
به گزارش میمتالز، ادغام و اکتساب شرکتها نوعی مالکیت است و به پیوستن دو شرکت به یکدیگر با هدف تشکیل یک نهاد واحد اشاره دارد. این به آن معناست که همه چیز از داراییها و بدهیها گرفته تا تصویر برند به یک نهاد تبدیل میشوند. تفاوتهای ظریفی بین ادغام و اکتساب وجود دارد. ادغام نشاندهنده پیوستن دو شرکت با توافق متقابل است و معمولاً شامل نوعی تخصیص سهام است که به موجب آن شرکت خواهان ادغام، سهامی را در ازای سهام شرکت هدف ادغام پیشنهاد میکند، در نتیجه یک نهاد واحد ایجاد میشود. در مقابل، اکتساب یا تملک یک شرکت کمی تهاجمیتر است، به طوری که کل مالکیت شرکت هدف به شرکت خواهان ادغام منتقل میشود. ادغام و اکتساب شرکتها روشی اثبا ت شده برای رشد و ترقی شرکتها است و باعث میشود واحدهای تجاری تازه تأسیس به نوعی سهم بازار خود را افزایش دهند و حیطه فعالیت جغرافیایی خود را بزرگتر کرده، رقبا را پشت سر بگذارند و استعدادها، فناوریها و داراییهای جدید به دست آورند.
ساب شرکتها باعث میشود افکار و دیدگاههای متفاوت با هم ترکیب شوند که نتیجه آن افزایش همافزایی و کارآیی است. همانند یک کار تیمی، ترکیب دو مجموعه نیز میتواند نتیجه بهتری از عملکرد انفرادی به همراه داشته باشد. علاوه بر اینها، ادغام و ترکیب دو شرکت به کاهش هزینههای مرتبط با نقشها، سیستمها و مجوزهای تکراری کمک شایانی میکند. با این حال، ادغام و اکتساب، ریسکهای قابل توجهی نیز دارد که میتواند حتی امیدوار کنندهترین معاملات را از مسیر خارج کند. یک مطالعه توسط Harvard Business Review نشان داد که بین ۷۰ درصد تا ۹۰ درصد از ادغام و اکتسابها هرساله با شکست مواجه میشوند. در ادغام و اکتساب بر مبنای شواهد مطالعاتی گروه KPMG نزدیک به ۸۳ درصد از معاملات ادغام و اکتساب، سودی برای سهامداران خود به ارمغان نمیآورند.
ادغام و اکتساب میتواند استراتژی قدرتمندی برای رشد، نوآوری و تقویت موقعیت رقابتی باشد، اما تنها در صورتی که به درستی برنامهریزی و اجرا شود. قبل از تصمیمگیری، شرکتها باید به دقت اهداف خود، شرایط بازار، و تواناییهای داخلی را ارزیابی کنند. اگر ادغام و اکتساب با اهداف استراتژیک شرکت همخوانی داشته باشد و ریسکهای آن به خوبی مدیریت شود، میتواند به یک فرصت ارزشآفرین تبدیل شود. در غیر این صورت، ممکن است به یک شکست پرهزینه منجر شود.
پیشنهاد ادغام و اکتساب (M&A) به عنوان یک استراتژی رشد یا تحول برای شرکتها، به شرایط خاص هر شرکت، اهداف استراتژیک آن، و محیط کسبوکار بستگی دارد. ادغام و اکتساب میتواند مزایای قابل توجهی داشته باشد، اما همچنین با ریسکها و چالشهای جدی همراه است. در ادامه، عوامل کلیدی که باید در نظر گرفته شوند و شرایطی که ادغام و اکتساب را به یک گزینه جذاب تبدیل میکنند، بررسی میشوند:
۱. دستیابی به رشد سریعتر
اگر شرکت به دنبال رشد سریع در بازارهای جدید یا افزایش سهم بازار است، ادغام و اکتساب میتواند راهحلی مؤثر باشد. به عنوان مثال خرید یک شرکت کوچکتر با فناوری پیشرفته یا دسترسی به بازارهای جدید.
۲. دستیابی به فناوری یا دانش فنی
اگر شرکت نیازمند دسترسی به فناوریهای جدید یا تخصص خاصی است که توسعه آن زمانبر یا پرهزینه است، اکتساب یک شرکت دارای این فناوری میتواند گزینه مناسبی باشد. به عنوان مثال شرکتهای فولادی که برای بهبود فرآیندهای تولید خود، شرکتهای دارای فناوریهای سبز را خریداری میکنند.
۳. ایجاد سینرژیها
اگر ادغام یا اکتساب میتواند سینرژیهایی مانند صرفهجویی در هزینهها، افزایش بهرهوری یا بهبود زنجیره تأمین ایجاد کند، این استراتژی میتواند ارزشآفرین باشد. به عنوان مثال ادغام دو شرکت فولادی برای کاهش هزینههای تولید و توزیع.
۴. تنوع بخشیدن به محصولات یا خدمات
اگر شرکت به دنبال تنوع بخشیدن به سبد محصولات یا خدمات خود است، اکتساب یک شرکت فعال در حوزههای مکمل میتواند مفید باشد. به عنوان مثال یک شرکت فولادی که وارد تولید محصولات با ارزش افزوده بالا (مانند فولاد ضدزنگ) میشود.
۵. تقویت موقعیت رقابتی
اگر شرکت در یک بازار رقابتی فعالیت میکند و نیازمند تقویت موقعیت خود است، ادغام با یک رقیب یا اکتساب یک شرکت کوچکتر میتواند به افزایش قدرت بازار کمک کند. به عنوان مثال ادغام دو شرکت فولادی برای ایجاد یک بازیگر بزرگتر در بازار جهانی.
۶. دستیابی به منابع یا مواد اولیه
اگر شرکت نیازمند دسترسی به منابع خاص (مانند معادن سنگ آهن یا زغال سنگ) است، اکتساب یک شرکت دارای این منابع میتواند استراتژی مناسبی باشد. به عنوان مثال شرکتهای فولادی که معادن سنگ آهن را خریداری میکنند تا وابستگی خود به تامینکنندگان خارجی را کاهش دهند.
۷. بهبود مالی
در برخی موارد، ادغام میتواند منجر به کاهش مالیات یا استفاده از مزایای مالیاتی شود. همچنین ادغام موفق میتواند ارزش سهام شرکت را افزایش دهد.
۱. عدم تطابق استراتژیک:
اگر شرکت هدف با اهداف استراتژیک شرکت خریدار همخوانی ندارد، ادغام یا اکتساب میتواند منجر به شکست شود. به عنوان مثال خرید یک شرکت فعال در صنعتی کاملاً متفاوت که هیچ سینرژیای ایجاد نمیکند.
۲. تفاوتهای فرهنگی شدید:
اگر تفاوتهای فرهنگی بین دو شرکت بسیار زیاد باشد، ممکن است ادغام با مقاومت کارکنان، کاهش بهرهوری و تعارضات داخلی مواجه شود. به عنوان مثال ادغام یک شرکت سنتی با یک شرکت نوآور که فرهنگ سازمانی کاملاً متفاوتی دارد.
۳. ریسکهای مالی بالا:
اگر شرکت خریدار از نظر مالی در وضعیت مناسبی نیست یا هزینههای ادغام بسیار بالا است، این استراتژی میتواند خطرناک باشد. به عنوان مثال خرید یک شرکت با بدهیهای سنگین که ممکن است شرکت خریدار را تحت فشار مالی قرار دهد.
۴. عدم آمادگی برای یکپارچهسازی:
اگر شرکت خریدار توانایی یا تجربه کافی برای مدیریت فرآیند یکپارچهسازی را ندارد، ادغام میتواند با شکست مواجه شود. به عنوان مثال یک شرکت کوچک که تجربه کافی در مدیریت یک شرکت بزرگتر را ندارد.
۵. تغییرات سریع در بازار یا فناوری:
اگر بازار یا فناوری به سرعت در حال تغییر است، ممکن است ادغام یا اکتساب به سرعت منسوخ شود یا با ریسکهای غیرمنتظره مواجه شود. به عنوان مثال خرید یک شرکت فولادی در شرایطی که تقاضای جهانی فولاد در حال کاهش است.
اگر ادغام و اکتساب به درستی اجرا شود، میتواند به استراتژی قدرتمندی برای رشد و تحول تبدیل شود. برای افزایش شانس موفقیت، رعایت نکات زیر ضروری است:
در صنعت فولاد نمونههایی از ادغام و اکتسابهای موفق و ناموفق وجود دارد. این صنعت به دلیل ماهیت سرمایهبر و رقابت شدید، شاهد ادغامها و اکتسابهای متعددی بوده است. در ادامه به چند نمونه معروف اشاره میکنیم:
۱. ادغام Arcelor و Mittal (۲۰۰۶)
شرح: شرکت Mittal Steel، شرکت Arcelor را به ارزش ۳۳ میلیارد دلار خریداری کرد و شرکت ArcelorMittal را تشکیل داد.
دلایل موفقیت:
۲. اکتساب Corus توسط Tata Steel (۲۰۰۷)
شرح: Tata Steel، شرکت Corus را به ارزش ۱۲ میلیارد دلار خریداری کرد.
دلایل موفقیت:
۱. اکتساب Esmark توسط Severstal (۲۰۰۸)
شرح: شرکت روسی Severstal، شرکت آمریکایی Esmark را به ارزش ۲/ ۱ میلیارد دلار خریداری کرد.
دلایل شکست:
۲. اکتساب ThyssenKrupp و CSA (۲۰۰۶)
شرح: ThyssenKrupp، شرکت CSA (Companhia Siderúrgica do Atlântico) را در برزیل خریداری کرد و یک کارخانه فولاد جدید در ایالات متحده ساخت.
دلایل شکست:
۳. اکتساب U.S. Steel و Marathon Oil (۱۹۸۲)
شرح: U.S. Steel شرکت Marathon Oil را به ارزش ۶ میلیارد دلار خریداری کرد.
دلایل شکست:
ادغام و اکتساب (M&A) در صنعت فولاد، مانند هر صنعت دیگری، با ریسکهای متعددی همراه است. این ریسکها میتوانند ناشی از ماهیت سرمایهبر صنعت فولاد، نوسانات قیمت جهانی فولاد، چالشهای زیستمحیطی و رقابت شدید در این صنعت باشند. در ادامه، برخی از مهمترین ریسکهای ادغام و اکتساب در صنعت فولاد بررسی میشود:
۱. ریسکهای مالی
۲. ریسکهای عملیاتی
۳. ریسکهای استراتژیک
۴. ریسکهای قانونی و نظارتی
۵. ریسکهای مرتبط با نیروی کار
مقاومت کارکنان: کارکنان شرکت هدف ممکن است در برابر تغییرات ناشی از ادغام مقاومت کنند که این امر میتواند بر موفقیت ادغام تأثیر منفی بگذارد.
۶. ریسکهای مرتبط با زنجیره تأمین
۷. ریسکهای زیستمحیطی و اجتماعی
۸. ریسکهای مرتبط با بازارهای جهانی
۹. ریسکهای مرتبط با فناوری
۱۰. ریسکهای مرتبط با شهرت
ادغام و اکتساب میتواند مزایای قابل توجهی مانند رشد سریعتر، ایجاد سینرژیها، دستیابی به فناوری و تقویت موقعیت رقابتی داشته باشد. با این حال، این فرآیند با ریسکها و چالشهای جدی مانند هزینههای بالا، تفاوتهای فرهنگی، مشکلات یکپارچهسازی و ریسکهای مالی همراه است. در این ارتباط ادغام و اکتساب در صنعت فولاد میتواند فرصتهای ارزشمندی برای رشد و توسعه ایجاد کند، اما همراه با ریسکهای قابل توجهی است. موفقیت در این فرآیند نیازمند برنامهریزی دقیق، انجام بررسیهای جامع (Due Diligence) و مدیریت مؤثر چالشهای پیشرو است. شرکتها باید به دقت ریسکهای مالی، عملیاتی، استراتژیک، قانونی و زیستمحیطی را ارزیابی کنند و استراتژیهای مناسبی برای کاهش این ریسکها تدوین کنند.
در صنعت فولاد، موفقیت یا شکست ادغام و اکتساب به عوامل متعددی شامل ارزیابی دقیق شرکت هدف، همخوانی استراتژیک بین شرکتها، مدیریت مؤثر فرآیند یکپارچهسازی و واکنش به تغییرات بازار و قیمت فولاد بستگی دارد؛ لذا ادغامها و اکتسابهای موفق در این صنعت معمولاً با برنامهریزی دقیق، مدیریت قوی و درک عمیق از بازار همراه هستند، در حالی که شکستها اغلب ناشی از ارزیابی نادرست، عدم تطابق استراتژیک و مدیریت ضعیف است.