به گزارش میمتالز، بدون شک در فضای عمومی کشور ما، خلق ایدهای بزرگ و تبدیل آن به پروژهای ملی و به سرانجام رسیدن این پروژه در جهت سودآوری هرچه بیشتر، کاری بزرگ و طاقت فرساست که تنها از مردان و زنانی برمیآید که ایمانی قوی و ارادهای راستین داشته باشند، این خالقان ارزش در کشور ما کم نبوده و نیستند، اما توجه به آنان و ایدههای آنان حلقه مفقوده توسعه صنعتی کشور ما بوده است. اگر سرمایههای انسانی و سرمایههای مالی و اقتصادی در شرکتها و سازمانها نقش کلیدی را ایفا میکنند سرمایههای اجتماعی جزء مهمترین منابع هر شرکت به شمار میآیند و بدون شک بستر بهرهوری هرچه بیشتر سرمایههای انسانی و مالی شرکتها هستند.
سرمایه اجتماعی هر شرکت، پیوندهای برقرار شده بین همه ذینفعان داخلی و خارجی آن شرکت است که به مثابه رگهای موجود در بدن، سرمایههای انسانی و مالی را در جهت رشد و توسعه آن سازمان هدایت میکند. باید دانست که سرمایههای اجتماعی نیز همانند سایر سرمایههای در اختیار با پرورش و استفاده افـزایش مییابد و بیتوجهی به این سرمایه بزرگ در سازمان باعث سکون و مرگ زودرس خواهد شد؛ بلایی که امروز بسیاری از بنگاههای پرطمطراق کشور دچار آن شدهاند.
به گفته علمای جامعه شناسی اعتماد، مشارکت و تعهد سازمانی سه رکن اساسی سرمایه اجتماعی به شمار میآیند:
- اعتمـاد به مثابه دیواری است که توسط کارکنان سازمان و ذینفعان آن، آجر به آجر ساخته میشود، ساخت آن زمانبر، اما تخریب آن میتواند ناگهانی باشد. عدم شفافیت بلای جان اعتماد است و شفافیت پیونددهنده آجرهای اعتماد سازمان و ذینفعان آن است.
- مشارکت و همکاری بین ذینفعان یکی دیگـر از ارکان سرمایه اجتماعی هر سازمان است، جلب مشـارکت ذینفعان هر سازمان گام دوم پس از ایجاد فضای اعتماد است، ذینفعان ما باید بدانند همانگونه که در شکستها و ناکامیها شریک هستند در موفقیت و پیروزی هم سهیم خواهند بود، صداقت حاکم بر روابط موجود، ترغیب کننده همه ذینفعان در همراهی مسیر توسعه خواهد بود.
- تعهد سازمانی رکن سوم در سرمایه اجتماعی هر سازمان است. وقتی فضای اعتماد و صداقت برقرار شود، مشارکت و همکاری جلب خواهد شد. ایجاد تعهد سازمانی باعث خواهد شد که بتوان از ظرفیتهای هریک از ذینفعان خیلی بیشتر از مسئولیتهای تعریف شده بهرهبرداری کرد.
در گفتار فوق به عمد هرجا سخن از سازمان و شرکت شده به جای واژه «کارکنان» از «ذینفعان» استفاده شده است چرا که گسترش مفهوم سرمایههای سازمانی به جای محیط داخلی و خارجی باعث استفاده هرچه بیشتر از شبکههای ارتباطی سازمان خواهد شد.
فولاد مبارکه اصفهان، شرکتی با فلسفه وجودی «شهروند شرکتی مسئولیتپذیر، برای خلق آیندهای بهتر» در گذر از۳۰ سالگی خود افتخارات زیادی را کسب کرد که در کسب این افتخارات تک تک مردم ایران به عنوان صاحبان اصلی این بنگاه بزرگ صنعتی نقشآفرین بودهاند، اما در این بین نقش تصمیمگیران و مجریان دوران ساخت، بهرهبرداری و توسعه پررنگتر و مؤثرتر بوده است.
چنانچه تا به امروز پای گفتههای ایدهپردازان و مجریان اولیه فولاد مبارکه نشسته باشیم به وضوح خواهیم دانست که اگر امروز واژه سرمایههای اجتماعی بر زبان مدیران صنعتی و اساتید جامعهشناسی جاری است، ۴۰سال پیش توجه به سرمایههای اجتماعی شرکت فولاد مبارکه سرلوحه ایدهها و اقدامات بوده است. آنان به این باور داشتند که تنها در شرایطی تک تک ایرانیان حامی جریان توسعهای فولاد خواهند بود که حضور و بروز این شرکت را در زندگی خود احساس کنند و با توجه به ماهیت شرکت فولاد مبارکه این مهم، محقق نخواهد شد جز آنکه این شرکت منشاء توسعه در نقاط مختلف کشور باشد و این آغاز صدها و هزاران توسعه جدید در اقصی نقاط کشور خواهد بود. هدف از تقریر این گفتار آن بود که ضمن یادآوری نقش سرمایههای اجتماعی سازمان فولاد مبارکه یادآور شویم که توسعه کمی و کیفی و متوازن این شرکت تنها در صورت استفاده از ظرفیت سرمایههای اجتماعی و برقراری ارتباط مؤثر بین همه ذینفعان فراهم خواهد شد.
مسیر توسعه در کشور ما مسیری سخت و طاقت فرساست، اما آنچه میتواند این مسیر سخت و طاقت فرسا را برای ایدهپردازان و مجریان قابل تحمل و هموار سازد استفاده از ظرفیتهای همه ذینفعان داخلی و خارجی خواهد بود.
رضا حیدری