
به گزارش میمتالز، صنعت فولاد ایران، نگین درخشان اقتصاد کشور، سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار ارزآوری دارد و نقشی بیبدیل در توسعه و ثبات اقتصادی ایفا میکند. این صنعت که روزگاری همچون رودخانهای خروشان، موتور محرک رشد کشور بود، با برنامهریزیهای بلندمدت در مسیر دستیابی به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تن در سال ۱۴۰۴ قرار داشت. افقی که اگر به آن درست بنگریم، میتواند درآمدی معادل ۲۷ میلیارد دلار را محقق کند. اما حالا، در حالی که انتظار میرفت این صنعت بیش از پیش به حرکت خود ادامه دهد، سایه بحران بر آن سنگینی میکند.
ناترازی در تأمین انرژی، کمبود منابع حیاتی، فشارهای مالی و افزایش هزینههای تولید، تهدیدهای بزرگی را پیش روی این بخش کلیدی گذاشتهاند. علاوه بر این، صنعت فولاد ایران متأثر از سیاستهای تجاری و اقتصادی دولت ترامپ، مجبور به اتخاذ استراتژیهای مدیریتی متنوع و منعطفی است تا بتواند از چالشهای جدید عبور کند. در ادامه، به ۷ چالش اصلی صنعت فولاد و راهکارهایی برای مقابله با این بحرانها و همچنین تجربه شخصی خودم در دولت قبلی ترامپ نیز بحث خواهیم کرد.
فولاد، صنعتی انرژیبر است که حیات آن به برق و گاز وابسته است. قطعیهای مکرر برق و نوسانات گازی، نهتنها تولید را مختل کردهاند، بلکه بسیاری از خطوط تولید را به تعطیلی کشاندهاند. تحلیلها نشان میدهند که این کمبودها، هزینههای تولید را به سطحی رسانده که ادامه فعالیت را برای بسیاری از شرکتها دشوار ساخته است.
کمبود منابع آبی و استمرار خشکسالی، صنعت فولاد را در تنگنا قرار داده است. این صنعت که وابسته به مصرف بالای آب است، با کاهش بارندگیها و کمبود منابع آبی، با چالشهای جدی در روند تولید مواجه شده و بسیاری از واحدهای آن مجبور به کاهش تولید شدهاند.
رشد سرسامآور هزینههای تولید، از جمله افزایش بهای سنگآهن و مواد اولیه، موجب کاهش حاشیه سود فولادسازان شده است. این افزایش هزینهها، همراه با کاهش قیمتهای فروش در بازار داخلی، شرکتهای فولادی را به آستانه بحران کشانده است.
کاهش شدید فعالیتهای عمرانی و رکود در بازارهای جهانی، سبب کاهش تقاضای فولاد و انباشت بیش از حد محصولات شده است. افت معاملات و کاهش صادرات، موجب شده تا صنعت فولاد ایران در یک چرخه نزولی گرفتار شود.
افزایش تعرفههای صادراتی و عوارض سنگین بر سنگآهن، هزینه تأمین مواد اولیه را بهشدت افزایش داده است. این امر باعث شده که بسیاری از تولیدکنندگان، در تأمین مواد اولیه با مشکل جدی روبهرو شوند و هزینههای تولید بهشدت افزایش یابد.
سیاستهای مالیاتی و درآمدزای دولت، فشار زیادی را بر معدنداران و تولیدکنندگان فولاد تحمیل کرده است. افزایش سهم دولت از درآمدهای معادن، هزینههای اضافی را به زنجیره تولید منتقل کرده و موجب تضعیف توان رقابتی فولادسازان شده است.
مالیاتهای گسترده و هزینههای اضافی ناشی از سیاستهای اقتصادی، نهتنها سودآوری شرکتها را کاهش داده، بلکه انگیزه سرمایهگذاری و توسعه را نیز از بین برده است. این مساله مانع از رشد صنعت فولاد و توسعه فناوریهای نوین در این بخش شده است.
بررسیهای انجامشده در سه ماه اخیر نشان میدهد که بحران صنعت فولاد نهتنها ادامه دارد، بلکه تشدید شده است. دادههای منتشر شده توسط نهادهای صنعتی و گزارشهای مالی شرکتهای بزرگ فولادی، حاکی از چند روند نگرانکننده است:
افت قیمت فولاد داخلی: آمارها نشان میدهند که قیمت فولاد در بازار داخلی در مقایسه با سال گذشته یا ثابت مانده یا با کاهش روبهرو بوده است، در حالی که هزینههای تولید همچنان در حال افزایش است.
انباشت بیسابقه محصولات فولادی: رکود سنگین بازار مسکن داخلی موجب شده تا انبارهای کارخانهها مملو از فولاد مصرفی گردد. در بازارهای خارجی نیز کاهش ساختوساز در چین و ورشکستگی شرکتهای بزرگ ساختمانی این کشور، تقاضای خارجی را کاهش داده است.
افزایش هزینههای تأمین مواد اولیه: گزارشهای صنعتی تأیید میکنند که هزینه تأمین سنگآهن و سایر مواد اولیه در سه ماه اخیر بیش از ۴۰٪ افزایش یافته است.
افزایش تعرفههای صادراتی: سیاستهای جدید دولت برای افزایش درآمدهای ارزی، تعرفههای صادراتی فولاد را بالا برده و در نتیجه، جذابیت بازارهای بینالمللی برای صادرکنندگان ایرانی کاهش یافته است.
کاهش نقدینگی و مشکلات مالی: شرکتهای فولادی با بحران نقدینگی روبهرو شدهاند و بسیاری از آنها برای تأمین هزینههای جاری خود با مشکل مواجه شدهاند.
تجربه من در دوران دولت قبلی ترامپ به این نتیجه رساند که ما در حال گذراندن یک دوره نوسانات شدید قیمتی هستیم. نوسانات نه تنها به معنای افزایش قیمتها، بلکه درواقع به معنی افت و خیزهای شدید در بازارهای جهانی است. برای عبور از این بحران، لازم است که اصلاحات اساسی در ساختار صنعت فولاد انجام دهیم. در ادامه، به برخی از پیشنهادهای کلیدی برای مقابله با این چالشها میپردازم:
خرید و ذخیرهسازی کالاهای استراتژیک: تجربه من در فولاد مبارکه نشان داد که خرید کالاهای مصرفی اولویت اصلی هزینههای جاری یک شرکت است. با توجه به تشدید تحریمها، توصیه میشود در همین سه ماه آینده، کالاهای استراتژیک مانند الکترود و سایر ملزومات ضروری خریداری و ذخیرهسازی شوند.
صنعت فولاد ایران در آستانه گردابی سهمگین قرار گرفته است؛ تلاطمی که اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند ستونهای این صنعت عظیم را به لرزه درآورد. هزینههای فزاینده تولید، کاهش سودآوری، رکود در بازار و فشارهای مالی سنگین، مسیر حرکت فولاد ایران را دشوار ساختهاند.
اما در دل این بحران، هنوز کورسوی امیدی باقی است. تاریخ نشان داده که صنعت فولاد ایران، بارها از میان چالشها سربرآورده و راه خود را به سوی شکوفایی گشوده است. اکنون زمان تصمیمگیریهای جسورانه و اصلاحات بنیادین است تا این صنعت نهتنها از سقوط نجات یابد، بلکه به یکی از ارکان پایدار اقتصاد کشور تبدیل شود.
مهندس طهمورث جوانبخت - مدیرعامل شرکت مجتمع فولاد خراسان
منبع: چیلان