به گزارش میمتالز، به عنوان یک مسوول انجمن صنفی لازم است به این موضوع بپردازم که صنعت فولاد امروز با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. البته آنچه که مطرح میشود، نه تحلیل است و نه پیشبینی، بلکه چالشهایی است که در این صنعت وجود دارد.
با نگاهی به میزان تولید فولاد در دنیا، میتوان اعلام کرد که سالانه حدود ۲میلیارد تن فولاد تولید میشود که بیش از ۵۰درصد آن توسط چین تولید میشود و بعد از آن کشورهای هند، آمریکا، روسیه و نهایتا ایران با تولید حدود ۳۰میلیون تن در جایگاه دهم جهانی تولید فولاد قرار دارد. در ماه مارس، طبق آماری که انجمن جهانی فولاد به جدول تولیدکنندگان اعلام کرد، میزان تولید ایران ۲/۲ میلیون تن اعلام شد و این پرسش مطرح شد که چه اتفاقی افتاده است که این آمار سقوط کرده است؟ بنابراین، لازم است توضیح بدهم که هیچ اتفاقی در تولید رخ نداده است، در واقع کاهش یا افتی در تولید نداشتهایم و با توجه به تعطیلات نوروز و آغاز سال جدید، تنها آمار تولید از طرف ایران اعلام نشده و اطلاعات تولید ایران لحاظ نشده است؛ بنابراین همچنان با ۳۰میلیون تن تولید در جایگاه دهم جهانی قرار داریم. نکته حائز اهمیت این است که ظرفیت بالای ۴۰میلیون تن تولید را داریم، اما هنوز از این ظرفیت بهرهبرداری نمیشود. اگر بخواهیم در این زمینه وارد جزئیات شویم، دلایل متعددی مطرح میشود. بخشی مربوط به تامین مواد اولیه، نقدینگی، نیوجرسی و بخشی مربوط به مسائل برون بنگاهی است.
همانطور که میدانید در افق ۱۴۰۴ طبق برنامه باید به تولید ۵۵میلیون تن فولاد برسیم و امروز با ۴۵میلیون تن ظرفیت تولید، به نظر میرسد که هنوز از یک سوم ظرفیت بهرهبرداری نکردهایم. در واقع موضوعی که جای بررسی دارد، این است که اگر قرار است ۵۵ میلیون تن فولاد تولید کنیم، ولی نتوانیم بهرهبرداری کنیم، پس چرا این میزان فولاد را تولید کنیم؟
امروز شعار توسعه صادرات در کشور در بسیاری از عرصهها مطرح میشود؛ اما سیاستگذاری در این حوزه به درستی انجام نمیشود. به طور مثال در حوزه شمش، بسیاری از کشورها خصوصا کشورهای همسایه کارخانههای نورد ایجاد کرده و تعرفه واردات برای میلگرد وضع کردهاند؛ با این وصف، در صورت صادرات، قیمت میلگرد کمتر از قیمت شمش خواهد بود. به همین خاطر نباید به شمش به عنوان مواد اولیه نگاه کرد. از طرف دیگر، نقطه سر به سر تولید فولاد حدود ۸۰درصد است که قطعی گاز و برق بسیار میتواند بر افزایش آن تأثیرگذار باشد. به همین خاطر رسیدن به ظرفیت ۵۵ میلیون تن عملا با چالشهایی همراه است. باید بدانیم که وقتی درباره صنعت فولاد صحبت میکنیم، باید با نگرشی جامع و فراگیر به حواشی و موضوعات مرتبط بپردازیم و صرفا به دنبال این نباشیم که ۴۵میلیون تن تولید را به ۵۵ میلیون تن برسانیم. زیرا نکته حائز اهمیت، بهرهبرداری از تولید است؛ بنابراین باید تلاش کنیم تا از همین ظرفیت ۴۵میلیون تن به بهرهبرداری مطلوب دست یابیم.
دیگر موضوعات قابل بررسی، مسائل تحریم و محدودیتهای بینالمللی و موانع ناشی از تحریم است که خود تولیدکنندهها موفق شدهاند راهکارهایی برای مقابله با آن پیدا کنند. چنانچه تولیدکنندهای را سراغ نداریم که مدعی شود به دلیل تحریم، نتوانسته تولید خود را صادر کند. هرچند دور زدن تحریمها، دریافت و پرداختها یا فروش از طریق کانالهای مختلف، هزینه بیشتری را به تولید کننده و صادرکننده تحمیل میکند، اما با این حال، توانستهایم به خوبی از این موانع عبور کنیم. با وجود این باید اعلام کنم که متاسفانه، بزرگترین مشکل ما مربوط به سیاستگذاری و مدیریت داخلی صنعت فولاد است. آنچه فعالان این عرصه مطرح میکنند، امنیت سرمایهگذاری است؛ امنیتی که در صنعت فولاد کشور وجود ندارد.
اما چه اتفاقاتی رخ میدهد و چه تصمیماتی اتخاذ میشود که این صنعت آسیب میبیند؟ متاسفانه کسی که هیچ تخصصی در صنعت فولاد و شناختی از صادرات ندارد، برای صادرات فولاد کشور تصمیم میگیرد. از ۳۰میلیون تن تولید فولاد حدود ۱۶ تا ۱۷میلیون تن به مصرف داخل اختصاص مییابد و لازم است ۱۳میلیون تن را صادرکنیم و اگر در این باره ناشیانه تصمیمگیری کنیم و مانع صادرات شود، باید بر کاهش میزان تولید متمرکز شویم.
صدور مجوزات بیرویه یکی دیگر از مشکلاتی است که امروز منابع کشور را قفل میکند و به همین خاطر باید با این پدیده با جدیت مبارزه شود. باید تصمیمات اساسی در مورد این موضوع گرفته شود تا دیگر در کشور این موضوع را مشاهده نکنیم.
اگر منحنی تغییرات قیمت خودرو و فولاد در یکی دو سال قبل با هم مقایسه شود، مردم به بیرابطه بودن قیمت فولاد با افزایش قیمت خودرو پی خواهند برد. سال گذشته در مقاطعی شاهد کاهش ۳۰درصدی قیمت فولاد بودیم در حالی که قیمت خودرو یک روز هم کاهشی نبوده است./ ماهنامه تحلیل کارخانه
بهرام سبحانی
منبع: پایگاه خبری - تحلیلی ایراسین