به گزارش میمتالز، این رویکرد هزینهها را کاهش و سرعت و کیفیت را افزایش میدهد، در حالی که با حداقل هزینه ارزی و تمرکز بیشتر همراه است. هدف این طرح توانمندسازی بخش خصوصی و تقویت تولید داخلی است. تیمهای مهندسی ایرانی مسوول طراحی، مشاوره و نظارت خواهند بود. تامین کنندگان محلی کابل ها، پنل ها، سازههای ثابت و دیگر اجزای ضروری را تامین خواهند کرد. پیمانکاران خورشیدی، به همراه کسانی که مدیریت پست برق و خطوط انتقال را برعهده دارند، به طور فعال در این تلاش شرکت خواهند کرد.
این طرح چارچوبی کلی برای یک برنامه میان مدت ترسیم میکند. استراتژی بلندمدت میتواند شامل چشم اندازی برای نیروگاههای غیرمتمرکز، میکروگریدها، راه حلهای ذخیرهسازی انرژی، هیدروژن سبز، کاتد مس و حتی یک دیدگاه اقتصادی در زنجیره ارزش سیلیکون باشد.
ناترازی انرژی برق در ایران به یک چالش اساسی تبدیل شده که تاثیرات اقتصادی و اجتماعی عمیقی دارد. افزایش جمعیت، رشد مصرف انرژی، فرسودگی زیرساختهای تولید و عدمسرمایهگذاری کافی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر از مهمترین دلایل این بحران هستند. با توجه به روند فزاینده مصرف انرژی و نیاز به راهکارهای پایدار، توسعه نیروگاههای خورشیدی یک گزینه کلیدی برای رفع این مشکل محسوب میشود.
ایران با دارا بودن پتانسیل بالای تابش خورشیدی و دسترسی به فناوریهای پیشرفته از طریق بازارهای بینالمللی، میتواند از این فرصت برای حل بحران ناترازی برق استفاده کند. در این راستا، یک برنامه عملیاتی فوری برای توسعه نیروگاههای خورشیدی پیشنهاد شده که با مشارکت همه ذینفعان، از دولت و بخش خصوصی گرفته تا صنایع و سرمایهگذاران، اجرا خواهد شد.
مشکل ناترازی انرژی برق در ایران، به ویژه در ماههای گرم سال شدیدتر و باعث قطعیهای گسترده برق میشود. دلایل اصلی این ناترازی شامل وابستگی بیش از حد به سوختهای فسیلی، فرسودگی نیروگاههای حرارتی، عدمتوسعه متوازن منابع تولید انرژی، اتلاف انرژی، نوسانات قیمت سوخت و کاهش سرمایهگذاری در بخش انرژی تجدیدپذیر است. در مقابل، انرژی خورشیدی به دلیل مزایای متعددی همچون عدمنیاز به سوخت، حداقل سرعت راهاندازی، کاهش آلودگی محیط زیست و هزینه پایین تولید برق در بلندمدت، میتواند یکی از بهترین راهکارها برای رفع این بحران باشد.
برنامه پیشنهادی برای رفع ناترازی برق در ایران شامل احداث گسترده نیروگاههای خورشیدی با تامین تجهیزات از چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده صنایع نیروگاه خورشیدی و بهرهگیری از توانمندیهای داخلی در زمینه طراحی، نصب و نگهداری است. این راهکار چند مزیت دارد:
باید این باور را پذیرفت که رفع ناترازی فعلی انرژی برق کشور نیازمند برنامه عملیاتی کوتاه مدت است که شامل شناسایی پروژههای اولویت دار برای توسعه نیروگاههای خورشیدی باشد. این برنامه باید شامل تسهیل فرآیندهای قانونی، جذب سرمایهگذاری خصوصی و ایجاد زیرساختهای لازم برای نصب سریع نیروگاهها باشد. پروژههای دارای اولویت مرتبط با صنایع بزرگ بخش خصوصی، خصولتی و دولتی است. البته این فرآیند کوتاهمدت باید در ظرف زمان، با بهروزرسانی هزینهها و فناوری تجهیزات همراه باشد. همچنین، آموزش نیروی انسانی متخصص برای راه اندازی و نگهداری نیروگاهها یکی دیگر از جنبههای مهم برنامه عملیاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. با اجرای موفقیت آمیز این برنامه، امکان تحقق اهداف تعیین شده برای کاهش ناترازی انرژی وجود خواهد داشت. میتوان امیدوار بود که این فرآیند طی ۳ تا ۵ سال به رفع ناترازی ۲۵هزار مگاوات نیروگاه از محل نیروگاه خورشیدی به همراه زمینه سازی توسعه صنایع نیروگاه خورشیدی کمک کند.
قطعا سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی یک فرصت اقتصادی بزرگ برای ایران محسوب میشود. مدلهای مختلف تامین مالی این پروژهها شامل جذب سرمایهگذاری خارجی، اوراق سبز و بازار سرمایه شامل ایجاد مکانیزمهای مالی مانند بورس انرژی و اوراق صرفه جویی برای جذب منابع مالی، مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) و همچنین سایر فرصتهای مالی بانکی خواهد بود. علاوه بر این، کاهش هزینههای ارزی از طریق تامین تجهیزات از منابع ارزان تر، استفاده از فناوریهای بومی و اجرای سیاستهای حمایتی میتواند نقش مهمی در اقتصادی کردن این پروژهها داشته باشد.
البته با وجود مزایای گسترده انرژی خورشیدی، اجرای این طرح با چالشهایی همراه است. موانع قانونی و بوروکراتیک، تامین مالی پروژهها خصوصا سهم ارزی آنها و نحوه زمانبندی تامین مالی با توجه به کوتاهی عمر اجرای پروژه، ظرفیتهای شبکه انتقال برق، عدمتوسعه فناوریهای ذخیرهسازی و برقی سازی صنایع مختلف کشور و همچنین کمبود سرمایه انسانی متخصص و مدیر، از جمله مخاطرات این طرح خواهد بود.
شایان ذکر است تقاضای جهانی برای انرژی برق در حال افزایش است و کشورهای مختلف به دنبال راهکارهایی برای تامین نیازهای خود هستند. روند جهانی تولید انرژی برق نشان دهنده تمایل کشورهای مختلف به سمت منابع تجدیدپذیر است. ظرفیت تجمعی خورشیدی در سالهای اخیر نشان دهنده رشد قابلتوجهی است، اما هنوز فاصله زیادی از ۱.۸ تراوات نیروگاه خورشیدی فعلی تا چشمانداز حداقلی و حداکثری ۲۰۵۰ که برابر با ۱۴ تا ۶۴ تراوات نیروگاه خورشیدی است، وجود دارد.
کشورهای خاورمیانه تا سال ۲۰۳۰ مانند عربستان (۴۴ گیگاوات)، امارات (۱۵ گیگاوات)، عمان (۱۳ گیگاوات)، قطر (۲۰ گیگاوات) و حتی ترکیه (۳۸ گیگاوات) نیز برنامههایی برای توسعه ظرفیتهای خورشیدی خود داشتهاند که ایران (۲۵ گیگاوات) باید از این فرصتها و تعاملات مشترک، بهرهمند شود؛ بنابراین مجموع رقم سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری مورد پیشبینی طرح حداقل ۲۵ گیگاوات نیروگاه خورشیدی با تعاملات منطقهای و ارتباطات بهینه حداکثر با چین، بهراحتی قابل دسترس و پایدار است. باید توجه داشت بهزودی نگاه جهانی از گاز و نفت و در واقع کربن، بسیار دور شده و در انرژی برق پاک خلاصه میشود. این آمار نشان میدهد که ایران باید هرچه سریعتر به سمت توسعه نیروگاههای خورشیدی حرکت کند تا جایگاه خود را در منطقه تثبیت کرده و از فرصتهای اقتصادی و تجاری بهرهمند شود.
اما امروز وضعیت فعلی صنعت انرژی خورشیدی در ایران نشان دهنده عملکرد غیراجرایی با رویکرد غیرمتمرکز است. اعداد و کیفیتهای متغیر و دور از واقعیت در بسیاری از پروژهها باعث کاهش اعتماد سرمایهگذاران و هدررفتن منابع ملی خصوصا سرمایه ارزی شده است. برای حل این مشکل، کشور به رویکرد یکپارچه و متمرکز نیاز دارد که تمامی ذینفعان را شامل شود و براساس دادههای واقعی و قابل اعتماد فناور و اقتصادی عمل کند. این طرح با حداقل ارزبری و کمترین صرف زمان میتواند هزینههای اولیه را کاهش و تولید نیروگاهها را افزایش دهد و در واقع باعث بهبود اساسی نرخ ترازشده هر کیلووات ساعت برق (LCOE) شود. توسعه کسبوکار خورشیدی نیازمند زنجیره ارتباطی واقعی میان صنایع مختلف است. صنایع فولاد، مس، سیلیکون، سیمان، شیمیایی، برقی و الکتریکال باید در میانمدت، با همکاری نزدیک با یکدیگر بتوانند زیرساختهای لازم برای توسعه انرژی خورشیدی را فراهم کنند.
همچنین، ایجاد گروههای فناور دانشگاهی برای طراحی و توسعه پروژههای مشترک میتواند به ارتقای سطح فناوری در کشور کمک کند. همه این موارد مشخصا این یادآوری مهم را دارد که نباید مجددا در دام یکجانبهگرایی پرهزینه و کمدرآمد قرار گرفت، لذا توسعه فناوری و نوآوری آتی حوزه انرژی برق کشور به برنامه میان مدت و بلندمدت نیازمند است. اصلیترین موضوعات قابل توسعه با رویکرد ایجاد فرصت اقتصادی پایدار براساس منابع ملی میتواند شامل توسعه موضوعات مرتبط با مس، ذخیره سازها و صنایع نیروگاه خورشیدی باشد. همچنین در دوره زمانی بلندمدت، با توجه به روند رشد مصرف انرژی در آینده، پیشبینی میشود که تقاضا برای برق تا سال ۲۰۵۰ به طور قابلتوجهی افزایش یابد؛ بنابراین نیاز است که منابع مختلف انرژی از جمله انرژی خورشیدی، بادی و سایر منابع تجدیدپذیر در برنامه ریزی تامین انرژی کشور لحاظ شود. توزیع منابع باید به گونهای باشد که بتواند نیازهای مختلف مصرفکنندگان را برآورده و از ناترازیهای احتمالی آتی جلوگیری کند. در نهایت، فرصت لازم و حتی بسیار کافی برای رفع ناترازی ملی انرژی برق با برنامه کوتاهمدت وجود دارد.
این امر نیازمند رویکرد توسعه پایدار اقتصادی، جهادی و دانشبنیان است که باید با لحاظ منافع همه مردم محقق شود. توسعه نیروگاههای خورشیدی میتواند یکی از کلیدهای اصلی برای دستیابی به این هدف باشد و با استفاده از ظرفیتهای داخلی و همکاری بخش خصوصی و دولتی، میتوان شاهد تغییرات مثبت در زمینه تامین انرژی کشور بود. این طرح نیازمند همکاری تمامی ذینفعان (طراحان، مشاوران، تامین کنندگان، پیمانکاران و دولت) است تا بتوان از قدرت خورشید بهره گرفت و آیندهای روشنتر برای کشور ساخت. در واقع باید دست در دست هم برای تحقق این هدف ملی تلاش کرد!
منبع: دنیای اقتصاد