به گزارش میمتالز، عنوانی در جولای ۲۰۰۳ در نشریه The Age منتشر شد: «اندرو فارست یک طرح بزرگ ۲.۱ میلیارد دلاری برای یک شرکت کوچک معدنی در پرت دارد». آن شرکت Allied Mining and Processing نام داشت که احتمالاً هرگز نام آن را نشنیدهاید. اما این ریشههای ضعیف، این لباس کوچک، به یکی از بزرگترین شرکتهای بورسی استرالیا با ارزش بازار بیش از ۸۸ میلیارد دلار استرالیا تبدیل شد.
بیست سال پیش اندرو (تویگی) فارست، نام این سهام را به گروه فلزات فورتسکیو تغییر داد. بقیه داستان، تاریخ است، اما این داستان جادهای به سمت ثروت عظیم است. فورتسکیو شاید بزرگترین داستان موفقیت از آخرین رونق معدنکاری بود. سهامی که تنها پنج سال بعد از ارائه از ۲ سنت به ازای هر سهم در سال ۲۰۰۳ به بیش از ۱۰ دلار رسید. باور نکردنی است، اما این جهش بیانگر حدود ۵۰۰۰۰ درصد بازدهی است. علیرغم اینکه ظهور معدنکاران جوان سنگ آهن، نمونه اولیه هجوم کالاهای تحت رهبری چین در اوایل دهه ۲۰۰۰ بودند، با این وجود، این مسیر، مسیر همواری برای موفقیت نبود.
در سال ۲۰۰۳ فارست به دنبال ورود به بازار انحصاری سنگ آهن بود. حوزهای که تحت سلطه غولهای معدنی مانند ریوتینتو و بی اچ پی بود. در آن زمان سرمایهگذاری بلند پروازانه او مورد تمسخر تحلیلگران و روزنامهنگاران قرار گرفت. دسترسی به پول نقد برای آغاز معدنکاری سنگ آهن با سرمایه فشرده در اوایل دهه ۲۰۰۰ تقریباً غیرممکن بود. مطمئناً استخراج سنگ آهن در استرالیا نسبتاً ارزان و آسان است. به سادگی سنگ را در کشتی بارگیری کنید و به کارخانههای فرآوری عظیم فولاد چین ارسال کنید و بخش اندکی از زیرساختهای وسیع برای رسیدن به آن نقطه موردنیاز است.
سنگ آهن یک کالای حجیم است. مطالعات امکانسنجی معدن باید شامل هزینههایی باشد که فراتر از عملیات معدنی است. هزینه حمل ریلی، بنادر، تأسیسات بارگیری و… این مسائل موانع ورود است و بزرگان را قادر ساخت تا کنترل خود را بر عرضه سنگ آهن در استرالیا حفظ کنند.
با این حال، این چالشها فارست را منصرف نکردند. مشابه داستان تحول انرژی امروز، چین به عنوان منبع قدرتمند تقاضا برای سنگ آهن در حال ظهور بود. در سال ۲۰۰۳ تولید ناخالص داخلی این کشور حدود ۹ درصد در سال افزایش یافت. اما تعداد کمی پیشبینی میکردند که این رشد ادامه یابد و تعداد کمی از آنها میتوانستند مسیر باورنکردنی قیمتهای سنگ آهن را در پنج سال آینده درک کنند. در سال ۲۰۰۳ اقتصاد جهانی از رکود فناوری و حملات تروریستی در حال چرخش بود و قیمت سنگ آهن به زیر ۲۰ دلار در هر تن رسید.
سال ۲۰۰۳، سال وحشتناکی برای اکثر کالاها بود، به ویژه آنهایی که با روند انرژیهای تجدیدپذیر مرتبط هستند. این در حالی است که سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۳ به بالاترین حد خود یعنی ۸.۱ تریلیون دلار رسیده و بر اساس گزارش بلومبرگ، نسبت به سال ۲۰۲۲ میزان ۱۷ درصد افزایش داشته است. اما در حالی که روایت اصلی به ذخایر فلزات مهم تبدیل میشود، نقد شوندهترین سرمایهگذاران جهان همچنان در معرض دید قرار میگیرند.
این موضوع شامل غولهای معدنی اندرو فارست، جینا، راینهارت و رابرت فریدلند میشود. این وزنههای سنگین هنوز هم غولهای فلزات حیاتی هستند. شک نکنید غنایم نصیب کسانی خواهد شد که بتوانند به این روندهای عظیم کالایی پایبند باشند. بیست سال پیش، این کالا سنگ آهن بود. کالایی که در پاسخ به رشد افسار گسیخته اقتصادی چین قبل از برخاستن عظیم، کند بود. تا سال ۲۰۰۵، قیمت سنگ آهن تقریباً سه برابر شد و به ۵۰ دلار در هر تن رسید. سه سال بعد، قیمت نزدیک به ۲۰۰ دلار در هر تن بود؛ تقریباً ۱۰ برابر افزایش در پنج سال!
در نهایت، قیمتهای بالاتر سنگ آهن، با وجود هزینههای گزاف توسعه، جاه طلبیهای سنگ آهنی اندرو فارست را به واقعیت تبدیل کرد که ما را به بازار امروز معطوف میگرداند. با نگاهی به ریتم تاریخ میبینیم توسعهدهندگان فلزات حیاتی در لبه فرصتهای عظیم قرار میگیرند. به همین دلیل است که میخواهم بگویم سهام فلزات حیاتی، از سال ۲۰۰۳ شامل تولیدکنندگان سنگ آهن میشود.
نشستن در پرتگاه یک حرکت صعودی بزرگ در چرخه کالا به دلیل هزینه هنگفت سرمایه اولیه مورد نیاز برای اجرای پروژهها شرایط ترسناکی است. درست مانند سنگ آهن در اوایل دهه ۲۰۰۰، انتظار میرود که احساسات منفی به سرعت در راستای افزایش قیمتها تغییر کند. چرخههای کالا اینگونه هستند. اینگونه است که سرمایه غیر قابل تصور راه خود را در پروژههای جدید پیدا میکند. اما حرف من را قبول نکنید. بزرگترین افراد دنیا را تماشا کنید و از آنها الگو بگیرید.