به گزارش میمتالز، شرکتهای برق اروپایی، که به روسیه نیز وابسته بودند، در قراردادهای دیگر حداکثر استفاده را کردند. اپراتورهایی در فنلاند و اروپای شرقی بودند که صاحب رآکتورهای ساخت روسیه بودند که فقط شرکتهای روسی میدانستند که چگونه آنها را تغذیه کنند. یافتن یک رقیب آمریکایی که بتواند میلههای اورانیوم را در بلوکهای شش ضلعی که چنین نیروگاههایی نیاز دارند قرار دهد، یک سال طول کشید. اکنون آنها به دنبال فلز مورد نیاز برای راه اندازی مجدد تتریس اتمی هستند.
بیشتر عرضه اورانیوم مستقیماً از معادن تامین میشود. کانادا و قزاقستان، دو صادرکننده قابل اعتماد، ۶۰ درصد از این عرضه "اولیه" را به خود اختصاص میدهند. یک چهارم کل عرضه جهانی از منابع "ثانویه" تامین میشود. بلوکهای سوخت تخلیه شده، هر سه تا چهار سال یکبار تعویض میشوند، دوباره غنی شده و مورد استفاده مجدد قرار میگیرند.
هفته گذشته اورانو، غول دولتی فرانسه، اعلام کرد که فرآوری سنگ معدن خود را در آنجا به دلیل کمبود مواد شیمیایی حیاتی متوقف کرده است. سردردهای لجستیکی باعث میشود که Kazatomprom، تامین کننده پیشرو قزاقستان، کمتر از حد انتظار اورانیوم ارسال کند (معمولاً از روسیه عبور میکند). کامکو، قهرمان کانادا، اخیراً پس از وقفه در دو معدن، پیشبینی تولید خود را ۹ درصد کاهش داد.
همه اینها احتمالاً بازار را در سال آینده با کسری نگه میدارد، همانطور که از سال ۲۰۱۸ تاکنون وجود داشته است. با این حال، کمبود مطلق همچنان بعید است.
Cameco و Kazatomprom پس از کاهش تولید در دهه ۲۰۱۰، ظرفیت استفاده نشده زیادی دارند. تام پرایس از لیبروم تخمین میزند که آنها میتوانند ۱۵ تا ۲۰ درصد دیگر به عرضه جهانی در کمتر از ۱۲ تا ۱۸ ماه اضافه کنند. اگر این امر نتواند بازار را رام کند، افزایش مداوم قیمت انگیزه افتتاح معادن جدید را خواهد داشت. مشکلات عرضه نیز بعید است که برای مدت طولانی دوام بیاورند؛ بنابراین محتملترین نتیجه، قیمتهای بالا برای چند سال است، با بازگشت مازاد تا اواسط دهه. هیچ کس پیش بینی نمیکند که سال ۲۰۰۷ تکرار شود، زمانی که خرید توسط اولین صندوق اورانیوم و سیل در معادن بزرگ در کنار هم قیمت نقدی را به بیش از ۱۳۵ دلار در هر پوند رساند. به هر حال، شرکتهای آب و برق فضای کافی برای جذب شوکهای قیمتی دارند. از آنجایی که اورانیوم به شدت فرآوری میشود، ارزش مواد خام کمتر از نصف سوخت تمام شده است که خود تنها ۱۰ درصد از هزینههای عملیاتی کارخانه را تشکیل میدهد (در مقابل ۷۰ درصد برای گاز طبیعی).
منبع: ایفنا