به گزارش میمتالز، محمدرضا یزدیزاده؛ عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور ضمن اشاره به وضعیت نامطلوب تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی در ایران در یک دهه اخیر، گفت: یکی از دلایل اینکه بخش تولید در کشور رونق نمیگیرد، این است که این بخش از یک طرف با کمبود منابع مالی و نقدینگی مواجه است و از طرف دیگر از نظر بازدهی اقتصادی، قابلیت رقابت با بخشهای غیرمولد ازجمله سوداگری در بازارهای ملک، ارز و طلا را ندارد. در هرکجای جهان اگر چنین معادلهای برقرار باشد که سوداگری سوددهی بالا داشته باشد و جریان یافتن منابع مالی به آن با هیچ مانعی از سوی حاکمیت مواجه نشود، به طور حتم بخشهای تولیدی و مولد امکان رونق و شکوفایی نخواهند داشت؛ بنابراین یکی از پیشنیازهای اساسی برای رشد و رونق اقتصادی، هدایت اعتبارات از بخشهای غیرمولد به بخشهای مولد و در کنار آن پایین آوردن بازدهی سرمایه در بخشهای غیرمولد است؛ و کشورهای پیشرو جهان از دیرباز برای تحقق این مهم به سراغ مالیات بر عایدی سرمایه رفتهاند.
وی افزود: آنچه ما از مالیات بر عایدی سرمایه دنبال میکنیم در وهله اول جلوگیری از انتقال سرمایه از بخش تولید به غیرتولیدی و در مرحله بعدی هدایت سرمایه به فعالیت مولد است. چنانچه بر بخشهای غیرمولد مالیات بازدارنده بر عایدی سرمایه وضع شود، هم سود این فعالیتها کاهش مییابد و بخشهای تولیدی و مولد قابلیت رقابت با آنها را پیدا میکنند و هم با کاهش جذابیت آنها، امکان جریان یافتن منابع به بخشهای مولد فراهم میشود؛ بنابراین مالیات بر عایدی سرمایه ابزار مهم هدایت منابع به بخشهای مولد و تولیدی کشور است.
یزدی زاده تاکید کرد: در عین حال برای تحقق این هدف لازم است مالیات بر عایدی سرمایه به شکلی موثر در قانون تصویب و در عمل اجرا شود؛ در واقع اگر بنا باشد در این قانون معافیتهای گستردهای اعمال شود یا نرخ بازدارندهای برای آن در نظر گرفته نشود، بعید به نظر میرسد که بتواند هدف مهم کاهش جذابیت بخشهای غیرمولد و هدایت منابع به بخشهای مولد اقتصاد را محقق کند. آنچه در خصوص تصویب این قانون به گوش میرسد این است که علاوه بر بازدارنده نبودن نرخها و اعطای معافیتهای گسترده، قرار است از این مالیات تورم زدایی شود که به شدت اثرگذاری آن را کاهش میدهد و آن را به یک قانون بی خاصیت تبدیل میکند.
این کارشناس اقتصادی ضمن تاکید بر اینکه نباید در فضای رسانهای افکار عمومی را نسبت به این مالیات ترساند، افزود: در همه کشورهای پیشرو کسب سود از سرمایه غیرمولد با مالیاتهای سنگین مواجه میشود و عموم مردم مخاطب این مالیات نیستند. در عوض وقتی این مالیات به صورت موثر وضع شود و اثر لازم را بر رونق بخشهای تولیدی بگذارد، نفع آن به عموم مردم میرسد و به این ترتیب تنها سرمایهداران کلانی که از بخشهای غیرمولد کسب سود میکنند از این مالیات متضرر میشوند.