به گزارش می متالز، با وجود تلاشهای انجام شده، هنوز در بخش اکتشاف معادن از میانگین جهانی عقب هستیم بهطوری که طی 35 سال گذشته حجم فعالیتهای اکتشافی در دنیا 10 برابر شده اما در ایران فعالیتهای چشمگیری درزمینهٔ اکتشافات معدنی انجام نشده است.
بررسیها نشان میدهد که در اغلب کشورهای معدنی، اطلاعات پایه زمینشناسی با نقشههای دقیق آن از سوی دولتها تهیه و در اختیار سرمایهگذاران که بهطور عمده شرکتهای خصوصی هستند، قرار داده میشود و بعد از این مرحله، تمام فعالیتهای اکتشاف توسط شرکتهای اکتشافی انجام میشود. به اعتقاد کارشناسان برای انجام اکتشافات معدنی به معنای واقعی، لازم است اکتشاف متناسب با شاخصهای جهانی مدنظر قرار گیرد و حفاریها به سطح میانگین جهانی نزدیک شود که در این زمینه، نیازمند بودجه کافی و امکانات و تجهیزات نوین روز دنیا هستیم.کشورهای معدنی جهان با اصلاح نگاه اقتصادی و سرمایهگذاری در بخش اکتشاف توانستهاند اکتشافات معادن و بهتبع آن تولید مواد معدنی را افزایش دهند؛ لذا در ایران نیز با تشکیل شرکتهای بزرگ و تخصصی اکتشاف و البته سودآور کردن آنها، سرمایهگذاران رغبت بیشتری برای سرمایهگذاری در این بخش خواهند داشت. امروزه که نگاه برخی سیاستگذاران کشور در اقتصاد منابع طبیعی از نفت به معدن معطوف شده و مجلس شورای اسلامی تأکید بر اصلاح قوانین و مقررات با هدف حضور هر چه بیشتر بخش خصوصی در چرخه فعالیتهای معدنی دارد، امیدواریم با تدوین سیاستهای درست بهویژه در حوزه جذب سرمایه بخش خصوصی حرکتهای جهشی در اکتشافات معدنی آغاز و عملیاتی شود.
در راستای مشخص شدن زوایای بیشتری از این موضوع با سجاد غرقی، نائب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان محصولات معدنی گفتگو کردیم. وی در تیرماه 97 به واسطه اکتشافات سیستماتیک شرکت متما بر روی کانیهای فلزی، به عنوان مکتشف نمونه معدنی کشور از سوی وزیر سمت، مورد تقدیر قرار گرفت.
غرقی عنوان کرد: تاکنون اقداماتی مانند واگذاری پهنهها انجام شده اما تغییر رویکردی نسبت به توسعه بخش معدن و به تبع آن اکتشاقات دیده نمی شود.. البته ما نهتنها در بخش اکتشاف بلکه در کل زنجیره از اکتشاف تا فولاد مشکلداریم طی سالهای اخیر تأکید در حوزه معدن بر روی تکمیل زنجیره ارزش بوده است و نهمعدنکاری و اکتشاف. فارغ صحبت ها و شعارها، سیاست های حاکمیتی مانند عدم مشارکت دهی موثر بخش خصوصی در تصمیم سازیها، افزایش حقوق دولتی معادن، وضع عوارض بر صادرات محصولات معدنی، جرایم یک درصدی محیط زیست، اطلاق واژه خامفروشی به معدنکاری و ... سبب عدم امنیت برای سرمایهگذاری در این حوزه بود که ناگزیر سبب خروج سرمایه از این بخش شد. آسیب پذیرترین حوزه با توجه به ریسک بالا و ماهیت سرمایه گذارانه آن، اکتشاف است. این موضوعی است که انجمن سنگآهن در سالهای 93 و 94 پیشبینی کرده بود و در گزارشهای کارشناسی به صراحت وقوع این بحران را متذکر شد در همان زمان هم اشاره کردیم که در صورت تداوم نحوه حکمرانی علی رغم ظرفیت بالای معدنی، از یک صادرکننده به واردکننده تبدیل خواهیم شد.
رئیس کمیسیون تولید ملی انجمن سنگآهن افزود: سرمایهگذاری در یک بخش هرچه ریسک بالاتری داشته باشد هزینه بیشتری نیز خواهد داشت که این سرمایهگذاری یا از خارج تأمین میشود که بهواسطه تحریمها باید سرمایهگذاری خارجی را حذف شده دانست یا سرمایه داخل را مدنظر قرار دهیم که باید با تسهیلات بانکی همراه باشد که با نرخ سود فعلی اقدامی کاملاً ناممکن است. در این شرایط تنها راه انباشت سرمایه، فروش و صادرات است که آن را هم با عبارت غلط "خام فروشی ممنوع" به نابودی کشاندهایم. این یک سیاست ضد توسعه و ضد ملی است.
وی عنوان کرد: متأسفانه با جلوگیری از صادرات و افزایش حقوق دولتی مسیر "انباشت سرمایه مولد" برای این بخش را هم بستهاند که همه اینها از سوی دولت و همزمانی آن با رکود داخل و خارج، سرمایه را از این بخش به سایر حوزه های غیر مولد هدایت کرده است. از اوایل دهه 80 تا اوایل دهه 90 در معادن سنگآهن بالأخص معادن کوچک و متوسط با توجه به رونق جهانی، بسترسازی قانونی مناسب برای حضور بخش خصوصی (قانون معادن مصوب سال77)، افزایش نرخ ارز، مشوقهای صادراتی و... شاهد رشد مناسب سرمایه در بخش معدن و اکتشافات بودیم اما از سال 92 به بعد با چالش جدی مواجه بودیم که بهجای انباشت سرمایه مسبب استهلاک وخروج سرمایه از این بخش تحت عناوین مختلف بود.
این مکتشف نمونه معدنی، تصریح کرد: ما برای اکتشاف دو مسیر داریم یکی سرمایهگذاری سنگین در پهنه است و دیگری سرمایهگذاری برای اکتشافات تکمیلی از طریق SME ها. برای اولویتدهی به افق 1404 و تولید 55 میلیون تن تولید فولاد ، باید اکتشافاتی انجام شود که ما را به این تولید نزدیک کند که همان اکتشافات تکمیلی است. اتفاقی که در حال حاضر برای آن سرمایهگذاری میشود، عمدتا" پایه ای و بلندمدت است. در واقع سرمایهگذاری عمده روی اکتشافات پایه در حال انجام است درحالیکه بازدهی بیشتر و سریع تر در اکتشافات تکمیلی (اکتشاف حین استخراج) است. این موضوع به این معنا است که منابع مالی اکتشافات باید به معادن فعال که نیازمند اکتشافات تکمیلی هستند، اختصاص پیداکرده و اولویت بعدی سرمایهگذاری برای اکتشاف پهنه ها صورت گیرد. معادن کوچک و متوسط برای افزایش ظرفیت معمولاً از این روش استفاده میکنند که در این مسیر تداوم اکتشافات گاهی منجر به کشف کانیهای بزرگ میشود که نیازمند حمایت است تا کوچک و متوسط نمانند و انباشت سرمایه و سود داشته باشند تا درنهایت سبب سرمایهگذاری بیشتر شوند.
ذخایر اکتشاف شده کوچک و متوسط که به بهره برداری رسیده، عملیات استخراجی در آنها در جریان است و از لحاظ سرمایه گذاری های زیرساختی حداقلی (راه دسترسی، مجوزها و..) شرایط مطلوبی دارند، بسیار سریع تر مستعد افزایش ذخیره و حتی کشف کانی های بزرگ هستند. افزایش فشار به این معادن از طریق افزایش حقوق دولتی و قطع مشوق ها، موجب میشود معدنکاران به سمت سرمایه گذاری های اکتشافی نروند.