
به گزارش میمتالز، عباس ضیایینیری؛ تحلیلگر اقتصادی اظهار کرد: در بحبوحه یک جنگ تمامعیار میان ایران و دو متخاصم همچون اسرائیل و آمریکا، آنچه بیش از هر چیز توجه ناظران اقتصادی را به خود جلب کرده ثبات کمنظیر بازار ارز و طلا در ایران بود؛ پدیدهای که در صورت تحلیل سطحی یا سیاسیکارانه، ممکن است نادیده گرفته شود یا حتی وارونه تفسیر شود، اما آنچه واقعاً رخ داده، نشانگر اثرگذاری یک بازطراحی تدریجی در زیرساختهای اقتصاد مقاومتی، هماهنگی نهادی و بلوغ رفتاری بازیگران اقتصادی در مواجهه با بحرانهای پرریسک است.
وی اظهار کرد: در روزهای ابتدایی جنگ، با اوجگیری فضای رسانهای و شکلگیری انتظارات منفی، نرخ ارز دچار نوسانات محدودی شد که حداکثر افزایش ثبتشده در حدود ۱۰ درصد بود؛ اما به سرعت روند معکوس در پیش گرفت.
این تحلیلگر اقتصادی عنوان کرد: این رفتار، نه تنها نشانه اثرگذاری مداخلات ارزی، بلکه حاکی از کاهش ضریب حساسیت بازار به هیجانات ژئوپلیتیکی است. در واقع، برخلاف بحرانهای پیشین که با کوچکترین تنش، شوکهای شدیدی به نرخ ارز وارد میشد، اکنون شاهد واکنش کوتاهمدت و برگشت سریع به تعادل هستیم؛ نشانهای از تقویت ساختارهای نهادی و افزایش شفافیت در سمت عرضه ارز.
ضیایی افزود: رفتار نرخ ارز در روزهای ابتدایی جنگ، بیش از آنکه انعکاسی از تراز واقعی عرضه و تقاضا باشد، بازتاب فضای روانی ناشی از تشدید انتظارات تورمی منفی بود. تحلیلهای تجربی بازارهای پرریسک نشان میدهند که در چنین مواقعی، عامل اصلی تغییرات قیمت، بیشتر ناشی از تغییر در ذهنیت فعالان اقتصادی است تا واقعیتهای بنیادین.
به گفته او، آنچه اهمیت دارد واکنش سریع و هوشمندانه سیاستگذار به این انتظارات است که با تزریق هدفمند منابع ارزی، انتشار آمار شفاف و هماهنگی پیامرسانی توانست در مدت کوتاهی، انتظارات را تعدیل و بازار را آرام سازد.
ضیایی تاکید کرد: یکی از دلایل کلیدی ثبات نرخ ارز در هفتههای اخیر، ضعف تقاضای واقعی و سرمایهای در بازار آزاد بوده است. با توسعه زیرساختهای بازار رسمی، بهویژه سامانه ارز تجاری و تسهیل فرآیند تخصیص ارز به واردکنندگان، بسیاری از بازیگران اقتصادی ترجیح میدهند نیازهای خود را از مسیرهای رسمی تامین کنند. در نتیجه، بازار آزاد بیش از پیش به بازاری حاشیهای و کمحجم تبدیل شده که نقش پررنگی در تعیین نرخ مرجع ایفا نمیکند. دادههای میدانی نیز گویای آن است که حجم معاملات در بازار آزاد، در مقایسه با دورههای بحران قبلی، بهشدت کاهش یافته و این خود موجب کاهش شکنندگی بازار شده است.
این تحلیلگر اقتصادی تصریح کرد: یکی از برجستهترین اقدامات بانک مرکزی در این مقطع، تامین و تخصیص سریع بیش از یک میلیارد دلار ارز برای تامین دارو، کالاهای اساسی و نیازهای فوری وارداتی تنها در هفته اول جنگ بوده است. این اقدام نه تنها از منظر اقتصادی حائز اهمیت است، بلکه از نظر روانی، نقش کلیدی در اطمینانبخشی به فعالان بازار و جلوگیری از شکلگیری انتظارات منفی ایفا کرده است. استمرار روند تخصیص ارز و سرعت پاسخگویی به تقاضاهای وارداتی، نشان میدهد که سازوکارهای ارزی به بلوغ عملیاتی رسیدهاند و دیگر با شوکهای سیاسی و روانی از مدار تعادل خارج نمیشوند.
وی خاطر نشان کرد: در سال گذشته، واردات طلا از مرز ۱۰۰ تن عبور کرد و با ارزشی معادل حدود ۸ میلیارد دلار، به یکی از منابع مهم ذخیرهسازی داراییهای فیزیکی تبدیل شد. این اقدام، از منظر اقتصادی دارای سه کارکرد کلیدی بوده است؛ اولاً، نقش آن بهعنوان پشتوانه داراییهای ارزی بانک مرکزی؛ ثانیاً، تقویت ذخایر ملی برای مدیریت بازار طلا در مواقع بحران؛ و ثالثاً، انتقال بخشی از ذخایر کشور به قالبهایی امنتر و قابل نقدشوندگی بیشتر. این ذخایر، بهویژه در شرایطی که تنشهای منطقهای یا تحریمها ممکن است منابع ارزی سنتی را تهدید کنند، بهعنوان یک سپر حفاظتی عمل میکنند.
ضیایی یادآور شد: در کنار عوامل اقتصادی و فنی، نباید از نقش همبستگی اجتماعی و انسجام رفتاری مردم چشمپوشی کرد. برخلاف دورههای پیشین که با کوچکترین تنش سیاسی یا نظامی، شاهد هجوم مردم به بازار ارز، طلا یا کالاهای مصرفی بودیم، اینبار جامعه ایرانی، با حفظ آرامش و اعتماد نسبی به دستگاه اقتصادی، از شکلگیری رفتارهای هیجانی خودداری کرد.
این رفتار، حاصل سه مؤلفه کلیدی است؛ اول، اطلاعرسانی دقیق و هماهنگ از سوی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد؛ دوم، اقدام سریع در مدیریت بازار و تامین فوری نیازهای ارزی؛ و سوم، بلوغ فکری جامعه در تحلیل شرایط ژئوپلیتیکی و تمایز میان جنگ روانی دشمن و واقعیتهای اقتصادی کشور.
وی افزود: اعتماد نسبی مردم به نهاد سیاستگذاران از جمله بانک مرکزی و تغییر رفتار رسانهای دولت همراه با اطلاعرسانی شفافتر و همچنین همافزایی نهادی میان بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دیگر نهادهای مرتبط موجب شد بتوانیم از این مرحله و آزمون با پیروزی گذر کنیم.
ضیایی در پایان تاکید کرد: ۱۲ روز جنگ تحمیلی به ما نشان داد که ساختار اقتصادی کشور، هرچند هنوز با چالشهای مزمن مواجه است، اما توانسته است در برابر بحرانهایی با ریشههای امنیتی و روانی، از خود تابآوری قابل توجهی نشان دهد. نرخ ارز که همواره اولین قربانی فضای روانی در ایران بوده، اینبار به کمک اصلاحات نهادی، ذخایر هدفمند، انسجام ملی و مدیریت منسجم، توانست از تلاطم شدید مصون بماند و اگر این روند با تداوم شفافیت، تعمیق بازارهای رسمی، ارتقای ابزارهای پوشش ریسک و حمایت از اعتماد عمومی همراه شود، میتوان امیدوار بود که اقتصاد ایران وارد مرحلهای از تابآوری پایدار در برابر بحرانهای ژئوپلیتیکی و جنگهای اقتصادی شود.