تاریخ: ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ ، ساعت ۲۳:۱۰
بازدید: ۱۶۲
کد خبر: ۳۱۶۸۸۹
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی
چالش‌های صنعت سیمان بررسی شد

هزار توی مشکلات صنعت خاکستری

هزار توی مشکلات صنعت خاکستری
‌می‌متالز - درحالی‌که محدودیت‌های برق برای صنایع تا کمتر از ۱۰ روز دیگر به پایان می‌رسد، صنعت سیمان با چالش‌هایی نظیر تامین مازوت زمستان، جلوگیری دولت از رشد قیمت‌ها و فرسودگی خطوط تولید مواجه است.

به گزارش می‌متالز، تابستان با تمام مشکلات حوزه انرژی از جمله قطعی برق رو به اتمام است؛ اما این صنعت همواره با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کند و همین امروز مشکل تامین مازوت فصل زمستان در بین اهالی این صنعت مطرح می‌شود؛ شرکت پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی معمولا مازوت را در فاصله یک ماه تا قطع گاز با تضامین بسیار سنگین و به صورت علی‌الحساب در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهد؛ اما سیمانی‌ها اعتقاد دارند در فصول سرد که ناوگان حمل‌ونقل دچار کمبود می‌شود، مازوت به سختی قابل تهیه است؛ کما اینکه در سال گذشته موضوع تامین مازوت نیروگاه‌ها در فصل زمستان پیش آمد و برخی از شرکت‌ها نتوانستند به میزان دلخواه و طبق برنامه‌ریزی مخازن مازوت را آماده کنند.

سیمانی‌ها اعتقاد دارند دولت باید از همین امروز مازوت را در اختیار آن‌ها قرار دهد و مخازن را تحت نظر شرکت ملی پالایش و پخش ببندند تا در فصل زمستان و به محض قطع گاز توسط شرکت‌ها استفاده شود و همان زمان شرکت‌ها پول مازوت مصرفی را بپردازند؛ اما شرکت پالایش معتقد است هر زمانی که مازوت را تحویل دهد، شرکت‌ها باید هزینه‌های آن را به صورت علی‌الحساب پرداخت کنند. از سوی دیگر مساله مهمی که در دو سال اخیر تبدیل به یک معضل اساسی برای صنعت سیمان شده، تعیین ارزش حرارتی مازوت توسط شرکت ملی پخش است؛ در واقع وزارت نفت تضامینی از شرکت‌ها دریافت می‌کند که به میزان ارزش حرارتی مازوت تحویلی، باید سیمان تولید شود و در غیر‌این صورت مازوت مصرفی را باید به نرخ فوب خلیج‌فارس بپردازند. این در حالی است که اولا مبنای محاسبه ارزش حرارتی برای مصرف ماشین‌آلات نو تعیین شده در حالی که بسیاری از ماشین‌آلات داخلی دچار فرسودگی هستند و در نتیجه مصرف بالاتری دارند. از این‌ها گذشته تولیدکنندگان سیمان اعتقاد دارند شرکت ملی پالایش و پخش نمی‌تواند به‌عنوان فروشنده و ذی‌نفع، ارزش حرارتی را تعریف کند؛ بنابراین سازمان ملی استاندارد باید این وظیفه را عهده‌دار شود که البته در این خصوص رایزنی‌هایی از طرف انجمن صنفی کارفرمایی صنعت سیمان صورت گرفته است.

دومین مساله صنعت سیمان در شرایط کنونی قیمت پایه سیمان در بورس کالاست؛ به این معنا که اگرچه دستورالعمل افزایش ۱۰۰ درصدی نرخ گاز صادر و شرکت‌ها باید بر همین اساس گاز بها خود را پرداخت کنند، اما قیمت پایه سیمان تاکنون تغییری نداشته است. در واقع با توجه به افزایش ۱۰۰درصدی نرخ گاز، افزایش ۱۳درصدی قیمت سیمان را درخواست می‌کنند تا این صنعت دچار ضرر و زیان ۵۰۰ میلیارد تومانی در هر ماه نشود؛ اما وزارت صمت و بورس‌کالا کماکان تغییر نرخی ایجاد نمی‌کنند و طبیعی است که در چنین شرایطی صنعتی که سود آن به حداقل رسیده، دچار مشکلات عمده‌ای شود و سود شرکت‌ها به‌ویژه شرکت‌هایی که از مراکز فروش فاصله دارند، حتی می‌توان گفت زیان ده می‌شوند و از آنجا که سیمانی‌ها ۹۰‌درصد سود را در مجامع بین سهامداران تقسیم می‌کنند، این مساله می‌تواند برای سهامداران و شرکت‌ها چالش بزرگی ایجاد کند.

نکته دیگر در خصوص مسیر پر پیچ و خم صنعت سیمان قراردادن کلینکر و حتی سیمان در گروه مواد خام و نیمه خام است؛ اگر چه بالا رفتن نرخ ارز باعث صرفه بیشتر صادرات شده است، اما مساله صادرات امروزه با چند چالش اصلی مواجه است؛ نخست اینکه وزارت صمت اصرار به افزایش عرضه در بورس‌کالا دارد؛ درحالی‌که با عرضه کمتر شرکت‌ها می‌توانند نیاز بازار داخلی را تامین و برای صادرات بخشی از تولید اقدام کنند. نکته دیگر مربوط به حمل سیمان تا بنادر و همچنین هزینه‌های بسیار بالای بندری است؛ علاوه بر این کشتی‌هایی که در بنادر ایران پهلو می‌گیرند، با توجه به تحریم‌ها و ریسک‌های موجود هزینه‌های بالاتری را از صادرکننده ایرانی دریافت می‌کنند. اینکه چگونه کماکان محصول تولیدی کارخانه‌ای به ارزش ۶‌هزار میلیارد تومان در گروه خام و نیمه خام قرار می‌گیرد جای بسی سوال است؛ چراکه در تمام دنیا نه تنها سیمان بلکه کلینکر را یک محصول نهایی می‌دانند و حتی برخی از کشور‌ها صنعت کلینکر راه‌اندازی کرده‌اند و محصول تولیدی را به کشور‌های دیگر صادر می‌کنند. نمونه این نحوه تولید را در برخی کارخانه‌ها صنعت سیمان کشور هم می‌توان مشاهده کرد.

با توجه به اینکه ارزش روز هر کارخانه یک میلیون تنی سیمان به طور تقریبی ۶‌هزار میلیارد است، می‌توان گفت ارزش روز ۹۰میلیون تن ظرفیت ایجاد شده این صنعت حدود ۵۴۰‌هزار میلیارد تومان است؛ مبلغی که قطعا امروز با توجه به کسری بودجه دولت‌ها و همچنین انقباض سیستم بانکی قابل تامین نیست و زمانی این انقلاب در صنعت سیمان افتاده که نرخ دلار ۱۰۰۰ تومان بوده است و امروز بخشی از صنعت سیمان که عمر بیشتری دارد، با فرسودگی دست و پنجه نرم می‌کند؛ فرسودگی که به طور طبیعی باید هر سال در سود کارخانه‌ها پیش‌بینی شود تا به یک باره با از کار افتادن قطعات اصلی شاهد تعطیلی کارخانه‌ها نباشیم، اما متاسفانه توان مالی شرکت‌های این صنعت با توجه به ارزانی سیمان باعث شده است که هزینه‌های استهلاک را پیش‌بینی نکنند و در نتیجه به خرابی قطعات اصلی باید حداقل منتظر تعطیلی چند ماهه کارخانه‌ها آن هم در صورت مساعدت سیستم بانکی یا صندوق توسعه ملی باشیم که در شرایط کنونی امری بسیار بعید به نظر می‌رسد. فرسودگی صنعت سیمان در حالی اتفاق می‌افتد که امروز هر تن سیمان از در کارخانه در کشور‌های همسایه به نرخ ۶۵ دلار به فروش می‌رسد و در صورت تعطیلی کارخانه‌ها و کمبود سیمان و با توجه به حجیم بودن این کالا و هزینه‌های حمل‌ونقل باید به نرخ سرسام‌آوری خریداری شود که قطعا واردات با این نرخ‌ها به هیچ عنوان به صرفه نیست؛ بنابراین در شرایط کنونی وزارت صمت باید فرسودگی این صنعت را جدی بگیرد.

منبع: دنیای اقتصاد

عناوین برگزیده