به گزارش میمتالز، به عنوان مثال، وعده انتخاباتی ترامپ یعنی تعرفهها را در نظر بگیرید. مجموعهای از تعرفههای تهدید شده رئیسجمهور منتخب، از جمله تا ۶۰ درصد بر چین و ۲۰ درصد بر سایر کشورها، میتواند رشد اقتصادی جهانی را از مسیر خارج کند، جریانهای تجاری را مجدداً تنظیم کند، تورم را تقویت کند و به سیاستهای پولی سختتر منجر شود.
اما به همان اندازه ممکن است که هیچ یک از این موارد رخ ندهد اگر تهدیدات تعرفهای چیزی جز تاکتیکهای مذاکره نباشد. در این سناریو، اگر ترامپ معتقد باشد که در تعاملات خود با سایر کشورها به اندازه کافی «پیروزی» به دست آورده، ممکن است از هرگونه اقدام مخرب سیاسی چشم پوشی کند.
برای کالاهایی که بیشتر در معرض تغییرات اقتصاد جهانی قرار دارند، مانند مس و سنگ آهن، این بدان معنی است که معامله گران احتمالاً رویکرد انتظار در پیش میگیرند؛ بنابراین تا زمانی که تصویر گستردهتر سیاست روشنتر شود، نوسانات قیمت بر اساس عناوین اخبار روزانه، عادی است. این دیدگاه بسیار مطرح شده که به دلیل رشد آهسته دومین اقتصاد بزرگ جهان، چین اکنون نسبت به سال ۲۰۱۸ به مراتب کمتر برای مقاومت در برابر جنگ تجاری با ایالات متحده مجهز است. اما چین ابزارهای مختلفی را نیز در اختیار دارد که به آن کمک میکند تا با موفقیت در جنگ تجاری هدایت شود.
چین میتواند با ایجاد اختلال در زنجیره تامین، فروش حجم انبوهی از اوراق خزانه، کاهش ارزش پول، افزایش بستههای حمایتی و ارتقای رهبری خود در فناوریها و تاسیسات انرژی تجدیدپذیر به اقتصاد ایالات متحده آمریکا آسیب برساند. در هر حال هنوز روشن نیست که این تاکتیکها به کار گرفته میشوند، و بستگی به این دارد که دولت ترامپ چه سیاستهایی را پس از ادای سوگند در ۲۰ ژانویه اعمال میکند.
منبع: ایفنا