به گزارش میمتالز، از جمله مهمترین موانع توسعه نیافتگی هوشمندسازی در کشور ما فقدان متولی است و به همین خاطر برنامهریزیها در بخش معدن و صنایع دیگر هم انجام نشده است؛ نکته مهم دیگر مربوط به فاصله صنعت از دانشگاه است؛ به این معنا که صنایع دستاوردهای آکادمیک را تنها زمانی میپذیرند که از حصار سیستمهای رایانهای بیرون آمده باشند و در بخشی از صنعت، عیارشان را نشان داده باشند، اما مساله اینجاست که معدن و شرکتهای معدنی هیچکدام حاضر نیستند پایلوت این نرمافزارها باشند و از سوی دیگر نهاد واسطی برای پیوند صنعت و دانشگاه یا شرکتهای تحقیقاتی در حوزه هوشمندسازی وجود ندارد؛ نکته دیگر اینکه در فضایی که طرح ادعاهای بزرگ در خصوص هوشمندسازی معادن تاوانی ندارد، برخی گزافهگوییها را شاهدیم که زمین تا آسمان بین کارکرد نرمافزار و ادعای شرکت فاصله است و همین امر نوعی بیاعتمادی را در بین صنایع ایجاد میکند؛ در کنار چنین چالشهایی میتوان به فقدان فرهنگسازی و نگاه هزینهبر بودن در بین مدیران بخش معدن نیز اشاره کرد که حل این مشکل هم قطعا زمانبر است.
در همین خصوص کارشناس ارشد فناوری اطلاعات گفت: با توجه به اینکه هوشمندسازی در کشور ما موضوعی نوپا به شمار میرود، بخشی از هزینههای هوشمندسازی صنایع از محل بودجه تحقیق و توسعه تامین میشود، اما به طور کلی متاسفانه عزم و اشتیاق قطعی برای ورود به این عرصه در صنایع نیست.
محسن ابوالفتحی ضمن اشاره به این مطلب افزود: زمانی که نرمافزارها را به برخی صنایع توضیح میدهیم و مزایای آنها از جمله باز نشدن درب برای ماشینهای غیرمجاز را تشریح میکنیم عنوان میکنند که همین کار را ترجیح میدهیم از طریق نیروی انسانی انجام دهیم در حالی که این پروژه از هر نظر برای شرکتها امتیازات مثبت بیشتری به همراه دارد و حتی برخی پا را فراتر گذاشته و این اقدامات را یک فعالیت غیرضروری و لوکس تلقی میکنند؛ در خصوص معدن هم با هوشمندسازی میتوان پیشبینی کرد که یک جسم ارزشمند ممکن است کجا باشد و بر اساس آن پیشبینی، برای آزمایش عمل کنیم و نتایج آزمایش برای بهبود پیشبینی بعدی بازخورد میدهند. به طور نمونه برنامه ریزی کامیونهای باربری در یک گودال یک مشکل بهینه سازی است که ما از طریق نرمافزارهای هوشمندسازی باید زمان بیکاری را به حداقل برسانیم و توان عملیاتی را برای یک ناوگان در یک روز معین به حداکثر برسانیم و در این مسیر فاکتورهای ثابت و متغیر مختلفی داریم.
وی ادامه داد: متاسفانه همانگونه که در صنایع شاهد برخی تصورات نادرست از هوشمندسازی هستیم، برخی شرکتهای هوشمندسازی هم محصولاتی را عرضه میکنند که متعلق به آنها نیست و کپی کار شرکتهای دیگر هستند یا در برخی مواقع محصولاتی به عنوان هوشمندسازی معرفی میشوند که هیچ ربطی به این پدیده ندارند؛ بر این اساس میتوان گفت خلأ یک نهاد متولی برای هوشمندسازی در کشور احساس میشود تا با یک تیم تخصصی مانع پروژههای غیرقابل اجرا و همچنین ادعاهای واهی شود و معتقدم در این میان بخش کسب و کارهای نوپای سازمان فناوری به عنوان زیرمجموعه وزارت ارتباطات میتواند این وظیفه را عهدهدار شود.
کارشناس ارشد فناوری اطلاعات خاطرنشان کرد: مرکز نوآوری دانشگاه آزاد اقدامات مختلفی در زمینه هوشمندسازی انجام داده، اما متاسفانه بخش صنعت حاضر به حمایت از این پروژهها نیست و تنها پروژهای را میپذیرد که پیشتر در حیطه اجرا کارکرد خودش را نشان دادهاست؛ از طرفی مدیران دانشگاهها در زمینه تجاریسازی فاقد تخصص هستند و در چنین شرایطی یک نهاد واسط باید دانشگاه و صنعت را به هم وصل کند که هم اکنون در کشور وجود ندارد.
وی افزود: در بخش هوشمندسازی معدن گردش مالی حدود ۱۰۰ میلیارد تومان است و باید از اقدامات کوچک شروع کنیم چرا که صنعت و بهویژه بخش معدن در زمینه هوشمندسازی به بلوغ لازم نرسیده است و «سازمان ملی هوش مصنوعی» در آینده میتواند در این رابطه موثر واقع شود؛ به هر حال گام اول این است که باید بپذیریم که این یک موضوع لوکس نیست بلکه یک ضرورت جهانی است؛ کما اینکه عربستان که از نظر مواد معدنی با کشور ما فاصله بسیاری دارد، حدود ۹ میلیارد دلار در این بخش سرمایهگذاری کرده و اگر ما بخواهیم با همین سرعت در این مسیر گام برداریم، باید شاهد ورشکستگی برخی بنگاههای کوچک و متوسط به دلیل پایین بودن بهره وری باشیم.
وی در ادامه با اشاره به چالش تامین انرژی الکتریکی در کشور گفت: یکی از شرکتهای فعال در عرصه هوشمندسازی توانسته نرمافزار پایش هوشمند نیروگاههای خورشیدی را با مهندسی معکوس ارائه کند که تاکنون در سه نیروگاه مورد استفاده قرار گرفته و از این طریق تمامی فرآیندهای انرژی تا قبل از ورود به شبکه توزیع، بررسی میشود و پارامترهایی همچون تاثیر دمای هوا در ساعات مختلف، بیشترین بازدهی و... قابل دسترسی است.
منبع: دنیای اقتصاد