به گزارش میمتالز، انفجار معدن طبس در آخرین شب تابستان ۱۴۰۳ (شنبه ۳۱ شهریور) ۶۹ کارگر را که برای کسب روزی حلال به اعماق زمین هدایت کرده بود، گرفتار کرد؛ داستان از همان ابتدا روشن بود؛ نبود سیستم استاندارد برای استخراج به موقع گاز متان و اخطار به موقع به کارگران که همواره و در همه جای دنیا در معادن زغال سنگ به کار گرفته میشود تا از وقوع انفجار جلوگیری کند، عامل آن بود.
در این حادثه دلخراش که از ساعات اولیه روز یکم مهرماه هموطنان را در شوک فرو برد، در نهایت ۴۹ کارگر جان خود را از دست دادند و خانوادههای بسیاری داغدار شدند؛ آن هم کارگرانی که درست سه سال قبل از بازدید رئیسجمهور شهید از مشکلات و رنجهای کار خود در همین معدن سخن گفته بودند.
عملیات امداد و نجات کارگران محبوس در مدتی که دو تونل آن به دلیل انفجار ریزش کرده بود، کار آسانی نبود به طوری که حتی ساعتها پس از وقوع انفجار در تونل، نشت گاز متان ادامه داشت و کار امدادرسانی را هم دچار وقفه کرد.
با انتشار اخبار اولیه از وقوع حادثه، مسعود پزشکیان رئیسجمهور که در آستانه عزیمت به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل بود، به وزرای کشور، صمت، بهداشت و استاندار خراسان جنوبی دستور رسیدگی و بررسی ابعاد حادثه در معدن زغال سنگ را صادر کرد و خواستار بسیج همه امکانات برای تسریع در پیگیری وضعیت مصدومان حادثه شد.
پس از آن روسای سازمان مدیریت بحران کشور و رئیس جمعیت هلال احمر به سرعت خود را به طبس رساندند تا از نزدیک بر روند امدادرسانی و نجات مصدومان نظارت داشته باشند؛ وزیر بهداشت نیز به اورژانس کشور و دانشگاه علوم پزشکی بیرجند دستورات لازم را برای امدادرسانی صادر کرد و وزرای کشور و صنعت معدن و تجارت نیز خود را به خراسان جنوبی رساندند به طوری که نخستین جلسه مدیریت بحران ساعاتی پس از وقوع حادثه در محل معدن زغال سنگ طبس برگزار شد.
حادثه به قدری جانسوز بود که سه روز عزای عمومی اعلام شد و رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت به خانوادههای داغدار، بر لزوم بیشترین تلاش برای امدادرسانی به کارگران تاکید کردند.
در همین ارتباط مجلس شورای اسلامی نیز هیات ویژهای را برای پیگیری حادثه عازم منطقه کرد و رئیس قوه قضاییه نیز بر رسیدگی به موضوع و برخورد با عوامل و عناصر، قصورها یا تقصیرهای احتمالی، باید با آسیبشناسی و تمهید و تدبیر از وقوع اتفاقات مشابه جلوگیری شود.
شاید در ساعات اولیه و روز نخست حادثه کسی نمیدانست که امدادرسانی به مصدومان و تلاش برای خارج کردن کارگران محبوس چه زمانی به پایان میرسد، اعداد مربوط به آمار محبوسین و مصدومان روشن بود، اما کسی خبر نداشت که آیا محبوسین جزو جان باختگان حادثه خواهند بود یا نه؛ موضوعی که در نهایت با پایان یافتن عملیات امداد و نجات در بامداد روز چهارم مهرماه و پس از حدود ۸۰ ساعت تلاش امدادگران نهایی شد.
در ابتدای عملیات امدادی توسط تیمهای تخصصی سلامت، ایمنی و محیط زیست معدن (HSE)، در وهله نخست تعداد ۱۳ کارگر که جان خود را از دست داده بودند به بیرون منتقل شدند و با ادامه عملیات، این تعداد به ۳۰ فوتی و ۱۷ مصدوم در بلوک نخست رسید.
عملیات امدادی بلوک دوم نیز عصر یکشنبه - یکم مهر - در دستور کار قرار گرفت و مرحله به مرحله با تخلیه گاز پیش رفت و تا پایان شب تعداد فوتیهای معادن با اعلام رسمی پزشکی قانونی به ۳۱ نفر رسید.
با توجه به غلظت گاز در تونلها که موجب انفجار در عمق ۲۵۰ متری به صورت ارتفاعی و ۷۰۰ متری به صورت مورب در معدن شده، عملیات امدادی همچنان در حال انجام بود و مدیرکل مدیریت بحران استانداری خراسان جنوبی صبح دوشنبه - دوم مهر - اعلام کرد که تعداد فوتیها به ۳۵ نفر رسیده است.
متخصصان HSE معدن موفق شدند در مجموع پیکر بی جان ۴۰ کارگر تا شامگاه سهشنبه - سوم مهر - به بیرون تونل منتقل کنند و از شامگاه دیروز با سرعت گرفتن عملیات پیکر همه محبوسان به بیرون منتقل و تعداد جانباختگان در معدن طبس به ۴۹ نفر رسید.
در این عملیات نجات ۱۶ نفر از کارگران که مصدوم شده بودند، از معدن خارج و برای درمان به بیمارستان سید مصطفی خمینی طبس منتقل شدند که از این تعداد ۶ نفر بعد از اتمام درمان از بیمارستان ترخیص شدند، ۲ نفر شرایط نامطلوبی دارند و تحت مراقبت ویژه هستند، بقیه تحت درمان قرار دارند.
همانگونه که در ابتدا نیز گفته شد، داستان غم بار معدن زغال سنگ طبس، نخستین سوگنامه کارگران معدن نبوده است؛ حدود هشت سال پیش بود که ۴۳ کارگر معدن زغال سنگ یورت در استان گلستان با حادثهای مشابه به دلیل انفجار ناشی از انتشار گاز متان گرفتار شدند و جنازههای آنان از زیر آوار معدن بیرون کشیده شد.
نگاهی گذرا به حوادث معدنی در ماهها و سالهای گذشته نیز این نکته را تایید میکند که همواره حادثه در کمین معدن است و مشکلاتی، چون کافی نبودن سیستم تهویه مناسب، نبود مسیرهای کمکی برای کمک به تهویه تونل، ارائه ندادن آموزشهای لازم به کارگران، مجهز نبودن لکوموتیوها به تجهیزات رادیاتور اگزوز و نبود تشکیلات امداد و نجات و مدیریت بحران، منجر به حادثه شده و جان کارگران را گرفته است.
در این حادثه نیز اگرچه پرونده عملیات امداد و نجات با پیدا کردن پیکر همه جان باختگان بسته شد، اما اگر متولیان حوزه معدن چاره جویی نکنند، باز هم حادثه در کمین کارگران خواهد بود.
از منظر سازمانهای امدادی که در زمان بروز حوادث درگیر عملیات نجات میشوند، یکی از مهمترین دلایل تکرار این حوادث، ضعف جدی در نظارت و اجرای قوانین کار و ایمنی در معادن است و با وجود اینکه قوانین و مقررات ایمنی کارگران وجود دارد، اجرای دقیق و کارآمد این قوانین در بسیاری از معادن به دلیل نبود نظارت دقیق و سیستماتیک، ناکارآمد بوده است.
از دیگر مشکلات عمده، آموزش ندادن کارگران و سرپرستان در مورد مسائل ایمنی کار به شکل مناسب است به طوری که بسیاری از کارگران معادن به دلیل همین آموزش ندیدن ساده در معرض خطرات جدی قرار دارند در حالی که بدون آموزشهای منظم و کارآمد، امکان کاهش حوادث به حداقل نمیرسد.
کارفرمایان اغلب به دلیل هزینههای بالای تجهیز معادن به امکانات ایمنی پیشرفته و رعایت استانداردهای ایمنی، از انجام تعهدات خود سر باز میزنند. این مسأله به ویژه در معادنی که بخش خصوصی اداره آن را بر عهده دارد بیشتر دیده میشود.
نبود تعهد کارفرمایان به مسائل ایمنی یکی از علل عمده وقوع این حوادث است همچنین بسیاری از معادن ایران با فناوریهای قدیمی و ناکارآمد فعالیت میکنند و سرمایهگذاری کافی در بهبود زیرساختها و تجهیزات ایمنی انجام نمیشود و از سوی دیگر نیز تجهیزات نامناسب و فرسوده، ایمنی کارگران را به شدت تهدید میکند و زمینهساز وقوع حوادث ناگوار میشود.
شاید یکی از مهمترین نیازهای کشور با توجه وجود معادن گسترده در سراسر کشور ضرورت ایجاد تیمهای واکنش سریع امداد معدن باشد. پیچیدگی و سختی کار در معدن ایجاب میکند نجاتگران حرفهای که برای امداد رسانی در عمق زمین آموزش و تجربه دارند، وارد این گونه عملیاتهای سنگین شود.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، بیش از ۶ هزار معدن فعال در کشور وجود دارد که از این تعداد ۲۳ درصد یعنی حدود ۱۴۰۰ معدن استانداردهای مربوط به سلامت، ایمنی و محیط زیست را دارا هستند؛ این بدان معناست که حوزه معدن کشور در زمینه ایمنی و حفظ جان کارگران نیازمند تمهیدات فوری است.
در این رابطه محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهور چهارم مهر ماه در جلسه هیأت دولت از وزرای صنعت، معدن و تجارت و تعاون، کار و رفاه اجتماعی خواست پس از بررسیهای دقیق و کارشناسانه ظرف حداکثر ۲ هفته علل بروز این حادثه را هر چه سریعتر در گزارشی تدوین کنند و در صورت کوتاهی، سهل انگاری و یا علل طبیعی با خاطیان احتمالی این حادثه برخورد شود.
وی تاکید کرد: اگر علل طبیعی و نشت گاز عامل اصلی بروز حادثه ریزش معدن شناخته شود، نه تنها معدن طبس بلکه هر یک از بیش از ۲۲۰ معدن فعال در کشور که استانداردهای لازم را ندارند، باید بسته شوند چرا که جان انسانها بسیار شریف و مهمتر است.
معاون اول رئیسجمهور با تاکید بر اینکه باید تمامی مسائل ایمنی و آسیبهای محیط کار در کشور نظارت جدی شود، تصریح کرد: متاسفانه این بازرسیها و نظارتها جدی گرفته نمیشود و با خاطیان برخوردهای لازم نمیشود و ایمن سازی معادن به ویژه معادن زغال سنگ به دلیل وجود گاز متان اهمیت اساسی دارد و باید فضای این معادن برای کارگران زحمت کش امن شود.
عارف با قدردانی از رئیس مجلس شورای اسلامی برای ورود به موقع و بررسی حادثه معدن طبس تصریح کرد: باید با هماهنگی و همکاری سه قوه به نتیجهای واحد و ارائه راهکارهای لازم برای ایمن سازی معادن کشور و رسیدگی به مسائل مصدومان و خانواده جانباختگان این حادثه برسیم.