به گزارش میمتالز، بررسی و رفتار معاملهگران و خروج ۱۳هزار میلیاردی پول حقیقی از ابتدای تابستان حکایت از آن دارد که سرمایه گذاران نیز در حال ارزیابی و رصد وضعیت متغیرهای اثرگذار بر این بازار هستند؛ بنابراین میتوان اینطور استنباط کرد که با مبهم شدن شرایط برخی از محرکها، بلاتکلیفی معاملهگران نسبت به چشم انداز بازار سرمایه تشدید شود.
بررسی کارنامه کاری بازارهای مالی نشان میدهد شاخص بورس تهران در سه ماه نخست امسال، به لطف رشد قیمتها در فروردین، تنها با رشد ۹/ ۱۰درصدی پرونده معاملاتی خود در فصل بهار را بسته است. بلاتکلیفی نرخ ارز، وضعیت مبهم مسائل هستهای و درگیری با رکود جهانی از یک سو، و از سوی دیگر سیاستگذاریهای اعمالشده در بخشهای مختلف اقتصادی را میتوان از عوامل اثر گذار در موقعیت کنونی بازار مذکور برشمرد. این مهم حاکی از آن است که عدمرغبت فعالان بازار در جهت خرید سهام بهنوعی وابستگی بیشتری به برخی از محرکها دارد. با توجه به اینکه در هفتههای گذشته شاهد تشدید خروج پول حقیقی از بازار سهام بودهایم، برخی کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که این بازار حساسیت ویژهای نسبت به فراز و فرود سهام نشان میدهد. از اینرو آنچه در این بازار اتفاق بیفتد عملا میتواند منجر به تغییر سمتوسوی قیمت سهام شود.
رئیس کل بانک مرکزی بهتازگی اعلام کرده که به دلیل پیشروی رکود جهانی و کاهش نرخ رشد چین و غرب، نفت، محصولات پتروشیمی و محصولات وارداتی با افت قیمت مواجه خواهند شد. موضوع مذکور از این حیث حایز اهمیت است که کاهش قیمت این محصولات تاثیر بسزایی بر درآمدهای ارزی کشور دارد؛ این موضوع میتواند موجب نوسانات در بازار ارز شود. با توجه به این مهم به نظر میرسد نوسانات ارزی اثرات قابلتوجهی بر بازار سهام بگذارد. اگرچه بورس تهران در سال ۱۴۰۱ با تاخیری فرسایشی خود را با افزایش قیمت ارز منطبق کرد، اما باید دید در این برهه که این بازار با کاهش تقاضای موثر سهامی مواجه است، دلار میتواند دلیلی برای رشد بیشتر قیمتها محسوب شود، یا اینکه رفتوبرگشتهای قیمت سهام انگیزهای برای ورود و خرید سهام باقی نگذاشته است.
اما پرسش قابلتامل در نزدیکشدن نماگر اصلی بازار به کف کانال ۲میلیون واحد این است که با توجه به پایین بودن ارزش معاملات خرد سهام و بیرمقی در خریدهای صورتگرفته، آیا میتوان به عملکرد مثبت بورس تهران در آینده خوشبین بود؟ درحالحاضر بورس اوراق بهادار تهران از منظر اعداد در سطح تاریخی خود در سال ۱۳۹۹ قرار دارد. اگرچه وضعیت کنونی شاخص کل در حد و اندازه ۳ سال گذشته است، اما سبد سرمایهگذاری معاملهگران بورسی تفاوت معناداری با آن سالها دارد. با در نظر گرفتن نرخ ارز در سال ۹۹ و قیمت کنونی آن، بهدرستی میتوان به عمق فاجعه پی برد و دریافت آنچه در جریان معاملات سهام صنایع و بنگاههای بورسی در حال رخ دادن است، بیشتر شبیه تراژدی است تا روال معمول یک بازار. کارشناسان بازار سرمایه از نرخ دلار به عنوان حیاتیترین پارامتر اثرگذار بر روند سودسازی دوسوم شرکتهای بورسی یاد میکنند و تاکید ویژهای بر اثرات آن بر بورس دارند؛ به خصوص آنکه افزایش نرخ دلار میتواند درآمد گروههای صادراتمحور را نیز با خود همراه کند.
حمیدرضا فاروقی، کارشناس بازار سرمایه، در همین رابطه اظهار کرد: رکود جهانی به صورت مستقیم اثرات منفی بر درآمد شرکتهای صادراتی بورس به دنبال داشته است. به تبع این مهم، درآمد ارزی این شرکتها نیز با کاهش مواجه شده است. از سوی دیگر محدودیتهای ارزی سبب شده دولت در تنگنای ارزی قرار بگیرد. به همین دلیل ممکن است بهزودی شاهد نوسانات افزایشی در بازار ارز باشیم. افت عرضه دلار یک پیام مهم برای سرمایهگذاران دارد و آن این است که افزایش قیمت در کمین بهای این اسکناس پرحاشیه است. به نظر میرسد با افت بیشتر قیمتهای جهانی و کاهش سودآوری محصولات نفتی، دولت مجبور به دستکاری نرخ دلار خواهد شد. به این ترتیب با افزایش نرخ دلار، سودآوری شرکتهای صادراتی سمتوسوی جدیدی به خود خواهد گرفت. اما یکی از نگرانیهای اصلی بازار در مقطع کنونی به نوع سیاستگذاریهای قانونگذار بازمیگردد. بیاعتمادی سرمایهگذاران نسبت به تدابیر سیاستگذار حتی میتواند پیامد مثبت افزایش نرخ دلار بر بازار سهام را به گزینهای منسوخ تبدیل کند. بخشنامههای اخیر سیاستگذار در مورد قیمت نرخ خوراک پتروشیمیها بهروشنی بر این نکته تاکید میکند.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، معتقد است که سیاستهای دستوری در مرکز مبادله ارز و طلای ایران و ابهامات موجود در این بخش موجبات درجا زدن بخش بزرگی از نمادهای دلارمحور را فراهم کرده است. به همین دلیل استراتژی سیاستگذاران در مواجهه با افزایش نرخ دلار مهمتر از نوسانات افزایشی در این بازار است. یکی از مهمترین مسائلی که میتواند سبب بازگشت امید به بازار سهام شود، تداوم افزایش در نرخ دلار نیمایی دوم و آزاد است. این امر میتواند ارزش فروش ریالی در نمادهای کامودیتیمحور بازار را افزایش دهد و سبب شود صنایعی که از این طریق بر بازار سهام اثر میگذارند، با رشد بیشتر نماگر بورس مجددا نمادهای کوچک بازار را با افزایش تقاضا روبهرو کنند.
در حدود ۶۰درصد از سهام بورسی جزو شرکتهای صادراتمحور هستند. با توجه به اینکه شرکتهای مذکور بیشترین درآمد خود را به صورت دلاری به دست میآوردند، با قرار گرفتن در چنین وضعیتی و رشد نرخ این ارز با بهبود وضعیت روبهرو خواهند شد. از سوی دیگر نمادهای دلاری نقش بسزایی در محاسبه نماگرهای بورسی ایفا میکنند و از این طریق بهراحتی میتوانند دماسنجهای تالار شیشهای را با خود همراه سازند. در مقابل این گروه، نمادهای ریالی قرار دارند. در چنین وضعیتی اتفاق متفاوتی برای گروه مذکور رخ خواهد داد؛ برخی هیچ اثری از تغییرات نرخ دلار نمیپذیرند و برخی دیگر هزینههای دلاری داشته و در مقابل، درآمد ریالی کسب میکنند؛ این گروه از سهام متضرران رشد نرخ دلار خواهند بود.
سیاست نرخ ارز تثبیتی صنایع اگرچه استراتژی شکستخورده از سوی سیاستگذاران محسوب میشود، اما اصرار دولت بر این امر میتواند روند سودسازی صنایع را به مراتب کندتر از قبل کند. به همین دلیل تداوم سیاستهای دستوری در این بخش حتی میتواند به سبب تغییرات احتمالی در انتظارات تورمی، منجر به خروج پول از بورس و رونق بازار ارز شود.
منبع: دنیای اقتصاد