
به گزارش میمتالز، لهستان سالها بهعنوان یکی از قطبهای صنعتی مهم اروپای مرکزی شناخته میشد که تولید فولاد یکی از ارکان بنیادین اقتصاد آن به شمار میرفت. برای دههها این کشور صنعتی فولاد قدرتمندی داشت که بر ظرفیت بالای کارخانههای فولاد و نیروی کار ماهر تکیه میکرد. فولاد لهستان نه تنها نماد قدرت صنعتی ملی بود، بلکه بخش مهمی از زنجیره تأمین منطقهای محسوب میشد.
اما طی دهه گذشته، تولید فولاد خام لهستان ۲۲٫۸ درصد کاهش یافته است، رقمی بیش از افت ۱۶٫۶ درصدی ثبتشده در کل اتحادیه اروپا. به همین دلیل سهم رو به رشدی از تقاضای فولاد داخلی اکنون با واردات تأمین میشود. در سال ۲۰۲۴، واردات ۸۴٫۵ درصد از مصرف محصولات فولادی تخت نهایی و ۴۱٫۳ درصد از تقاضای داخلی محصولات فولادی طویل را پوشش داد.
این سهم بالا بهویژه در بخش فولاد تخت، نشانهای از بحران ساختاری در صنعت فولاد لهستان است. در نتیجه کشور در حال گذار از یک تولیدکننده به یک مصرفکننده فولاد است که بهطور فزایندهای به تأمینکنندگان خارجی وابسته میشود. برای درک ریشههای این تغییر، باید عوامل گستردهتری که بر صنعت فولاد لهستان و اروپا اثر میگذارند بررسی شوند.
لهستان در عمل قربانی استراتژی بهینهسازی شرکتی آرسلورمیتال شده و تولید فولاد به کشورهای دیگر منتقل شده است. آرسلورمیتال لهستان، بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور، بیش از نیمی از فولاد خام ملی را تولید میکند و واحدهایی در دابرووا گورنیچا، کراکوف، سوسنوویتس، شویِنتوخوویتسه، خُژوف و ژدژیشوویتسه دارد. این شرکت در جریان خصوصیسازی این واحدها را خریداری کرد و نخستین سالهای مالکیت آن مصادف با رونق بازار جهانی فولاد (۲۰۰۷-۲۰۰۴) بود که تولید و سودآوری بالایی به همراه داشت. اما اوضاع بعدها رو به وخامت گذاشت و بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴ تولید فولاد خام آن ۲۸٫۳ درصد افت کرد.
به جای توسعه تولید داخلی، آرسلورمیتال واحدهای لهستانی خود را تعطیل کرد. در سال ۲۰۲۰ عملیات BF-BOF در کارخانه کراکوف متوقف شد و تنها کارخانه یکپارچه دابرووا گورنیچا فعال ماند. در ژوئیه ۲۰۲۴ باتری ککسازی کراکوف و در دسامبر همان سال باتری شماره ۶ ککسازی ژدژیشوویتسه بهطور دائم خاموش شدند.
این شرکت معمولاً شرایط ضعیف بازار، نبود حمایت کافی در برابر واردات و هزینه بالای کربن را از دلایل کاهش تولید عنوان میکند. در عین حال، نزدیک به ۳۷ درصد از واردات فولاد تخت لهستان از آلمان، فرانسه و بلژیک است؛ کشورهایی که آرسلورمیتال در آنها واحدهای تخصصی تولید فولاد تخت دارد. این یعنی بخشی از بازار لهستان توسط خود آرسلورمیتال، اما از خارج کشور تأمین میشود و هر تعطیلی ظرفیت داخلی، راه را برای افزایش این واردات بازتر میکند.
پس از اعمال تحریمها، روسیه به یک عامل بیثباتکننده بزرگ در بازار فولاد اروپا تبدیل شد و همچنان بر قیمتها فشار میآورد. در سال ۲۰۲۱، روسیه ۲۰ درصد از کل واردات محصولات تخت پوششنداده به لهستان را تأمین میکرد. با وجود ممنوعیت واردات فولاد نهایی روسیه در ۲۰۲۲، امکان واردات محصولات نیمهنهایی مانند اسلب همچنان باقی ماند.
بسته هشتم تحریمها قرار بود تا ۱ اکتبر ۲۰۲۴ این مسیر را مسدود کند، اما بسته دوازدهم در اکتبر ۲۰۲۳ مهلت را تا پایان سپتامبر ۲۰۲۸ تمدید کرد. در این بازه، واردات اسلب روسیه در قالب سهمیه باقی میماند: ۳٫۲ میلیون تن برای اکتبر ۲۰۲۴ تا سپتامبر ۲۰۲۵ و سپس ۳٫۰ میلیون تن برای سال بعد.
در سال ۲۰۲۴، اتحادیه اروپا ۳٫۱ میلیون تن اسلب از روسیه وارد کرد و در پنجماهه نخست ۲۰۲۵ این رقم ۱٫۵ میلیون تن بود. بلژیک، ایتالیا، چک و دانمارک اصلیترین واردکنندگان بودند. عرضه ارزان روسها – حدود ۲۰ تا ۳۰ دلار کمتر از رقبا – به خریداران مزیت قیمتی میدهد و تولیدکنندگان اروپایی (از جمله لهستان) را زیر فشار بیشتری قرار میدهد.
مشکل فعلی بازار فولاد لهستان ناشی از افزایش حجم واردات نیست بلکه به واردات ارزان از آسیا بازمیگردد که رقبا را وادار به کاهش قیمت کرده است. در این میان، اندونزی به بزرگترین چالش بازار اروپا تبدیل شده است، زیرا بهعنوان یک کشور در حال توسعه از تدابیر حفاظتی اتحادیه اروپا معاف است و میتواند بدون محدودیت صادر کند.
اندونزی با استراتژی قیمتگذاری تهاجمی، ورق گرم خود را ۲۰ تا ۲۵ یورو ارزانتر از ترکیه و ۲۵ تا ۳۰ یورو ارزانتر از هند عرضه میکند. این وضعیت، بازار ورق گرم اروپا و لهستان را تحت فشار و سود حاشیهای تولیدکنندگان محلی را محدود کرده است.
لهستان از بالاترین قیمتهای برق در اتحادیه اروپا رنج میبرد که به رکود صنعت فولاد دامن میزند. تولید برق در این کشور ۵۵ درصد مبتنی بر زغالسنگ و در مجموع ۶۹ درصد متکی بر سوخت فسیلی است، بنابراین گذار سریع به انرژی پاک غیرواقعی به نظر میرسد. اما رشد قیمت CO₂ در اتحادیه اروپا، با نبود سهمیه رایگان برای بخش برق، هزینهها را بالا برده است.
در سال ۲۰۲۴ میانگین قیمت برق بازار روز-بعدی در لهستان ۹۶ یورو بهازای هر مگاواتساعت بود و در اوت ۲۰۲۵ حدود ۸۰ یورو است. با این شرایط، تولید فولاد با کوره قوس الکتریکی (EAF) صرفه رقابتی ندارد و بهرهبرداری از ظرفیت آن تنها ۵۸ درصد است (در مقابل ۷۷ درصد برای BF-BOF). پیشبینی میشود قیمت برق در لهستان تا سال ۲۰۳۵ به ۱۰۷ یورو برسد که فشار بیشتری به اقتصاد وارد میکند.
وابستگی روبهرشد لهستان به واردات فولاد نشانه وجود چالشهای ساختاری عمیقی است که رقابتپذیری این بخش و کل اقتصاد را تضعیف میکند. هزینه بالای انرژی، نوسازی محدود و آسیبپذیری در برابر واردات ارزان، ظرفیتهای تولید داخلی را فرسوده کرده است. نفوذ قیمتهای تهاجمی عرضهکنندگان غیراروپایی، خلأهای مقرراتی و تداوم ورود نیمهساختههای روسی، فشار بازار را تشدید میکند.
بر اساس گزارش حاصل از دادههای GMK، بدون راهبردهای هماهنگ و بلندمدت در سطح شرکتها و دولت، احیای رقابتپذیری و تقویت تابآوری صنعت فولاد لهستان دشوار خواهد بود و این کشور همچنان جایگاه خود را در بازار از دست خواهد داد.