به گزارش میمتالز بهنقل از موسسه «Fastmarkets»، در این کنفرانس موضوعات مهمی از جمله تعیین پریمیوم و استانداردهای فولاد سبز، تعیین حداکثر میزان تعرفههای کربن، ایجاد ثبات در روند عرضه قراضه فولادی در ایالات متحده آمریکا و نقش تعیینکننده هیدروژن در فرآیند کربنزدایی تولید فولاد به بحث گذاشته شد. در ادامه گزارش، هر پنج برداشت مهم از کنفرانس مذکور با جزئیات مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اغلب نمایندگان شرکتهای صنعت فولاد حاضر در این کنفرانس تاکید داشتند که خریداران فولاد در ایالات متحده آمریکا، تمایل و آمادگی لازم برای پرداخت پریمیوم برای فولاد سبز را ندارند. آنها عنوان کردند که اگر پریمیومی هم برای فولاد سبز در این کشور تعیین میشود، باید بسیار جزئی باشد.
به گفته شرکتکنندگان در این کنفرانس، آنچه در این خصوص واقعبینانهتر به نظر میرسد نادیده و در نظر نگرفتن هر گونه هزینه اضافی ناشی از تولید فولاد سبز با استفاده از روشهای نام آشنا مانند اضافه بها یا نرخ مالیات اضافی است.
کوین دمپسی، مدیرکل و مدیر اجرایی موسسه آهن و فولاد آمریکا «AISI» به موسسه «Fastmarkets» گفت: از نظر وی، تعداد زیادی از مشتریان تمایل به پرداخت مبالغ و هزینههای اضافی بیشتر ندارند. این مشتریان تنها متقاضی تعیین قیمتهای رقابتی و و عرضه یک محصول کمکربن هستند.
وی افزود: اگر پریمیومی هم تعیین شود، این کار از طریق مذاکره با شرکتهای تولیدکننده و نمایندگان مشتریان انجام خواهد شد. اگر این کار از طریق مذاکره و توافق طرفین صورت پذیرد، تولیدکنندگان حجم محصولات سبز خود را افزایش خواهند داد و در نتیجه فولاد سبز بیشتری در بازار جهت تامین نیازهای مشتریان وجود خواهد داشت.
تیمنا تانرز، مدیر عامل و تحلیلگر ارشد شرکت «Wolfe Research» مطرح کرد: این شرکت با بسیاری از خریداران فولاد گفتگو داشته و هیچ یک از این مشتریان تمایلی به پرداخت پریمیوم فولاد سبز نداشتهاند. وقتی از شرکتهای تولیدکننده پرسیده میشود پس چه کسی حاضر به پرداخت پریمیوم خواهد بود، آنها اغلب از شرکتهایی همچون اپل سخن به میان میآورند. همچنین اگر شرکتی مجبور به پرداخت چنین پریمیومی نباشد، پاسخدهی به سوالاتی از این دست برای او چالشبرانگیز خواهد بود.
برخی از مدیران صنعت فولاد به حاضران در این کنفرانس اعلام کردند که یکی از بزرگترین تهدیدها برای اجرای فرآیند کربنزدایی در ایالات متحده آمریکا، واردات فولاد ارزانقیمت و پرکربن به این کشور است.
مدیران اجرایی بر نیاز قانونگذاران به بررسی تقویت مفاد توافقنامه تجاری آزاد میان ایالات متحده آمریکا، مکزیک و کانادا برای پشتیبانی از صنعت فولاد سبز در برابر واردات فولاد پرکربن به این کشورها تاکید و بعضی دیگر، اعمال تعرفه کربن برای حمایت از صنعت فولاد سبز را پیشنهاد کردند. بعضی از مدیران نیز به استفاده از طرح مکانیسم تعدیل میزان کربن «CBAM» در اتحادیه اروپا به عنوان یک مدل پر نقص اشاره کردند.
ماکسیمو ودویا، مدیرعامل شرکت «Ternium» تصریح کرد: حملونقل به قاره آمریکای شمالی همچنان با چالش مواجه است. ما با اظهارات لورنکو گونکالوز، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت «Cleveland-Cliff» که مکزیک را پایتخت حملونقل جهانی نامید، به شدت مخالف هستیم.
وی با اشاره به مشکلات این شرکت گفت: ایالات متحده آمریکا مشکلات بیشتری نسبت به آنها در این زمینه دارد و برخی از محصولات فولادی مانند محصولات لولهای شکل در این کشور ساخته میشوند. همچنین بیش از ۵۰ درصد بازار فولاد آمریکا، تحت سلطه واردات است که به احتمال فراوان این فولادها تولید کشور چین باشد.
در همین راستا فرانک مروان، نایب رئیس کمیته فولاد کنگره آمریکا، حمایت خود را از قانون ایجاد موقعیت برابر و عادلانه در کنفرانس روز دوشنبه ۲۶ ژوئن ۲۰۲۳ اعلام کرد. هدف از تصویب این قانون، تسریع در حل و فصل پروندههای ضد دامپینگ و تعرفههای جبرانی در کمیسیون تجارت بینالمللی «ITC» و تفویض اختیار به این کمیسیون برای مبارزه با روند واردات محصولاتی که مشمول پرداخت یارانه از دولتهای خارجی میشوند، است.
در روز سهشنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۲۳، نمایندگان شرکتهای «Nucor» و «ArcelorMittal» در مورد طرح پیشنهادی رقابتی برای طبقهبندی فولادهای کمکربن به مخالفت با یکدیگر پرداختند.
تعیین استاندارد توسط شرکت «ResponsibleSteel» که مورد حمایت شرکت «ArcelorMittal» نیز هست، مسیرهای مجزایی برای کاهش شدت انتشار کربن در استفاده از روشهای کورههای بلند «BFs» و کورههای قوس الکتریکی «EAFs» ایجاد میکند. طبق معیار طبقهبندی شده پیشنهادی، فولاد تولید شده با استفاده از روش کورههای بلند به عنوان فولاد کمکربن در نظر گرفته میشود، حتی اگر میزان انتشار کربن آن از آستانه تعیینشده برای فولاد تولید شده با استفاده کورههای قوس الکتریکی فراتر رود.
به گفته نیکولا دیویدسون، معاون بخش تولید زیستپایشی در شرکت «ArcelorMittal»، این تفکیک به منظور تشویق کربنزدایی همزمان در هر دو روش مورد استفاده در فولادسازی است. فولادسازی اولیه باید ادامه داشته باشد تا جایگزین قراضههای آهن و فولاد شود.
دیوید میراکل، مدیر بخش تولید زیستپایشی در شرکت «Nucor»، معیارهای تعیین شده را نامعقول خواند و اعلام کرد که تعیین چنین مقیاس متغیری به منزله حمایت سوری از محیط زیست تلقی میشود. وی یک معیار جایگزین را پیشنهاد کرد که در آن مرزبندی و آستانه واحدی برای همه تولیدکنندگان اعمال میشود که میزان آن با گذر زمان کاهش مییابد.
وی در مورد ترویج فولادسازی اولیه قبل از پرداختن به موضوع کمبود احتمالی قراضه سخن گفت و در میانه سخنان خود، به موضوع کمبود قراضه به عنوان یک خطر واقعی اشاره کرد و گفت: میلیاردها دلار برای توسعه روش تولید قراضه فولاد با استفاده از کوره قوس الکتریکی در کشوری که از قبل سرمایهگذاریهای فراوانی در توسعه این روش انجام داده، هزینه خواهد شد.
دیویدسون بیان کرد: معیار پیشنهادی ارائه شده توسط شرکت «Nucor» ممکن است دانشمحور باشد؛ ضمن اینکه استاندارد ارائه شده توسط شرکت «ResponsibleSteel» بر اساس بودجه دقیق تعیین شده بر مبنای میزان انتشار کربن است.
وی خاطرنشان کرد: یک معیار مجزا، همچنان استفاده از روش تولید با استفاده از کوره قوس الکتریکی را یک روش تولید کمکربن طبقهبندی میکند. حتی اگر میزان انتشار گازهای گلخانهای آن در طول زمان افزایش یابد.
موضوع کمبود و کاهش قراضه در ایالات متحده آمریکا، چندین بار در این کنفرانس سه روزه مطرح شد. آشیش گوپتا، مدیر ارشد استراتژی در شرکت «Primetals Technologies» پیشبینی میکند که استفاده از محتوای آهنی در روش تفجوشی، حدود یک درصد در هر ۱۰ سال در آینده کاهش یابد.
گونکالوز عنوان کرد: قراضه از جمله موادی است که امکان استخراج آن از معادن وجود ندارد و حتما باید آنها را از طریق فرآوری محصولات دورریز حاوی فلز تولید کرد. مسئله دیگر، عمر محدودتر قراضههای فلزات به نسبت فلزات استخراج شده است. این موضوع یکی از مهمترین چالشها پیرامون تولید قراضه مطرح میشود.
وی در ادامه مطرح کرد: البته هنوز حجم زیادی از قراضه نو در اختیار شرکتهای تولیدکننده قراضه قرار دارد. هر شرکت تولیدکننده قراضه باید راهحلها و روشهای مختص به خود را استفاده کند. برای برخی دیگر از شرکتهای تولیدکننده، البته استفاده از چنین استراتژی امکانپذیر و معقول نیست.
یکی از فعالان بازار به موسسه «Fastmarkets» گفت: اگر فولادسازان به سرمایهگذاری در تولید فولاد با استفاده از روش کوره قوس الکتریکی ادامه دهند و سرمایهگذاری در تولید فولاد با استفاده از روش کورههای بلند را نادیده بگیرند، ایالات متحده آمریکا که بیش از ۲۰ سال است از روش کورههای بلند در تولید فولاد استفاده نکرده، ممکن است مجبور به واردات فولاد اولیه شود.
در حالی که ایالات متحده آمریکا به دنبال کاهش میزان کربن تولیدی خود است، کشورهای آسیایی به طور چشمگیری ظرفیت تولید فولاد با استفاده از روش کورههای بلند بدون سرمایهگذاریهای مربوطه در فرآیند جداسازی و ذخیرهسازی کربن «CCS» را افزایش میدهند.
به گفته وی جین یئو، مدیر کل موسسه «South East Asia Iron and Steel»، قرار است تا سال ۲۰۲۶ واحدهای فولادسازی با نزدیک به ۷۷ میلیون تن ظرفیت تولید در کشورهای آسیای جنوب شرقی فعالیت خود را آغاز کنند که نزدیک به ۷۲ میلیون تن از آن، از واحدهای فولادسازی یکپارچه تامین خواهد شد.
گونکالوز اعلام کرد اگر تولیدکنندهای از سوخت گاز طبیعی بهره نمیبرد، در حال حاضر از نظر فرآیند کربنزدایی، از داشتن یک مزیت مهم محروم است. همچنین اگر یک تولیدکننده فولاد از فرآیند تفجوشی در روند تولید خود استفاده نمیکند، باز هم از داشتن یک مزیت مهم دیگر محروم است. اگر این تولیدکننده از بریکت گرم در فرآیند تولید فولاد خود بهره نمیبرد، باز هم از داشتن یک مزیت مهم دیگر بیبهره است.
وی عنوان کرد: استفاده از هیدروژن از حدود ۶ سال آینده به روشی متداول در فرآیند تولید فولاد تبدیل خواهد شد که نقش بسیار زیادی در فرآیند کربنزدایی در تولید فولاد ایفا میکند.
چند تن از فعالان بازار، پیشبینی استفاده از هیدروژن در کمتر از ۶ سال آینده در تولید فولاد را تایید کردند؛ هرچند که آنها وضعیت سرمایهگذاری برای دستیابی به این هدف را نامشخص عنوان کردند.
به گفته سخنرانان حاضر در این کنفرانس، استفاده از هیدروژن در تولید آهن احیا مستقیم کاربرد فراوانی خواهد داشت و جایگزین زغالسنگ ککشو در روش تولید فولاد با استفاده از کورههای بلند خواهد شد که موجب کاهش قابل ملاحضه انتشار کربن در این فرآیند تولید میشود.
بردلی دیوی، معاون اجرایی شرکت «ArcelorMittal» و مدیر بهینهسازی کسبوکار این شرکت یادآور شد: استفاده از روش الکترولیز (برق کافت) که هیدروژن و اکسیژن موجود در آب را جداسازی و به سوخت تبدیل میکند، هنوز آماده استفاده در مقیاس وسیع نیست. در عین حال، این فناوری وجود دارد و تنها چالش اصلی آن مسئله مقیاسپذیری آن است.
منبع: فلزات آنلاین