به گزارش می متالز، برای آگاهی از اهمیت موضوع تحقیق و توسعه، با مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان به گفتوگو نشسته ایم. فرزاد ارزانی اعتقاد دارد مقوله تحقیق و توسعه آنگونه که باید و شاید در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است و باید نگاه مدیران و مسئولان صنعت کشور به این موضوع تغییر کند. وی همچنین میگوید یکی از مشکلات اساسی تحقیق و توسعه، تعریف نشدن ساختارها است و در این زمینه باید حلقههای مختلف علم و صنعت یعنی کارخانهها، دانشگاهها و پژوهشکدهها با یکدیگر ارتباط پیدا کنند. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
اگر به کشورهای پیشرفته و کشورهایی که در زمینه صنعت فعالیت میکنند، توجه شود، افزون بر چندین درصد از سود ناشی از عملیات تولید آنها به بخش تحقیق و توسعه اختصاص پیدا میکند، چراکه این بخش بهنوعی زیربنای توسعه محصول بهشمار میرود. در شرایط کنونی تولید محصولات در راستای ایجاد رفاه بیشتر، ارزانتر، فراگیرتر و کیفیتر است. یکی از روشهایی که با آن میتوان نیازهای متقاضیان را درباره یک محصول برآورده کرد، توجه به موضوع تحقیق و توسعه است. در تمام دنیا بسته به ساختار شرکتها، واحدهای تحقیق و توسعه میتوانند با کمک و مشارکت شرکتهای تولیدکننده، سفارش بپذیرند. در این میان، نکته مهم هزینه سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ و پیشرو در زمینه تکنولوژی و تولید محصول است، زیرا بخش تحقیق و توسعه باید از بودجه کافی برخوردار باشد تا بتواند وظایف خود را انجام دهد. بودجهای که شرکتهای بزرگ و توانا به بخش تحقیق و توسعه اختصاص میدهند، بسیار قابل توجه است. در حقیقت یکی از دلایل رشد شرکتهای پیشرو نیز اختصاص بخش قابلتوجهی از درآمد و فروش به بخش تحقیق و توسعه است. با اختصاص بودجه مناسب به این بخش و نیز بهکارگیری افراد متخصص در زمینههای مورد نظر، میتوان انتظار داشت که توسعه محصول بهعنوان یکی از اصلیترین دستاوردهای بخش تحقیق و توسعه حاصل شود. این امر موجب خواهد شد که موضوع تحقیق و توسعه در صنعت جدی گرفته شود.
از نگاه دیگر با توجه به مباحث بومیسازی که بهتازگی به آن بیشتر توجه میشود، مراکز تحقیق و توسعه میتوانند پل ارتباطی خوبی بین پارکهای علم و فناوری، دانشگاهها و مراکز صنعتی باشند و این هدف مهم را تحقق بخشند.
با توجه به بودجهای که شرکتها در ایران به بخش تحقیق و توسعه اختصاص میدهند، بهنظر میرسد که به جایگاه این بخش در کشور توجه شایستهای نمیشود. یکی از دلایل احتمالی که به این بخش در صنعت فولاد توجه کافی نشده این است که صنعت فولاد کشور رقابتی نیست، ولی با تغییر استراتژیهای تولید فولاد و تعریف اهداف صادراتی برای این بخش، توجه به واحدهای تحقیق و توسعه با نگاه به توسعه محصولات و ارتقای کیفیت، لازم و ضروری است. با این حال، بخش تحقیق و توسعه زمانی میتواند در کشور عرض اندام کند، قدرت داشته باشد و به فعالیت بپردازد که بودجه مناسبی به آن اختصاص داده شود. بودجه مناسب نیز از طریق اختصاص بخشی از درآمد و فروش شرکتهای تولیدکننده و عرضهکننده محصول در بازار تامین میشود. بنابراین اگر شرکتهای تولیدکننده یا ارائهدهنده خدمات به سایر حوزهها، بخش مناسبی از درآمد خود را به واحدهای تحقیق و توسعه اختصاص دهند، طبیعی است که این واحدها میتوانند نقش بسیار موثرتری در توسعه محصولات و تنوع آنها ایفا کنند. همانطور که پیش از این نیز عنوان شد، واحدهای تحقیق و توسعه، وظیفه توسعه محصولات را برعهده دارند. در این میان تولیدکنندگان محصولات فولادی نیز علاقهمند به ایجاد تنوع بیشتر در محصولات خواهند بود؛ چراکه تنوع در محصولات باعث افزایش قدرت رقابت آنها در بازارهای جهانی و پیشی گرفتن از رقبا در گرفتن بازار خواهد شد. طبیعتا با ایجاد تنوع در محصول، قدرت انتخاب مشتریان برای خرید محصول نیز بیشتر میشود. در نتیجه شرکتهایی که روی توسعه محصول سرمایهگذاری میکنند، میتوانند نیازها را بهتر تامین کنند.
همانطور که گفته شد، یکی از چالشهایی که درباره فعالیتهای مربوط به تحقیق و توسعه وجود دارد، کمبود بودجه در این بخش یا کمتوجهی برخی از شرکتها به این امر است. به عبارت بهتر، تحقیق و توسعه در ابتدای مسیر و شروع کار به سرمایه نیاز دارد. چالش دیگری که در زمینه تحقیق و توسعه بهچشم میخورد، ساختارها هستند. در این زمینه باید ساختارهایی را تعریف کرد که قادر باشند بودجه و سرمایه دریافت شده را به خدمت گرفته و از آن به نحو شایسته، بهینه و مدیریت شده استفاده کنند.
نکته قابل توجه دیگر آن است که باید جایگاه تحقیق و توسعه در شرکتها و در کل کشور مشخص شود. در این میان پرسشهای مهمی نیز مطرح میشود. بهعنوان مثال، آیا صنعتگران بهطور مستقل قصد راهاندازی واحدهای تحقیق و توسعه و اختصاص بودجه به آنها را دارند که وظایف خود را در درون شرکت انجام دهند؟ یا اینکه موضوعات تحقیق و توسعه را بهصورت برونسپاری به دیگر شرکتها (شرکتهای دانشبنیان) واگذار میکنند؟ در این مورد بعضا میتوان دپارتمانهای کوچکی بهعنوان تحقیق و توسعه در شرکتها بهوجود آورد تا از طریق این دپارتمانها، تولیدکنندگان با شرکتهای دانشبنیان و دیگر شرکتهای دارای توانمندی مرتبط با نیاز صنعت، ارتباط برقرار کنند. همچنین میتوان تشکلهایی را برای ارتباط صنعت با شرکتهای دانشبنیان تاسیس کرد که تولیدکنندگان به آنها سفارش دهند. در ادامه بودجه و هزینه لازم نیز در راستای سفارش، میتواند در اختیار شرکتهای دانشبنیان یا شرکتهای دارای توانمندی مورد نظر قرار گیرد که تمرکز آنها تنها روی موضوعات سفارش شده از سوی دیگر شرکتها است.
چالش دیگر که شاید مهمترین مساله نیز همین باشد، نگاه مدیران و سیاستگذاران کلان به مقوله تحقیق و توسعه در کشور است. ممکن است اعتقاد و خودباوری در زمینه تحقیق و توسعه در شعارها و صحبتها مشاهده شود، اما این مقوله در عمل نیاز به توجه بیشتری دارد، چراکه شعارها باید به عمل تبدیل شوند. رفتار مدیران نیز باید در قبال تحقیق و توسعه جدیتر باشد.
برای حل این چالشها در برخی از بخشها اصلاح قوانین و ساختارهای وزارت علوم و در برخی دیگر اصلاح ساختارهای واحد تحقیق و توسعه درونصنعتی لازم است. محققان و پژوهشگران دانشگاهی نیز باید با اصلاح قوانین مربوطه حضور موثرتری در صنعت داشته باشند.
در موضوع تحقیق و توسعه باید از دانش و تجارب جهانی بیش از پیش استفاده کنیم. فرآیندهای تولید در بسیاری از کشورها مدام در حال تغییر و رو به پیشرفت است. کشورهای بزرگ تولیدکننده فولاد مانند کره جنوبی و چین در زمینه تحقیق و توسعه این صنعت سرآمد هستند و در این بخشها سرمایهگذاریهای بسیاری انجام داده و نتایج لازم را گرفتهاند. اعتقاد بر این است که باید با این تولیدکنندگان به مذاکره پرداخت و از دانش و تجربیات آنها در صنعت فولاد استفاده کرد. قرار نیست در صنعت فولاد طرحهایی که پیش از این روی آنها کار شده و نتیجه لازم درباره آنها بهدست آمده، مجددا برنامهریزی شود.
جدا از بحثهای محرمانه در بخش تحقیق و توسعه، برای جذب اعتماد بیشتر در حوزه صنعت شرکتها باید اطلاعات خود را به اشتراک بگذارند. از این طریق میتوان تجربیات شرکتهای گوناگون را برای کاهش هزینهها و جلوگیری از تحقیق و هزینه مجدد، مورد استفاده قرار داد. بهطور قطع، بازخوردهای به اشتراکگذاری اطلاعات مثبت خواهد بود.
در بخش تحقیق و توسعه باید افراد بهشکل مناسبی تربیت شوند و با علم پژوهشگری آشنا باشند. در دانشگاهها دانشجویانی پرورش مییابند و بعضا وارد محیط صنعتی میشوند. در رابطه با پژوهش در حوزه تحقیق و توسعه باید بیشتر دانشگاهها وارد کارزار و دست بهکار شوند. اگر در دانشگاهها به مقوله پژوهش در تحقیق و توسعه بهای بیشتری داده شود، جذب متخصصان در این بخش نیز زیاد خواهد بود. در این میان مساله مهم برقراری ارتباط بین مراکز پژوهشی و تحقیقاتی با دانشگاهی است. همچنین باید میان این مراکز با واحدهای صنعتی نیز ارتباط مناسبی برقرار شود. بهنظر میرسد این نوع ارتباطات همچنان تعریف نشده و ضعیف است. در کشور پژوهشکدههایی در زمینه فولاد وجود دارند که میتوانند در کنار قطبهای صنعتی و دانشگاهها قرار بگیرند. بهعنوان نمونه، میان فولاد هرمزگان، فولاد مبارکه، پژوهشکده فولاد و دانشگاه صنعتی اصفهان تفاهمنامه همکاری امضا شده است. لازم است این ارتباطات در کل کشور بهطورنظاممند و با ساختار معین برقرار شود.
در زمینه تحقیق و توسعه به واحدهای پایلوت نیاز داریم. یعنی واحدهایی که در آنها شرکتها بتوانند بهطور مرتب نتایج تحقیقات خود را مشاهده کنند و فرآیندها را بهبود دهند، چراکه شرکتهای تولیدکننده، ریسک توقف فعالیت واحدهای تولیدی خود و تحمل خسارات احتمالی بهمنظور تست یک فرآیند و بهبود روشها را قبول نمیکنند. از اینرو، لازم است در واحدهای پایلوت روشها و فرآیندها در مقیاس نیمهصنعتی مورد آزمایش قرار گیرند.
در شرایط کنونی که کشور تحریم شده، باید به نیازهایی توجه کرد که از طریق آنها تولید در کارخانههای فولاد متوقف نشود. در حال حاضر نیازهای اصلی فولادسازان برای ادامه تولید شامل مواد اولیه، انرژی و قطعات است. باید این نیازها از سوی واحدهای تحقیق و توسعه شناسایی و به مراکز پژوهشی و تحقیقاتی ارائه شوند. فولادسازان میتوانند در کنار فعالیتهای خود و تامین نیازها از خارج یا داخل، پروژههایی را در قالب تحقیق و توسعه با شرایط یاد شده تعریف کنند تا توانایی آنها و مراکز تحقیقاتی افزایش پیدا کند و تامین نیازها از خارج به داخلی تغییر یابد. این رویکرد باعث میشود تحریم آسیب کمتری به صنعت فولاد کشور وارد کند.