به گزارش میمتالز، بهرام شکوری در دومین پنل پنجمین کنفرانس ملی حکمرانی و سیاستگذاری عمومی که به همت پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف و اندیشکده معدن و صنایع معدنی با عنوان نظام حکمرانی در صنایع معدنی، چالشها و راهکارها برگزار شد، اظهار کرد: تعاریف زیادی از حکمرانی خوب وجود دارد؛ ما باید بپذیریم که حکمرانی حاضر، حکمرانی خوبی نیست. به نظر من حکمرانی خوب را میتوان با آثارش متوجه شد. نتیجه حکمرانی خوب، رفاه مردم، سلامت، توسعه و... خواهد بود. اگر حکمرانی خوبی داشتیم، سهم ما در تولید ناخالص داخلی بیشتر بود، سهممان در ارزآوری بیشتر بود، معان ما توسعه داشتند و...؛ بنابراین اگر امروز اینجا هستیم، یعنی حکمرانی خوبی در صنایع معدنی و بخش معدن نداریم. در نتیجه باید نوع حکمرانی خود در بخش معدن را تغییر دهیم و سیاست خود را به نحوی کنیم که هم بخش خصوصی و هم فعالان اقتصادی و هم سرمایهگذاران داخلی و خارجی مناسب باشد.
او افزود: پله اول توسعه این است که پی ببریم چقدر ناتوان هستیم. اگر همیشه بگوییم کسی مثل ما نیست، راهی برای یادگیری و اجرای سیاستهای جدید نخواهیم داشت؛ بنابراین باید بدانیم حکمرانی خوبی در حوزه صنایع معدنی وجود ندارد.
به گفته شکوری، حکمرانی خوب بسیار مهمتر از داشتن ثروت است. صرف داشتن برخی منابع انرژی یا منابع و ذخایر کشور که به عنوان ثروت کشور هستند، نمیتوانیم به توسعه برسیم مگر اینکه حکمرانی خوب داشته باشیم. اگر ما به جایی نرسیدیم، علی رغم مزیتهایی که در کشور داریم، در نتیجه حکمرانی است؛ اینکه چه تولید کنیم و تا کجای زنجیره پیش برویم، چیزی نیست که ما تعیین کنیم و نیازمند یک کار کارشناسی است. ما اگر مزیت هم داریم، مارجین سودمان باید بیشتر باشد که هم در دنیا رتبه بندی خود را تغییر دهیم و هم صادرات بیشتری در دنیا داشته باشیم. یکی از مشکلات این است که ما سیاستگذاری مناسبی نداریم. ما فکر میکنیم حکمرانی خوب یعنی دخالت در اقتصاد؛ اما حکمرانی خوب یعنی کار کارشناسی کردن. باید استراتژی تدوین شود. استراتژی توسعه صنعتی مثل پازل است و شما نمیتوانید فقط هدف مشخص کنید. وقتی هدف ۵۵ میلیون تن تولید است، آب، برق، سوخت و... نیز باید تنظیم شود.
جعفری طهرانی، تحلیلگر ارشد بازارهای بینالملل معدنی در ادامه گفت: وقتی حکمرانی خوبی نداشته باشیم، تفاوتی ندارد بالای زنجیره باشیم، پایین زنجیره باشیم یا میان آن. من موافق نیستم ما بپذیریم در فوتبال قوی نیستیم و مربی از خارج بیاوریم؛ اما در بخش معدن و سایر بخشها این کار را نکنیم. واقعیت قضیه نظام حکمرانی است. یک مدیر در صورتی میتواند به درستی مدیریت کند که رگولاتور بتواند قوانین خوبی ترسیم کند. رگولاتوری که در چین است و بحث زنجیره فولاد را بررسی میکند، برای تنظیم زنجیره فولاد هر دو هفته یک بار با سازمانهای ذی ربط برای تنطیم بازار نشستی دارد. مثلا در آخرین نشست، برای کنترل قیمت محصولات فولادی داخلی چین و کنترل مصرف سرانه و صادرات، مورد بررسی قرار گرفت.
او افزود: ما بارها دیدیم که قانونگذار با وضع قوانین متعدد، در زمینه تولید و صادرات بحران آفریده است. ما سه تابستان بحران برق داشتیم و دو زمستان، بحران گاز. من در دو سال اخیر برنامهای ندیدم که حاکمیت بخواهد برای رفع این بحرانها اجرایی کند. وقتی برق شرکت را قطع میکنید، چه انگیزهای دارد که نیروگاه بزند؟ جمعیت ایران بالای ۸۵ میلیون نفر است؛ جمعیت ایران و ترکیه نزدیک است. اما در ترکیه بازار به خوبی کنترل میشود. نقش تشکلها در قانونگذاری در حد صحبت است. قرار نیست اشتباهاتی که دیگران کردند را ما دوباره انجام دهیم. قانونگذاری بد سبب فرار سرمایه میشود. ما شانسی برای جذب سرمایه گذار خارجی نداریم.
بهادر احرامیان در ادامه گفت: در فولاد و مس اگر نگاه کنید، بزرگترین تولیدکننده فولاد دنیا چین است و نصف مواد اولیه خود را وارد میکند؛ نفر دوم ژاپن است که هم فولاد، هم سنگ آهن و هم ذغال سنگ خود را وارد میکند؛ هندوستان، کره جنوبی و... همه انرژی و سنگ آهن خود را وارد میکنند. ترکیه گرانترین انرژی اروپا را دارد و بزرگترین واردکننده آهن قراضه دنیاست. در لیستی که جلوی ما وجود دارد، بسیاری مزیتهای ما را ندارند. فولاد مثل نفت و گاز نیست که فکر کنیم بدون انرژی میتوانیم در آن قوی باشیم. عنصر مهم در این خصوص، حکمرانی خوب است. این جایگاهی که داریم به راحتی از دست میرود. مهم است که ببینیم به چه کیفیتی از حکمرانی نیاز داریم. اینکه در فولاد جایگاه دهم را داریم مثل نفت و گاز نیستیم. این جایگاه از بین خواهد رفت اگر حکمرانی خوب نباشد. اگر میخواهیم در زنجیره صنایع فلزی صنایع پایین دست شکل دهیم، قدم اول توجه به حکمرانی خواهد بود.
او افزود: برخی شکل نگرفتن صنایع پایین دست را به خاطر صنایع بالادست میدانند. مشکل این نیست. مشکل نامناسی بودن فضای کسب و کار در این زمینه است. عدم تعادل از تولید نیست؛ از مصرف است و این سبب میشود ما گاز و انرژی کافی نداشته باشیم که به صنعت بدهیم و صنعت را میخوابانیم. کجای دنیا مصرف انرژی بخش مسکونی در این حد است؟ در بسیاری از ساختمانها شوفاژ اول پاییز روشن و آخر فروردین خاموش میشود. برای تعادل دما، پنجره را باز میکنیم و کاری با کم کردن شوفاژ نداریم. شوفاژها دائم در حال کار کردن هستند و این امر سبب میشود صنعت را بخوابانیم.
او گفت: دولت باید اجازه دهد خود اقتصاد رقابتی و بازار، مسیر درست را مشخص کنند و تصمیم بگیرند. قیمتگذاری مهمترین مشکلی است که در صنعت فولاد با آن مواجهیم. تورم ما نزدیک ۵۰ درصد است. تورم با گرانی فرق دارد؛ ریشه تورم افزایش پایه پولی و... است. جنس گرانی چیز دیگری است. گرانی یعنی آب معدنی به هر دلیلی قیمتش در بازار بالا میرود، اما قیمت دیگر کالاها بالا نمیرود. ما باید ریشه گرانی را پیدا کنیم.
منبع: اقتصاد آنلاین