به گزارش میمتالز، در سیزدهمین همایش و نمایشگاه چشم انداز صنعت فولاد با نگاهی به بازار، ضمن بررسی سناریوهای پیش روی صنعت فولاد، به چالش اصلی این صنعت یعنی تامین انرژی نیز طی یک میزگرد پرداخته شد. چالشی که حاضران در میزگرد نسبت به آن هشدارهای جدی دادند. در این همایش همچنین بر لزوم روی آوردن به سمت دیجیتالی شدن معادن نیز تاکید و عنوان شد که ایران باید به سمت تغییر پارادایم در صنعت فولاد پیش برود، در غیر اینصورت از قافله معدن کاران عقب خواهد ماند.
Patrice Christmann دبیر EuroGeoSurveys در این همایش با اشاره به مدیریت کلان معدنی در قرن بیست و یکم با طرح این سوال که چرا دنیا به حکمرانی مواد خام معدنی نیاز دارد؟ گفت: بررسیها نشان میدهد از سال ۱۹۰۰ تاسال ۲۰۲۱ تولید مواد معدنی بین ۸ تا ۱۰ هزار برابر و جمعیت جهان ۵ برابر شده است. موضوع این است که بشر در مقایسه با قبل از مواد معدنی بیشتری استفاده میکند، از همین رو در معرض تقاضای تصاعدی برای فلزات معدنی قرار داریم که تبعاتی از جمله عواقب زیست محیطی خواهد داشت.
او افزود: صنعت فولاد ۱۶ درصد کربن جهان و همچنین ۳/ ۱میلیارد تن از پسماند جهان را تولید میکند. از طرفی برای رسیدن به میزان صفر کربن در این صنعت تا ۲۰۶۰ باید برنامهریزی کرد. او ادامه داد: این دوران گذار نیاز و تقاضا برای مواد معدنی را افزایش میدهد، چراکه دنیا با رشد جمعیت و رشد سریع طبقه متوسط و شهرنشینی مواجه است. این موضوع نشان میدهد میزان مصرف مواد معدنی رو به افزایش است، از همین رو تاکید داریم جهان نیاز به حکمرانی مواد معدنی دارد. در گزارش سال ۲۰۰۰ در مورد حکمرانی مواد معدنی در قرن ۲۱ سازمان ملل صحبت کردیم. پنهان کاری، سوءاستفاده در بازار، جریانهای مالی غیرقانونی، مشکلات تامین مالی موانعی هستند که باید حل شوند. او در پایان افزود: اقدامات بین المللی توسط دولتها باید دنبال شود و بهرهوری منابع، موضوع بازیافت، ملاحظات محیط زیستی و ... باید مدنظر قرار گیرند تا با شفافیت به نیازهای آینده پاسخ داده شود. از طرفی گزارش شفاف باید به مردم در مورد مسائل زیست محیطی، روند تولید و... ارائه بدهیم. همچنین تولید مسوولانه مواد معدنی، پژوهش و نوآوری و دانش برای آینده این صنعت بسیار اهمیت دارد و سازمانهای تولید مواد معدنی و فلزات باید در این زمینه همکاری کنند. دانش و تخصص در این صنعت مورد نیاز است. دانش است که اطلاعات را برای سیاستگذاری ارائه میدهد. همچنین اجماع میان گروههای مختلف و تبدیل ایدهها به سناریوهای پایدار روی منابع اهمیت دارد.
Tigran Saakyan مدیرعامل Yakov and Partners با بیان این سوال که آینده بازار فولاد چیست و فناوریهای آینده و بازیگران اصلی در این صنعت به چه سمت و سویی میرود؟ گفت: سال گذشته به دلیل تحریم، شرکتهای روسی بیشتر به سمت اروپا رفتند و بعد از آن هم به سمت آسیا و جنوب شرقی آسیا که رقابت سختتر است، حرکت کردند. بعد از کرونا مصرف فولاد نسبت به تولید افزایش پیدا کرد و در سال ۲۰۲۱ این میزان افزایش ۶درصدی داشت. چین بزرگترین مصرف کننده فولاد است و هند و اندونزی از جمله کشورهایی هستند که افزایش مصرف داشته اند. در حال حاضر این ترس وجود دارد که چین به اهداف صنعتی رسیده و تا ۵ سال به اوج مصرف میرسد و بعد از آن افزایش مصرف نداشته باشد، اما با توجه به رشد صنعتی در هند و اندونزی این کشورها بازارهای جدید هستند. او با بیان اینکه رقابت در قیمت مهم است، ادامه داد: نوآوری در صنعت فولاد و محصولات مهم است. در حال حاضر یکی از مصرف کنندگان عمده فولاد، صنعت خودرو است که به فولاد مقاوم در مقابل فشار زیاد نیاز دارد، اما تقاضا برای فولاد در جهان و سهم فولاد در صنعت خودرو در حال کاهش است. در صنعت خودرو یا فولادهای خیلی مقاوم استفاده میشود یا شرکتها به سمت ماشینهای خودران و کوچکتر رفته اند. عرصه دیگر استفاده از فولاد در زمینه ساخت وساز است. در حال حاضر بیشتر ساختمانهای بلند تولید میشود که میتواند پیشران افزایش تقاضای فولاد باشد.
او در پایان گفت: در فناوریهای جدید حذف و جلوگیری از انتشارات کربن و دستیابی به فولاد سبز اهمیت دارد. نوآوری محصولات، تکنولوژیهای جدید، نوآوری در فرآیندها و به کارگیری نوآوریهای جدید در تولید میتواند اثربخش باشد.
امیر ناظمی، رئیس پیشین سازمان فناوری اطلاعات ایران با طرح این سوال که آینده صنعت فولاد چگونه است؟ گفت: خیلی از اوقات پیش بینیها همراه با خطاست و برنامه ریزی کارآمد نیست، بنابراین نیروهای پیشران برای تغییرات صنعت را باید ببینیم. ما با دوگانههایی روبه رو هستیم که از روندها به دست نمیآید مثلا در صنعت خودرو بازیگران اصلی مثل بنز و بی ام و وجود داشتند، اما شرکت نوظهوری مثل تسلا وارد بازار شد. صنعت فولاد نیز به نظر میرسد بالغ است. طی سالهای گذشته ۱۰ شرکت اول این صنعت چندان تغییر نکرده و بیشتر ادغام اتفاق افتاده است، اما آیا باید منتظر بازیگران جدید در این صنعت باشیم.
او افزود: ما با عدم قطعیت روبه رو هستیم. در این حالت باید با این دوگانهها برنامه ریزی کنیم و بررسی کنیم که سناریوهای آینده چیست و عدم قطعیتها را شناسایی کنیم تا آینده را بشناسیم. یکی از عدم قطعیتهای صنعت فولاد این است که آیا رقابت در صنعت فولاد در سالهای آینده براساس تکنولوژی است یا دسترسی به منابع؟
ناظمی با بررسی یکی از عدم قطعیتها تحت عنوان رقابت پذیری (وضعیت اقتصادی) گفت: یک حالت رقابت منبع محور (انرژی و معدن) است که دلایل آن هم محدودیت در دسترسی به منابع معدنی، عمومی شدن فناوری، گسترش شرکتهای ارائه دهنده فناوری و لیسانس و قیمت انرژی بالا است. حالت بعدی هم رقابت توانایی محور (فناوری و منابع مالی) است که دلایل آن هم رشد فناوری به خصوص در هوش مصنوعی، دسترسی ساده به منابع معدنی، جهانی شدن و وابستگیهای متقابل، رقابت جهانی، اهمیت یافتن ریزکانیهای با ارزش بالا و گسترش فناوری بازیافت پسماند است.
ناظمی ادامه داد: عدم قطعیت دوم، امنیت جهانی (وضعیت سیاسی) است؛ در این شرایط حالت اول جهان به هم پیوسته است که دلایل آن کاهش تعارض ایدئولوژیک و قطب بندیهای سیاسی، افزایش وابستگیهای اقتصادی جهان و کاهش مرزبندی است. همچنین حالت دوم جهان تکه تکه شده است که دلایل آن گسترش درگیری میان کشورها، تعارضهای ایدئولوژیک و سیاسی، شکافهای عمیق اقتصادی و اجتماعی در جوامع و میان جوامع و ناکارآمدی نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته است.
او با اشاره به این عدم قطعیتها چهار حالت و سناریو را تبیین کرد و گفت: در حالت اول جهان به هم پیوسته و رقابت تواناییمحور درنظر گرفته میشود که مشخصات آن شکل گیری اکوسیستمهای شرکتهای جهانی صنعت فولاد، پیدایش استارت آپ جهانی، ورود شرکتهای سنتی به عنوان بازیگران جدید اقتصاد دیجیتال، فاینانسهای جهانی، افزایش ادغام و جذب عمودی و توانمندی همکاری فناوری است.
حالت دوم درنظر گرفتن جهان به هم پیوسته و رقابت منبعمحور است با بازیگری شرکتهای بزرگ جهانی فعلی، وجود چندین اکوسیستم رقیب، شکاف بزرگ، اهمیت جامعه مدنی، شکل گیری اتحادیههای توسعه یافته - درحال توسعه، سرمایه گذاری خارجی درحال توسعهها و نفتی هاست. حالت سوم هم رقابت تواناییمحور (فناوری و منابع مالی) و درنظر گرفتن جهان تکهتکه است که مشخصات آن شکلگیری اتحادیههای راهبردی میان کشورها، اهمیت دولتهای توسعه گرا و توانمند، مزیت رقابتی سرمایه انسانی، شرکتهای کوچک، شرکای مالی و بانکی، توانمندی جذب فناوری است.
حالت چهارم هم و رقابت منبع محور (انرژی و معدن) و درنظر گرفتن جهان تکه تکه است که ویژگیهای آن تنظیمگری شدید دولت ها، جنگ صنعتی، نهادهای سیاسی بازیگران اصلی، شرکتهای بزرگ ملی، دریافت انرژی یارانهای تمرکز بر انرژی ارزان و عدم اهمیت به محیط زیست است. ناظمی در پایان گفت: بهترین راه برنامه ریزی در عدم قطعیت این است که استراتژی انتخاب کنیم که در همه این سناریوها تا حدی پاسخگو باشد، چراکه کسی آینده را میسازد که برای آیندههای مختلف آماده باشد.
محمد عزیزاللهی، مدیرعامل شرکت همکاران سیستم با موضوع صنعت فولاد در مسیر تحول دیجیتال در این همایش سخنرانی کرد و با بیان اینکه دیتا در اقتصاد امروزی اهمیت زیادی دارد، گفت: اگر بخواهیم در ابتدا تحول دیجیتال را تعریف کنیم باید بگوییم یک فرآیند مستمر فرهنگی برای ایجاد تغییر و تحول تکنولوژیکی با همکاری نیروهاست که براساس اهدافی که تعریف میکنیم روند کسب وکار ما را تسهیل میکند. عزیزاللهی افزود: ۵مرحله در تحول تکنولوژیک مطرح است که شامل چشم انداز، شناسایی فرآیندهای درست، پیاده کردن یک ساختار و مدل درست، انتخاب تکنولوژی و نهایتا همگرایی تمام ذی نفعان داخلی و بیرونی است. او با طرح این سوال که آیا صنعت فولاد ظرفیتهایی دارد که از اقتصاد دیجیتال و از دیتایی که در اختیار دارد در مسیر تحول دیجیتال استفاده کند؟، افزود: به عنوان مثال بزرگان فولادی در جهان از جمله دو شرکت تاتا و پوستو هوش مصنوعی را در بهر ه وری به کار گرفتند. صنعت فولاد یک زنجیره تامین دارد که این شرکتها از طریق آی او تی فرآیندها را مدیریت میکنند و مدیریت تقاضا و تحلیل مشتری را انجام میدهند. عزیزاللهی در پایان گفت: صنعت فولاد برای یکپارچه کردن زنجیره تامین، جمع آوری برخط داده ها، هوشمندسازی، بهبود دقت پیش بینی، بهبود فرآیندها، مدیریت تقاضا و بهرهوری تولید میتواند تحول دیجیتال را به کار بگیرد.
داوود نظری، مدیرعامل شرکت فناپ زیرساخت با اشاره به شمارش معکوس برای تغییر پارادایم گفت: نادرشاه که چشم از جهان فروبست، یک مهندس اسکاتلندی ماشین بخار را اختراع کرد و انقلاب صنعتی شکل گرفت. با ظهور و بروز تولید فولاد در سال ۱۸۶۰ این انقلاب ادامه یافت و فناوریهای نوین مانند اینترنت اشیا و هوش مصنوعی انقلاب صنعتی چهارم را شکل دادند. اوافزود: فناوریهایی مانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و تولید افزوده و همه این تکنولوژیها در دنیای جدید در حال شکل گیری است. در دنیای جدید معادن ما هم شکل دیگر دارند. موسسه مکنزی درباره سیر برنامههای تحویل دیجیتال به ما میگوید ۸۲ درصد از بازیگران حوزه فولاد، تحویل دیجیتال را اولویت اصلی و راهبردی خود میدانند. ما جزو دستهای هستیم که مدیران هنوز هم برای تحول دیجیتال برنامهای ندارند. هنوز بازی در این حوزه برای ایران جدی نیست. اگر ما تحول دیجیتال را رقم بزنیم، به ازای هر تن تولید در فولاد، ۵ تا ۱۰ دلار سود افزایش مییابد. ما باید با زبان سود با شرکتها صحبت کنیم. روند هوشمندسازی در صنایع فولاد از صنایع معدن جلوتر است، اما با رویکردهای صنعت چهارم، فاصله معناداری دارد.
نظری ادامه داد: سال گذشته در همایش فولاد و معدن نظرسنجی انجام دادیم. ۸۰ درصد مدیران با مفاهیم نسل ۴ و تحول دیجیتال ناآشنا بودند. عقبافتادگی سالانهای که ما طی میکنیم، جبران شدنی نیست. موانع هوشمندسازی معادن و فولاد در دنیا عبارتند از: نبودن پذیرش در سازمان برای تکنولوژی حوزه صنعت چهارم، پایین بودن تعداد نیروی کار دانش و ناآشنایی با کاربرد فناوریهای صنعت چهارم در حل مساله. در ایران این دلایل عبارت از هزینه پایین انرژی، مقاومت سازمانها در برابر تغییر، مهاجرت نیروی کار در دو سطح متخصصان و کارگران، نبود تعامل دو سویه میان بازیگران صنعت و فناوری، ناآشنایی با کاربرد فناوریهای صنعت ۴ در حل مساله و بالاخره، تغییر مفهوم همکاری از مدل پیمانکاری به اپراتور صنعتی هستند.
او در پایان گفت: پنج ویژگی مشترک شرکتهای موفق در پیادهسازی برنامههای تحول دیجیتال، در حوزه فولاد و سنگ آهن، عبارت از تعیین اهداف و رویکردهای جسورانه، سرمایه گذاری قاطعانه در حوزه تحول دیجیتال، طراحی، تولید و پیادهسازی داده محور، تلاش برای ارتقای سطح دانش تخصصی در سازمان و همچنین مدیریت مبتنی بر تحلیل دادهها هستند.
در ادامه این همایش میزگردی تحت عنوان بررسی چالشها و فرصتهای تامین انرژی در صنایع معدنی با نگاه ویژه به صنعت فولاد و سنگ آهن برگزار شد که از منظرهای مختلف به صنعت فولاد و چالشهای آن پرداخته شد.
مهدی کوهی، مدیرعامل شرکت ذوب آهن نیز در این همایش توضیح داد: از برنامه سوم توسعه به بعد، دولت موظف بوده از طریق وزارت نیرو، انرژی و حاملهای انرژی مورد نیاز صنعت را درب کارخانه تحویل دهد. از برنامه پنجم به بعد، دولت امکان انجام این عمل را نداشته است. از این تاریخ به بعد، صنایع در زمستان گاز و در تابستان برق نداشتند. همچنین از سال ۱۴۰۰، قیمت انرژی در برنامه افزایشی قرار گرفت. پیش از این، گاز به ازای هر مترمکعب ۲۰۰ تومان بود، به ناگهان این قیمت تبدیل به ۲۰۰۰تومان شد. حالا هم صنعت سیمان ۲۰ درصد و صنعت فولاد ۵۰ درصد افزایش قیمت یافت. آمار دقیق تولید گاز در زمان پیک ۸۵۰ میلیون متر مکعب است؛ از این میزان ۶۸۰ میلیون مترمکعب مصرف خانگی است و ۲۰۰ میلیون مترمکعب هم منابع ذخیره برای خطوط انتقال است. او اضافه کرد: مسوولان هم به این نتیجه رسیدهاند که صنعت منابع خود را داشته باشد. ما از ۵۴ سال گذشته، نیروگاهی با ظرفیت ۲۴۰ مگاواتی در ذوب آهن داشتیم. بسیاری از صنایع بزرگ خودتامین شده و برخی دیگر به سمت انرژیهای نو رفته اند. در زمینه بعدی مساله ما آب است. در اصفهان، آب مورد نیاز ذوب آهن از زاینده رود بوده است. با وجود این خشکسالی ها، اولویت مصرف خانگی است و صنایع باید پساب جمع آوری کرده و سختی آب را بگیرند و آب را شیرین کنند. کوهی یادآوری کرد: مساله بعدی گاز است. در صنعت پتروشیمی ماهشهر و عسلویه دولت مجوز داده که خود شرکتها بتوانند از منبع گاز دریافت کنند. این برای صنایع جنوب منطقی است، اما برای ما که در کویر مستقر شدیم و دور هستیم بسیار غیراقتصادی است.
وی بیان کرد: در این شرایط آهن اسفنجی به دلیل اینکه گاز خوراک اصلی شان است، گران شد. صنعت راهی جز اینکه خودتامین شود ندارد، اگر چنین نشود عامل حیات نخواهد داشت. صنعت باید آب، برق و گاز خود را جدا از حاملهای انرژی بخش خانگی داشته باشد تا با قطع این حاملهای انرژی، دچار مشکل نشود.
صادق نیکوسپهر، رئیس بخش تجارت برق انرژیهای تجدیدپذیر ایران گفت: به عنوان یک شهروند و نه فعال اقتصادی، همه متوجه هستند که صنعت برق حال خوشی ندارد. برق یک کالای عمومی است و این کالای عمومی، مشخصات خاصی دارد. کیفیت مشخص دارد و باید تامین آن مستمر باشد. تولید، انتقال و توزیع هم سرمایه بر و همچنین زمانبر است. او ادامه داد: متاسفانه ما در صنعت برق، خود را متولی همه چیز دانستیم. به مدارس و بسیاری ارگان ها، برق
یارانهای رایگان دادیم و به فکر صنعت نبودیم. متاسفانه نهاد تنظیم گر توازن لازم برای رشد قیمت برق را شکل نداد. بیماری صنعت برق هم خود را اینجا نشان داد و نیروگاهها همگی دچار مشکل شدند. نیکوسپهر اضافه کرد: بزرگترین بدهکار صندوق توسعه ملی نیروگاهها هستند. این بیماری به صنعت هم راه مییابد. مشکلاتی که اکنون در صنعت برق است، در چهار سال آینده خود را در صنعت نشان میدهد. ما ۶ سال در برنامه ششم توسعه هیچ قراردادی منعقد نکردیم و این برای صنعت بسیار بد است. متاسفانه باید قبول کنیم یکی از دلایل اصلی افول در صنعت برق که اکنون ملموس است، بحث مکانیزم تنظیم گری دولت است که متاسفانه نتوانست آن را درست انجام دهد.
حامد دریاباری، عضو هیات مدیره انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران نیز در این میزگردعنوان کرد: معمولا آیین نامههای اجرایی بعد از تصویب قانون ابلاغ میشوند و بخش خصوصی میتواند نظرات خود را از این طریق اعمال کند. در ماده ۱۶ و در مورد تامین تجدیدپذیر برای صنایع قرار بود سقف ما بالای ۵ مگاوات باشد، اما بعدها این عدد اصلاح شد. وی ادامه داد: مسیر بورس هم برای فروش و تامین برق دیده شده است. منابع ما در گاز، آب و برق مدام در حال محدود شدن است، به همین دلیل مجبوریم روشهای جایگزین برای بحث تولید انرژی داشته باشیم. او اظهار کرد: قسمت تنبیهی ماده ۱۶ هم این است که شرکتها جریمه پرداخت کنند. تشویقیها هم عبارت از آیتمهایی است که شرکتها میتوانند برق خود را از طریق آن به فروش برسانند. اگر بخواهیم از درسآموختههای سایر کشورها استفاده کنیم، بسیاری کشورهای اروپایی هم ۳۰ درصد انرژی خود را از طریق تجدیدپذیرها تامین میکنند. این کشورها، به دلیل دست وپنجه نرم نکردن با تحریم از ما جلوتر هم هستند. اگر اکنون نخواهیم به این روشها روی آوریم، یک روز مجبور میشویم بدون بررسی و مطالعه این روشها را انجام دهیم که ممکن نیست.
مسعود ابکا، کارشناس ارشد صنعت فولاد و مدیرعامل اسبق ذوب آهن اصفهان نیز در این میزگرد اظهار کرد: چالشهای صنایع نشان میدهد که شرایط ما برای تامین انرژی با کشورهای اروپایی قابل مقایسه نیست به گونهای که حتی تصوری از خاموشیهای صنعت ندارند و این موضوع را در سفری که سال ۱۹۹۳ به فرانسه و بررسی وضعیت صنایع این کشور داشتم، متوجه شدم. وی با بیان اینکه متاسفانه حتی قوانین حاکم بر شهرکهای صنعتی کشور ما شباهتی با کشورهای توسعه یافته ندارد، افزود: از همان ابتدای فعالیت، شرکتها باید تعهد محضری ارائه کنند که برق و گاز را از مسوولان شهرکهای صنعتی مطالبه نمیکنند. ابکا همچنین به موضوع مالیاتها هم اشاره کرد و گفت: در آلمان مازاد مالیات پرداختی شرکتها را عودت میدهند و کشور ما در بهترین حالت این مبالغ را به عنوان مطالبات آینده شرکتها تعیین میکند. این کارشناس ارشد صنعت فولاد با انتقاد از نگاه جریمه محور در کشور اظهار کرد: با وجود اینکه مطالعات زیست محیطی اجرای برخی طرحها را فاقد توجیه میداند، اما نهادهای مسوول سعی در دریافت جرائم دارند. ابکا بیان کرد: بر اساس بخشنامه ماده ۱۶ جهش تولید دانش بنیان مقرر شده بخش صنعت ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه احداث کند که از این میزان حدود ۲ هزار مگاوات باید نیروگاه تجدیدپذیر باشد.
این چشم انداز رویا پردازانه در حالی مطرح میشود که علاوه بر بودجه ۸ میلیارد دلاری برای طرح، فاقد زیرساختهای لازم برای اجرایی شدن این طرح هستیم. وی افزود: چنانچه شرکتها از مسیرهای تعیین شده اقدام به تامین سالانه یک درصد انرژی تجدیدپذیر مورد نیاز نکنند، باید برق را با نرخ هر کیلووات ساعت ۴ تا ۸ هزار تومان خریداری کنند. وی با اشاره به مزایای راه اندازی نیروگاههای تجدیدپذیر افزود: صنایع به ویژه صنعت فولاد برای تامین روشنایی از انرژی تجدیدپذیر همچون پانلهای خورشیدی بهره ببرند؛ ضمن اینکه سرمایه گذاری در این بخش کاملا اقتصادی است. ابکا اظهار کرد: به نظر من رویاپردازی و توجه نکردن قانون گذاران به موضوع تامین مالی برای ساخت نیروگاههای تجدیدپذیر توسط شرکتها باعث مشکلات اجرایی میشود. از سوی دیگر واقعیت تلخ این است که امروزه برخی نیروگاههای کوچک مقیاس برای دریافت مطالبات از وزارت نیرو دچار مشکل هستند.
محمدامین زنگنه، دبیر انجمن انرژیهای تجدیدپذیر نیز در این میزگرد با اشاره به محدودیتهای گاز برای صنایع انرژی بر گفت: بر اساس سند تولید و مصرف گاز در افق ۱۴۲۰ اصولا گازی برای تحویل به نیروگاههای حرارتی جدید وجود ندارد و همین امر حرکت در مسیر احداث تجدیدپذیرها را ضروری میسازد. وی افزود: بر اساس اسناد موجود گاز چنانچه تمامی اقدامات بهینه سازی بر طبق برنامه انجام شود، در چهار ماهه سرد این سال حدود ۱۹۳ میلیون متر مکعب کسری گاز را تجربه میکنیم؛ این در حالی است که از زمان تهیه این سند تاکنون هیچ گونه اقدام بهینه سازی انجام نشده و با روند کنونی در چند سال آتی روزانه ۵۱۲ میلیون متر مکعب کسری گاز خواهیم داشت که باید از طریق واردات و صرف هزینههای سرسامآور جبران شود. زنگنه ادامه داد: نکته قابل توجه اینکه میزان مصرف برق سالانه ۵ درصد افزایش مییابد درحالی که باید با بهینه سازی و مدیریت مصرف این میزان به سه درصد میرسید. دبیر انجمن انرژیهای تجدیدپذیر با اشاره به اینکه هم اکنون ظرفیت صنعت برق حدود ۸۰ هزار مگاوات است، گفت: چنانچه حتی به فرض تامین گاز بخواهیم نیروگاه حرارتی لازم را برای افق ۱۴۲۰ ایجاد کنیم، دست کم به ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز داریم. وی ادامه داد: در سند گاز ۱۴۲۰ آمده که راندمان نیروگاههای حرارتی باید به ۵۰ درصد برسد که به طور قطع این کار امکان پذیر نیست. زنگنه تصریح کرد: دولت قطعا برای جبران کسری بودجه افزایش مداوم قیمت گاز را در دستور کار قرار میدهد و از سوی دیگر در شرایط اضطرار بلافاصله گاز صنایع را قطع میکند، بنابراین احداث نیروگاههای تجدیدپذیر از هر نظر به سود صنایع است.
منبع: دنیای اقتصاد