به گزارش میمتالز، در پی حادثه دلخراش معدن طبس در اول مهر ۱۴۰۳ موجی از واکنشها و ابراز همدردی در سطح کشور به راه افتاد. این حادثه تلخ، زخم تازهای بر دل جامعه معدنکاری ایران و جهان نشاند و یادآور فاجعه مشابه معدن سنخوزه در سال ۲۰۱۰ شد که ۳۳ معدنچی را به کام مرگ کشید. تکرار چنین حوادثی نشان میدهد که علیرغم گذشت سالها و پیشرفت فناوری، همچنان ایمنی در معادن به عنوان یک چالش جدی باقی مانده است و نیازمند توجه ویژه مسوولان و تصمیمگیران است. پیگیری جدی علل وقوع حادثه و برخورد با مقصران، اصلاح قوانین و مقررات، تقویت نظارتها و سرمایهگذاری در ایمنی، از جمله اقداماتی است که باید برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی انجام شود.
یکی از ریشههای اصلی این حوادث تلخ، سهلانگاری در رعایت استانداردهای ایمنی است. در سالهای اخیر، به منظور افزایش سرعت تولید و کاهش هزینهها، شاهد کوتاه شدن فرآیندهای آموزشی و استخدامی در صنعت معدنکاری بودهایم. این رویه شتاب زده، منجر به ورود نیروی کار کمتجربه و فاقد دانش کافی به محیطهای پر خطر معادن شده است. در این شرایط، خطای انسانی به عنوان یک عامل مهم در وقوع حوادث مطرح میشود. کارگرانی که به اندازه کافی آموزش ندیدهاند و از مهارتهای لازم برخوردار نیستند، در مواجهه با شرایط اضطراری و پیچیدگیهای کار در معدن، ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرند که عواقب جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
به عبارت دیگر، شاهدیم که جان انسانها به بهای افزایش تولید و سودآوری کوتاهمدت قربانی میشود. برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، نیازمند تحولی اساسی در رویکرد به ایمنی در معادن هستیم. باید به جای تمرکز بر افزایش تولید، بر ارتقای سطح ایمنی و سلامت کارگران تمرکز کنیم. این امر مستلزم سرمایهگذاری در آموزش، تجهیز معادن به فناوریهای نوین و ایجاد یک سیستم نظارتی قوی و پاسخگو است.
صنعت معدنکاری به دلیل ماهیت خطرناک خود، نیازمند نیروی انسانی متخصص و با تجربه است. کارگران باید به طور کامل با خطرات موجود در محیط کار آشنا باشند و مهارتهای لازم برای مقابله با شرایط اضطراری را کسب کنند. در گذشته، فرآیند استخدام در صنایع حساس مانند نفت و گاز به گونهای بود که افراد پس از گذراندن دورههای طولانی آموزش و کسب تجربه عملی، وارد چرخه کار میشدند. اما متأسفانه در سالهای اخیر، این رویه در برخی صنایع از جمله معدنکاری تغییر کرده و شاهد کوتاه شدن مسیر آموزش و استخدام هستیم.
استانداردهای ایمنی، نقش بسیار مهمی در پیشگیری از حوادث معدنکاری ایفا میکنند. این استانداردها شامل مجموعه کاملی از قوانین، مقررات و دستورالعملها است که برای تضمین ایمنی کارگران و محیط زیست تدوین شدهاند. در بسیاری از موارد، این استانداردها به طور کامل رعایت نمیشوند و یا سهلانگاری در اجرای آنها منجر به بروز حوادث میشود.
سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست به عنوان خط دفاعی اول در برابر حوادث صنعتی طراحی شده است. هدف اصلی این سیستم، کاهش ریسکها، ارتقای ایمنی کارکنان و آمادگی برای مقابله با شرایط اضطراری است. با این حال، در بسیاری از صنایع، بهویژه در کشور ما، HSE به عنوان یک اولویت فرعی تلقی میشود و به همین دلیل شاهد حوادث ناگواری هستیم که میتوانستند با مدیریت صحیح ریسکها پیشگیری شوند.
یکی از دلایل اصلی نادیده گرفته شدن اهمیت HSE، اولویتبندی هزینهها است. بسیاری از مدیران و پیمانکاران، هزینههای مربوط به ایمنی را بار اضافی بر دوش خود میبینند و ترجیح میدهند این هزینهها را به تعویق انداخته یا کاهش دهند. دلایل این امر متنوع است؛ از جمله: در بسیاری از موارد، فشار برای افزایش تولید و کاهش هزینهها، باعث میشود که ایمنی به عنوان یک اولویت فرعی تلقی شود. برخی از مدیران و کارکنان به اهمیت HSE به اندازه کافی آگاه نیستند و تصور میکنند که هزینههای مربوط به ایمنی، هزینههای بیهوده هستند. در شرایط اقتصادی نامناسب، ممکن است شرکتها مجبور شوند برای کاهش هزینهها، از برخی اقدامات ایمنی صرفنظر کنند.
هنگام تحلیل حوادث، بهویژه در محیطهای پر خطری مانند معادن، معمولاً به سه عامل اصلی توجه میشود:
عمل ناایمن (Unsafe Act): این عامل به رفتارهای پر خطر افراد اشاره دارد که میتواند منجر به حادثه شود. یکی از دلایل اصلی حوادث در صنایع مختلف، بهویژه در شیفتهای شبانه، خستگی و خوابآلودگی کارگران است. عمل کردن بدون توجه به دستورالعملهای ایمنی و عجله برای انجام کار، از دیگر عوامل مهم در وقوع حوادث است. عدم استفاده صحیح از تجهیزات ایمنی مانند کلاه ایمنی، کفش ایمنی و جلیقه نجات، میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد.
شرایط ناایمن (Unsafe Condition): این عامل به شرایط فیزیکی محیط کار اشاره دارد که میتواند منجر به بروز حادثه شود. برخی از نمونههای شرایط ناایمن عبارتند از: استفاده از تجهیزات معیوب یا فرسوده، احتمال وقوع حادثه را به شدت افزایش میدهد. نبود یا نقص در سیستمهای حفاظتی مانند نردهها، حفاظهای ایمنی و سیستمهای تهویه، میتواند منجر به حوادث شود. نورپردازی نامناسب و تهویه ضعیف میتواند باعث کاهش دید و افزایش احتمال خطا شود.
محیط ناایمن (Unsafe Environment): این عامل به عوامل محیطی اشاره دارد که خارج از کنترل مستقیم کارگران است، اما میتواند بر وقوع حوادث تأثیرگذار باشد. برخی از نمونههای محیط ناایمن عبارتند: زلزله، سیل، آتشسوزی و سایر بلایای طبیعی میتوانند باعث ایجاد شرایط ناایمن شوند. ناپایداری زمین، وجود گسلهای فعال و احتمال ریزش سنگ از جمله عوامل زمینشناسی هستند که میتوانند بر ایمنی معادن تأثیر بگذارند. آلودگی هوا، آب و خاک میتواند بر سلامت کارگران تأثیر گذاشته و خطر ابتلاء به بیماریهای مختلف را افزایش دهد.
برای پیشگیری از حوادث، لازم است به صورت جامع و سیستمی به موضوع ایمنی پرداخته شود. این بدان معناست که علاوه بر شناسایی عوامل فردی و محیطی، باید به سیستمهای مدیریتی، فرآیندهای کاری و فرهنگ ایمنی سازمان نیز توجه شود. یکی از مهمترین دلایل بروز حوادث در معادن زیرزمینی، وجود گازهای قابل اشتعال مانند متان است. تجمع این گازها در محیطهای بسته و ترکیب آن با اکسیژن میتواند منجر به انفجارهای مهیب شود. حادثه معدن یورت در گلستان، نمونه بارزی از این دست حوادث است که به دلیل عدم رعایت استانداردهای ایمنی و تخلیه ناقص گاز متان، جان دهها نفر را گرفت. برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی، لازم است سیستمهای تهویه مناسب در معادن نصب شده و به طور مرتب کنترل شوند. همچنین، استفاده از حسگرهای گاز هوشمند میتواند به تشخیص زودهنگام تجمع گاز و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه کمک کند.
یکی از مهمترین دلایل تکرار حوادث در معادن، فساد اداری و عدم نظارت کافی بر اجرای قوانین ایمنی است. رشوهخواری و زدوبندهای برخی از مسوولان، باعث میشود که استانداردهای ایمنی نادیده گرفته شده و جان کارگران به خطر بیفتد. برای مقابله با این معضل، علاوه بر تشدید نظارتها، باید به دنبال راهکارهایی برای شفافسازی فرآیندهای اداری و کاهش فساد باشیم. همچنین، میتوان با ایجاد سامانههای گزارشدهی آنلاین، امکان گزارش تخلفات را برای کارگران فراهم کرد و از این طریق به مبارزه با فساد کمک کرد.