به گزارش میمتالز، دستاندرکاران پروژه انتقال آب معتقدند انتقال آب نمکزدایی شده از خلیجفارس به صنایع معدنی جنوب شرق کشور اقتصادیتر از انتقال ماده معدنی به سواحل خلیج فارس است؛ بنابراین برای دستیابی به این هدف، شرکتهای معدنی و صنعتی گلگهر، شرکت ملی صنایع مس ایران و شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، شرکت تأمین و انتقال آب خلیج فارس را به عنوان متولی نمکزدایی و انتقال آب از خلیج همیشه فارس تأسیس کردند.
طبق اعلام وزارت نیرو اجرای پنجطرح انتقال آب از دریا اکنون در دستور کار وزارت نیرو قرار دارد که ظرفیت انتقال آب به مرکز کشور را به یکمیلیارد متر مکعب میرساند. این طرح نیازمند ۲۰۰۰ مگاوات برق است که قرار است بخشی از این انرژی از نیروگاههای تجدیدپذیر و برق سبز تامین شود.
فاز نخست نخستین خط لوله انتقال آب در سال ۱۳۹۹ اجرا شد و قرار است سایر طرحهای انتقال آب نیز بهتدریج اجرا شده و بخشی از آب مورد نیاز استانهای کمآب شرقی و مرکزی کشور از طریق دریای عمان و خلیجفارس تامین شود. طرح انتقال آب از دریای عمان و خلیجفارس قرار است در گام نهایی، منابع آبی جدید هفت استان هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان را تامین کند.
با این حال این پروژه با انتقاداتی از سوی کارشناسان و کنشگران محیط زیست مواجه است. کارشناسان معتقدند شیرین کردن آب یکی از پرهزینهترین، راههای انتقال آب سبب تولید آب خاکستری و برهم خوردن توان زیستی و اکولوژیکی مناطق میشود و یکی از راههای کورتر کردن گره ورشکستگی بحران آب در ایران است.
در ادامه این گزارش با نصرت خوش نیاز، مدیرعامل شرکت مهندسی توسعه آب آسیا، درباره جزئیات طرح، میزان مشارکت شرکتهای فولادی و اثرات زیست محیطی آن گفتگو کردیم.
صد درصد سهام شرکت مهندسی توسعه آب آسیا، مربوط به شرکت تامین و انتقال آب خلیج فارس (واسکو) است. سهامداران شرکت انتقال آب خلیج فارس نیز شامل ۴۴ درصد گلگهر، ۳۳ درصد شرکت ملی مس و ۲۲ درصد شرکت صنعتی و معدنی چادرملو است.
میزان سرمایهگذاری شرکتهای فولادی در این پروژه چقدر است؟
شرکتهای مس، گلگهر و چادرملو بیش از ۲۵ هزار میلیارد تومان در این پروژه سرمایهگذاری کردهاند.
تا خردادماه سال آینده تمام اهدافی که در سال ۱۳۹۲ برای این پروژه دیده شده بود، یعنی تولید روزانه ۴۰۰ هزار متر مکعب آب شیرین و انتقال سالانه ۱۳۰ میلیون متر مکعب آب محقق میشود. بعد از این، متناسب با طرح توسعهای، پروژه باز هم توسعه پیدا خواهد کرد و برنامهریزی شده با کلنگ زنی پروژههای بعدی تا سه یا چهار سال آینده ظرفیت تولید روزانه آب شیرین به ۶۰۰ هزار تن برسد.
در حال حاضر هم روزانه ۸۰ تا ۱۰۰ هزار متر مکعب آب شیرین از این پروژه در روز به صنایع منتقل میشود. ظرفیت البته کل انتقال ۲۰۰ هزار تن است که ۲۵ تا ۲۶ هزار تن به شهرستان خمیر و ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تن به صنایع بالادستی منتقل میشود و مازاد آن موجود است. به همین دلیل اعلام آمادگی کردیم که آب مورد نیاز صنایع را به طور کامل و با توسعه طرح در استان هرمزگان تامین کنیم.
همه این پروژه مربوط به صنایع نیست و بخشی هم مربوط به آب شرب است. همچنین علاقمندان به کشاورزی پیشرفته هم میتوانند از این آب استفاده کنند. اما در مورد کشاورزی پیشرفت هنوز تقاضایی نداشتیم، چراکه این مدل کشاورزی هنوز در مقیاس وسیع در کشور ما عملیاتی نشده است.
همچنین در حال حاضر بخشی از آب شرب از طریق این پروژه برای بندرعباس، شهر رضوان، تامین میشود. تاکنون از ظرفیت ۴۰۰ هزار مترمکعبی تامین آب شرب، ۴۰ هزار مترمکعب تولید میشود. البته در سال جاری بخشی از آب شرب استان یزد هم به صورت اضطراری تامین کردیم. در مجموع این امکان که پدافندی برای شهرها آمادگی داشته باشیم وجود دارد. همچنین در حال برنامهریزی هستیم که این امکان را فراهم کنیم، در صورتی که برخی استانها با تنش آبی مواجه شدند، بتوانیم در بزنگاهها به آنها کمک کنیم.
در حال حاضر مجوز شیرین کردن ۶۰۰ هزار متر مکعب آب به صورت دائم اخذ شده، اما قادر هستیم تا یک میلیون متر مکعب طرح را توسعه دهیم. البته سازمان حفاظت محیط زیست مجوز توسعه و افزایش ظرفیت طرح را به شرط پایش در نظر گرفته است. پایش اثرات زیست محیطی پروژه هم از سوی خود سازمان حفاظت محیط زیست انجام میشود.
همچنین بررسیهای انجام شده نشان میدهد از سال ۱۳۹۶ تاکنون این پروژه آثار زیست محیطی نداشته است. در اصل اگر از مدل تزریق هیدرولیکی در دریا، انحراف داشته باشیم، باید نگران اثرات زیست محیطی در آینده باشیم. اما تاکنون هیچ تخطی و انحرافی از مدلی که سال ۱۳۹۴ به سازمان حفاظت محیط زیست ارائه شده، نداشتیم. اما تاکنون به سازمان حفاظت محیط زیست نشان دادیم اگر این ظرفیت شرینسازی آب را به ظرفیت حداکثری ادامه دهیم، به لحاظ هیدرولیکی مشابه اشل مطالعات قبلی خواهد بود و در نتیجه عارضهای نخواهد داشت و نگرانی از این بابت نداریم.
در مناظره اخیر با آقای درویش هم تاکید کردم که هیچ نگرانی محیط زیستی در رابطه با این پروژه وجود ندارد، چون هیچ ماده شیمیایی را خلاف جریان استفاده نمیکنیم.
امکان انتقال صنایع بالادستی یا صنایع فرآوری معدنی به هیچ عنوان وجود ندارد، اما صنایع پایین دستی خودشان به دنبال جانمایی درست و انتقال به حوزه خلیج فارس هستند. برای مثال فولاد هرمزگان زیرمجموعه فولاد مبارکه است و شرکت ملی مس هم کارخانه اسید سولفوریک خود را به نزدیکی دریا انتقال داده است.
اما در مورد جانمایی واحدهای فرآوری معدنی باید به این نکته توجه شود که مثلا در مورد مس با فرآوری ۳۰ میلیون تن خاک، ۱۶۵ هزار تن کاتد تولید میشود. برای محاسبه میزان خاکی که روزانه باید حملونقل شود، ۳۰ میلیون تن را تقسیم بر ۳۶۵ روز کنید که رقم بالایی محسوب میشود؛ بنابراین فرآوری معدنی باید حتما در محل معادن انجام شود.
منبع: اکونگار