضعیت توزیع سیب و پرتقال دولتی در ایام نوروز گفته بود: «تقریبا از ۲۸ اسفند سال۱۴۰۱ شاهد کمبود میوه دولتی در میوهفروشیهای سطح شهر تهران بودیم. بر اساس بازرسیهای میدانی که انجام شد عموما محصولات کیفیت مناسبی نداشته و قیمتها نسبت به کیفیت میوهها بالا بود. تخفیف ۱۰درصدی محصولات با توجه به کیفیت نامطلوب میوهها مناسب نبود و نتوانست پاسخگوی تقاضا باشد؛ علاوهبر اینکه قیمت مصوبی وجود نداشت و بهطور کلی اعلامشدهبود نرخ سیب و پرتقال دولتی با ۱۰درصد زیر قیمت بازار عرضه شود. بسیاری از خردهفروشیهای شهر تهران نسبت به کمبود میوه دولتی گلایهمند بوده و اعلام میکردند خود مبادرت به تامین میوههای موردنیاز مردم کردند.»
کارگر به «دنیایاقتصاد» درخصوص آنچه در این بازار در تعطیلات نوروز گذشت، چنین توضیح داد: نظارت سطح شهر درخصوص میوه بر عهده ماست؛ اعضای ما همواره در تلاش بودند تا در مناسبت هایی، چون عید و... میوه را با نرخ مناسب بهدست مردم برسانند؛ در واقع ما تلاش میکنیم تا در مناسبتها سود خود را پایین بیاوریم و میوه را باکیفیت مناسب به مردم برسانیم.
او افزود:، اما امسال از یک ماه قبل از عید، آمادگی خود را برای تزریق مویرگی میوه در سطح شهر اعلام کردیم که با این موضوع مخالفت شد.
کارگر اظهار کرد: متاسفانه من در بازدیدهایی که داشتم متوجه شدم میوه توزیع شده، کیفیت نامناسبی داشته و در شان مردم و در جایگاه استفاده برای شبعید نبود. بهنظر من در هر حوزهای باید کار را بهکاردان سپرد، اما اجازه ندادند این اتفاق بیفتد و در نهایت شاهد بودیم میوه توزیع شده، اصلا کیفیت مناسب نداشت. از سمت دیگر تقاضای داخل هم بهدرستی تامین نشد.
همه این اتفاقات افتاد و در نهایت صادرات روز گذشته آزاد شد. خبر گزاری مهر در خبری نوشت: «محسن شیراوند، معاون بازرگانی وزارت جهادکشاورزی در نامهای رفع محدودیت صادرات سیب و پرتقال را خواستار شد.» در این نامه آمده است: «دفتر مقررات صادرات و واردات سازمان توسعهتجارت خواهشمند است در راستای رفع محدودیت و تداوم صادرات دستور فرمایید گواهی بهداشتی و قرنطینهای برای صادرات محمولههای سیبدرختی و پرتقال از تمامی گمرکات کشور صادر شود.»
درست است که تامین نیازهای داخل از اهمیت زیادی برخوردار است و تصمیمات باید در جهتی حرکت کنند که نیازهای داخل تامین شود؛ اما سوال اینجاست در تمام این سالها صادرات و تامین منافع صادرکنندگان و در نهایت تجارت کشور در کجای داستان قرار داشتهاست؟ آیا تنها راه تامین نیاز داخل ممنوعیت صادرات است و آیا تمام کشورهای دنیا برای اینکه نیازهای داخل خود را مرتفع کنند، هر روز صادرات یک محصول جدید را ممنوع میکنند؟ تجربه نشان داده که اینطور نیست و محدودیت صادرات نهتنها کمکی به بازار داخل نمیکند که بازارهای صادراتی مقصد را نیز یک به یک حذف میکند؛ صادرکننده چشمانداز مناسبی برای فعالیت ندارد و در نتیجه بسیاری صادرات را رها میکنند و در طرفی دیگر نیز تولیدکننده هم چشمانداز روشنی برای تولید نخواهد داشت و در نهایت دود تمام این تصمیمات به چشم مصرفکننده داخلی خواهد رفت. بحث صادرات و مشکلاتی که برای تجارت کشور و جذب کشورهای صادراتی ایجاد میشود هم بماند. آیا بهتر نیست بهجای ممنوعیت و محدودیت، با حمایت واقعی از تولید از طریق عدمسنگاندازی بر سر راه تولیدکنندگان و صادرکنندگان، مسیر تجارت و تولید روشن شود؟
منبع: دنیای اقتصاد