به گزارش میمتالز، علاوهبر این نیز متغیرهای دیگر بورس تهران همچون ارزش معاملات در فضای رکودی بهسر میبرند، از اینرو از نگاه تکنیکال که بیانگر رفتار معاملهگران و قیمتها است، دو سناریوی محتمل را موردبررسی قرار دادیم، بهطوریکه در صورت ماندگاری وضع فعلی، انتظار میرود که افتهای پیاپی و رنج کشی شاخصکل برای بار دوم تکرار شود. همچنین احتمال اینکه بازار با اهرم سیاستهای دستوری سوار بر موج صعودی شود نیز بررسی شد، اما گفتنی است که چنین سناریویی منوط به ثبات قیمتی در بازارهای موازی و بهبود نسبی متغیرهای بورسی یاد شده است، با اینحال با نگاهی متعادل به بازار میتوان اینگونه از دو سناریو برداشت کرد که بازار الان در حالت استراحت یا گاو خوابیده قرارگرفته که تمایلی به افت شدید یکنواخت یا صعود جهشوار ندارد.
نماگر اصلی بورس اوراقبهادار تهران پس از فتح قله ۲میلیون و ۱۰۳هزارواحدی در ۱۹ مرداد ۹۹ بیش از سه سال در دام کانال محدودی در نوسان بود، بهطوریکه این دسته از افت و خیزها معمولا نیز طولانیبودند. بهعبارت دیگر تغییرات روند صعودی و نزولی شاخصکل بورس طی مدت زمان یادشده بهصورت امواج بزرگ همراه بود. حال پس از پشتسر گذاشتن چنین تجربهای و در کنار آن نیز ایجاد فضای معاملاتی ناامیدکننده و مبهم همراه با ترس که بسیاری از سهامداران را وارد ضررهای سنگینی کرده است، این دماسنج اصلی بازار سهام در تاریخ ۱۶ اردیبهشت سقف جدیدی را برای خود بهثبت رساند، بهطوریکه تا ارتفاع ۲میلیون و ۵۴۸هزار واحد نیز صعود کرد. با توجه به رفتار شاخصکل در بازههای زمانی مشابه سالهای گذشته میتوان گفت که رشد شاخص در فصل بهار معمولا بهخاطر هیجان مثبت شروع سالجدید، مجامع، شناسایی سود، استارت کوبنده برای جذب سرمایه گذار و ... بودهاست.
به این ترتیب پس از فتح قله جدید نماگر مذکور مجددا در مدار نزولی قرارگرفت. این امر نیز بیشتر تحتتاثیر اعمال سیاست کنترلی دولت بر روی نرخ ارز در بازار آزاد و همچنین انتشار اخبارهای متنوع از سمت مذاکرات بینالمللی باعث شد که قیمتها در بسیاری از بازارهای موازی بورس تهران نیز کاهشی شوند، لذا پررنگشدن فاز رکودی در تمامی بازار سرمایه منجر به کاهش ارزش معاملات و دادوستدهای حقیقیها در بازار سهام شد، از اینرو ارزش معاملات خرد بورس (سهام و حقتقدم) نیز روزبهروز به شیب ملایمی افت کرد، تاجاییکه اکنون زیر ۲هزار میلیاردتومان قرارگرفتهاست.
در این میان نیز با ایجاد فضای مه آلود و مبهم از آینده بازارها و مسائل اقتصادی و سیاسی کشور و منطقه باعث شد تا سرمایهگذاران خرد نیز به آرامی، ولی پیوسته پولهای خود را از بازار سهام خارج کنند. بهعبارت دیگر خالص تغییر مالکیت پول حقیقی بهصورت تجمعی روزبهروز در حال منفی ترشدن است که همین امر جبران قدرت و سرعت بازگشت به روند صعودی را از بازار صلب میکند.
بررسی روند شاخصکل از نگاه تکنیکال، نشان میدهد که رفتار شاخص شکل و شمایل امواج گذشته خود را گرفتهاست. این موضوع به آن معنی است که برای بازار این احتمال وجود دارد که همچون روند سال۹۹ و به درازا کشیدهشدن وضعیت رکودی و رنج شاخص برای بار دوم تکرار شود، اما با توجه به اینکه سیاستهای کنترلی و تثبیتی توسط دولت شدیدا در حال پیگیری است و سازمان بورس اوراقبهادار نیز دستورات نظارتی بیشتری را بر بازار اعمال کرده، لذا میتوان تکرار تاریخچه را کوتاهتر خواند یا از شدت افت و خیز امواج کاسته شود، بااینحال این سناریو وجود دارد و از آنجا که استراتژی عموم معاملهگران بورسی پیروی از قانون حرکت گلهای است، لذا انتشار خبر کوچک یا داغکردن افت شاخص و امثال چنین اخبار و تحلیلهایی میتواند چنین سناریویی را بهسرعت به واقعیت نزدیک کند.
با استفاده از ابزار فیبوناچی و رسم آن از سقف قبلی (سال ۹۹) تا آخرین کف تجربهشده توسط شاخصکل که در نزدیکی مرز یکمیلیون واحد در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۰ مشاهده شد، الگویی دیده میشود که نسبت به سطوح فیبوناچی واکنشهای قابلتوجهی نشاندادهاند، بهطوریکه در موقعیت کنونی شاخصکل پس از شکسته سطح حمایتی ۲میلیون و ۱۰۳هزارواحدی وارد محدوده رنج بین یکمیلیون و ۸۸۷هزار واحد تا سطح دومیلیون واحد شدهاست و در صورتیکه ارزش معاملات خرد و خالص تغییر مالکیت به همین منوال در فاز رکودی و خروج پول باقیبماند، میتوان این انتظار را داشت که در کنار الگوهای کلاسیک کوتاه به مرز یکمیلیون و ۸۸۷هزار واحد نزدیک شود. این موضوع با ضریب خطای نزدیک به ۲۵درصد تخمینزده میشود بهطوری که ممکن است شاخصکل بورس تهران از سطح یادشده ۲۵درصد بیشتر یا کمتر قرار بگیرد.
این امر را میتوان در رفتارهای مشابه شاخص در سطوح مقاومت و حمایتی گذشته نیز مشاهده کرد. حال در صورت برخورد با سطح ۷۸درصدی فیبوناچی که سطح نسبتا قوی حمایتی برای شاخص بهحساب میآید، نماگر اصلی بازهای نزدیک به سه ماه در رنج مثبت قرار خواهد گرفت. از طرفی دیگر با رسم فیبوناچی از آخرین دره که در خرداد ۱۴۰۰ است تا سقف اخیر که سطح حدود ۲میلیون و ۵۰۰هزار واحد (تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲) بود، میتوان چنین گفت که شاخص نسبت به سطح یکمیلیون و ۹۹۰هزار واحد (یا همان محدوده مثبت و منفی ۵درصدی دومیلیون واحد) تغییرات قابلتوجه و مکرری را بهثبت رسانده است.
همین امر حاکی از مهمبودن این سطح بهعنوان حمایت است، لذا در صورتیکه تا پایان هفته تمایلاتی برای عبور یا حتی بازگشت به سطح مذکور دیده نشود، میتوان این انتظار را داشت که دماسنج اصلی به سمت سطح بعدی، یعنی یکمیلیون و ۸۲۰هزار واحد نزدیک میشود. با توجه به اینکه این سطح نمیتواند برای بلندمدت بهعنوان حمایت عمل کند لذا احتمال شکست این محدوده نیز وجود دارد. این اتفاق در حالی رخ خواهد داد که ثبات نرخ ارز و شرایط سیاسی بینالمللی تا حدود زیادی در همین فضای انقباضی و تثبیتی باقیبماند. همچنین ارزش معاملات نیز در فضای رکود بههمراه خروج مکرر و مداوم پول حقیقیها همراه با سبقت سرانه فروش نسبت به سرانه خرید که قدرت ضعیف خریداران بازار را نشان میدهد، باقیبماند که در این حالت رسیدن به محدودههای نزدیک به یکمیلیون و ۶۵۰هزار واحد نیز دور از انتظار نخواهد بود و سناریوی اول که تکرار تاریخ را داشت تا حدود زیادی به تصویر خواهد کشید.
اما سناریوی خوشبینانهای نیز وجود دارد: با تزریق یکدرصد از منابع صندوق توسعهملی به صندوق تثبیت بازار و افزایش خریدهای حقوقیها بهصورت دستوری در کنار افزایش پلکانی نرخ دلار میشود بار دیگر بورس را بهصورت مصنوعی شارژ کرد و مانع از افت بیشتر نماگر اصلی تالار شیشهای شد.
منبع: دنیای اقتصاد