به گزارش می متالز، عبور شاخص کل از قله قبلی (در نهم مهرماه) از سوی معاملهگران نموداری یک مقاومت روانی برای بازار به شمار میرفت که امروز این مقاومت در ابتدای معاملات شکست. با این حال بار دیگر شاهد عقبنشینی شاخص در ادامه معاملات هستیم. در چنین شرایطی مشاهده میشود که برخی از معاملهگران به دنبال شباهتهای فضای کنونی با دوره اوجگیری بازار در مهرماه، انتظار عقبنشینی شاخص از سقف تاریخی را دارند و سعی دارند این دیدگاه را با تحلیلهای نموداری توجیه کنند. به دلیل همین حساسیت به سطح روانی مزبور (سقف تاریخی شاخص) نجوای نگرانی از اصلاح شدید قیمتها در بازار به گوش میرسد. در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که آیا دوران صعود سهام به پایان رسیده است و آیا مطابق با پاییز باید در انتظار اصلاح قابل ملاحظه قیمتها در بورس تهران بود؟
واقعیت این است که از ابتدای اسفند بازار ارز بازدهی حدود ۶ درصدی را به ثبت رسانده و همزمان شاخص کل بورس تهران بیش از ۲۳ درصد افزایش نشان داده است. از طرفی، ارزش معاملات خرد سهام هم به سطوح یکهزار میلیارد تومان نزدیک شده است. بررسی بازارها از ابتدای مهر تاکنون نیز از پیشتازی بورس تهران در مقایسه با دیگر بازارها حکایت دارد. شاخص کل بورس تهران از ابتدای پاییز سال گذشته تاکنون بازدهی ۲۱ درصدی را رقم زده و این در حالی است که دلار در بازار ارز تهران افت بیش از ۴ درصدی را تجربه کرده و سکه نیز رشد کمتر از ۸ درصد را به ثبت رسانده است. با وجود این، مقایسه وضعیت کنونی بازارها از ابتدای سال ۹۷ همچنان بورس تهران جامانده بازارها محسوب میشود. شاخص کل بورس تهران در مقایسه با ابتدای ۹۷ رشد حدود ۱۰۱ درصدی را تجربه کرده و این در حالی است که دلار و سکه به ترتیب بازدهی ۱۸۴ و ۲۰۰ درصدی را طی این مدت به ثبت رساندهاند.
حال، با رشد شاخص کل بورس تهران عبور مقطعی این نماگر از سقف تاریخی خود این سوال مطرح میشود که آیا سهام پس از رشدهای اخیر (در دو ماه گذشته) و در حالیکه سایر بازارها به خصوص ارز، رشد مشابهی را تجربه نکردهاند میتواند همچنان در عبور از سقف تاریخی و ادامه مسیر صعودی موفق باشد. برخی نسبت به این موضوع چندان خوشبین نیستند و بر این اساس به دنبال فروش سهام و خارج سهام از جریان معاملات هستند. در عین حال، معاملهگران بسیاری نیز به ادامه صعود سهام معتقد بوده و در شرایط کنونی سهام را همچنان بازاری با بیشترین پتانسیل برای سرمایهگذاری میدانند. در این خصوص دلار، قیمتها در بازار جهانی و همچنین نزدیک شدن به فصل مجامع را میتوان سه عامل مهم در حمایت از سهام معرفی کرد.
پس از اوجگیری قیمتها طی دوره قبلی در مهرماه، اصلاح نرخ دلار در بازار آزاد، سهام را تحت فشار فروش گذاشت. بسیاری بر همین قیاس، افت اخیر نرخ دلار در بازار ارز تهران را نخستین نشانه برای پایان روند صعودی بورس تهران میدانند. با این حال با نگاهی دقیقتر مشخص میشود که چنین استدلالی چندان نمیتواند درست باشد. اما واقعیت این است ارزش طیف وسیعی از سهمها عمدتا با نرخهای سامانه نیما هماهنگ میشود که اکنون اختلاف حدود 30 تا40 درصدی را با نرخهای بازار آزاد دارد. از این رو، آنچه در ارزشگذاری اکثر سهمها مهم است، نه نرخهای آزاد ارز، نرخ تسعیر ارز در صورتهای مالی شرکتهای صادراتی بورسی است. واقعیت این است که نرخ نیمایی ارز از سطوح دستوری و پایین خود فاصله گرفته و به نظر میرسد اثرات این موضوع در عملکرد ۱۲ ماهه شرکتها منعکس خواهد شد. نکته دیگر به انتظارات آتی بازمیگردد که همچنان سناریوهای افت محسوس نرخ دلار را رد میکند و سطوح پایین دلار را با توجه به وضعیت کنونی بودجه دولت و دیگر مولفههای اقتصادی چندان محتمل نمیداند.
نکته دیگر به رونق بازار جهانی طی هفتههای اخیر بازمیگردد. در مهرماه همزمان با افت نرخ دلار در بازار داخل افت قیمت نفت و دیگر کالاها در بازار جهانی نیز مشاهده شد که به افت سهام مرتبط دامن زد. اما قیمتهای جهانی اکنونی جهتگیری غالبا صعودی دارند. اگرچه درخصوص بازار جهانی نیز با توجه به عدم قطعیتهای موجود نمیتوان اظهارنظر قاطعی داشت اما مواردی مانند چشمانداز مثبت حصول توافق تجاری میان چین و آمریکا(دقیقا برخلاف مهر) و برخی از آمارهای اقتصادی، سوخت رشد قیمتی کالاهای پایه در بازار جهانی شده است. از سوی دیگر برخی از کارشناسان از ماهها قبل نسبت به وقوع رکود در اقتصاد جهانی هشدار دادهاند. در شرایط نامطمئن فعلی تنها میتوان به قیمتهای کنونی اعتماد کرد که حاوی سیگنال مثبت برای بورس تهران و سهام شرکتهای وابسته در گروههای مختلف کالایی است.
در شرایط کنونی همچنان میتوان گفت که احتمال رشد قیمت بیشتر از افت آن است. البته این به این معنی نیست که همه نمادها دارای ظرفیت یکسان برای صعود هستند. در شرایط کنونی حتی برای برخی از گروهها میتوان هشدار به حبابی شدن قیمتها را با متغیرهای کنونی مطرح کرد. گرچه سهام در ماههای اخیر مسیر صعودی را در پیش گرفته است با این حال بهصورت مشخص نرخهای کنونی دلار در بازار آزاد در سهام شرکتها لحاظ نشده است. نکته دیگر به وضعیت مناسب بازار جهانی بازمیگردد که در کنار رفع شدن نسبی گرههای صادراتی اثر مثبت بر سودآوری شرکتها داشته باشد. نکته سوم توجه ویژه به فصل مجامع و تقسیم سود شرکتها است. اگر بنا باشد سودهای برآوردی کارشناسان (به گزارش اجماع تحلیلگران مراجعه شود)، سود حاصل از تسعیر ارز (رشد نرخ نیمایی نسبت به عملکردهای فصلی) اضافه شود باید در انتظار تقسیم سودهای قابل توجه در فصل مجامع بود. عوامل بازاری که همیشه بهانهای برای صعود سهام بودهاند نیز برای بازی معاملهگران و ورود نقدینگی کم نیست و از این منظر نیز میتوان بهانههای مختلف را برای رشد سهام مطرح کرد. بر این اساس همچنان احتمال تشدید قدرت نقدینگی تازهنفس در سهام وجود دارد (رشد بیش از پیش ارزش معاملات). با این حال دو نکته که باید مورد توجه قرار گیرد لزوم تفکیک سهام در گروههای مختلف به منظور جلوگیری از زیان است. نکته دیگر اینکه انتظار برای رشد سهام به منظور صعود قطعی سهام طی روزهای آتی نیست بلکه چشمانداز سهام همچنان صعودی به نظر میرسد. اگر از لنز دلار به سهام نگاه کنیم میتوان گفت سهام همچنان پتانسیل صعود ادامهدار را دارد. با این حال باید به ریسکهای احتمالی که میتواند به سهام اضافه شود نیز اشاره کرد. لازم به ذکر است که در زمان رشدهای چشمبسته و پرشتاب بورس در پایان شهریور و روزهای نخست مهر، «دنیای بورس» به صعود افسارگسیخته سهام و احتمال اصلاح سنگین اشاره کرده بود. در شرایط کنونی نیز پس از صعودهای اخیر باید در انتظار یک موج اصلاحی در سهام بود اما با وضعیت موجود به نظر میرسد این اصلاح چندان دوامی ندارد. شاید بزرگترین ریسک بورس در شرایط کنونی سیاستگذاریهای اشتباه مانند ایجاد موانع دوباره در بورس کالا مانند اجبار به عرضه فولادیها در بورس کالا و ممانعت از صادرات باشد؛ بلایی که مدیران دولتی بر تولیدکنندگان در سال ۹۷ نازل کردند و به دنبال آن صادرات کشور در مواردی مانند فروش خارجی فلز روی افت قابل توجهی داشت. چنین سیاستهای رانتزا باید مورد توجه معاملهگران قرار گیرد.