به گزارش می متالز، گفته میشود تهویه و اکسیژن در تونل وجود نداشت و هوادهی نشدن باعث شده است کارگران به کما بروند. این در حالی است که این تونل در عمل تعطیل و فاقد استفاده بود و کارفرما گفته بود من کارگر را فرستادم که حدود ۶۰ متر لوله را بیرون بیاورد و در حالی که دستور ورود تا۵۰ متری را اعلام کرد، کارگران در فاصله ۳۱۵ متری پیدا شدند.
در ۲ هفته گذشته، این چهارمین حادثه منجر به فوت در معادن زغالسنگ کشور است. ۲۶ خرداد نیز یک کارگر معدن زغالسنگ البرز شرقی بر اثر حادثه گازگرفتگی در تونل شماره ۱۱ معدن رزمجا غربی کشته شد. ۲۷ خرداد هم یک کارگر معدن زغالسنگ در منطقه کوهستانی بخش چمستان نور در استان مازندران هنگام کار از بالای کوه به پایین سقوط کرد و به دلیل شدت جراحت واردشده جان باخت.
پنجشنبه گذشته نیز بر اثر ریزش تونل برناکی در معدن زغالسنگ طزره دامغان، ۲ کارگر جان باختند و یک نفر مصدوم شد. نگاهی به این حادثهها نشان میدهد نخستین عامل موثر در بروز حوادث معادن زغالسنگ، خطای انسانی کارگران به دلیل نبود آموزش لازم و دومین عامل، سطح پایین ایمنی معادن زغالسنگ و سهلانگاری کارفرمایان بوده است.
اگرچه معادن زغالسنگ در جهان از ضریب بالای حوادث برخوردارند اما بروز حوادث متعدد در بازه زمانی کوتاه نشان میدهد پیامهایی که حادثه زمستان یورت در اردیبهشت ۹۶، برای کارگران و کارفرمایان و همچنین مسئولان کشوری داشت، بهدست فراموشی سپرده شده است.
پس از این حادثه، حرفهای زیادی درباره لزوم توجه به برقراری ایمنی و جدی گرفتن آموزش کارگران و تجهیز معادن به وسایل ایمنی کافی مانند گازسنج و... زده شد اما درست در روزی که جعفر سرقینی، معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت در جلسه مجمع عمومی زغالسنگ که ۲۶ خرداد برگزار شد، خبر از حمایت دولت در قالب کاهش حقوق دولتی دریافتی از این معادن و تصویب نرخ زغالسنگ بر اساس ۲۶ درصد نرخ فوب فولاد خوزستان به شرط ایمنی بیشتر در معادن زغالسنگ میداد؛ گویی باید شاهد از غیب میرسید که درست پس از این جلسه و فقط در یک هفته ۳ حادثه معدنی دیگر ۵ نفر دیگر را به کام مرگ بکشاند تا فاصله سطح ایمنی در معادن زغالسنگ با آنچه باید باشد، نشان داده شود.
شاید در این زمینه، معاون معدنی وزارتخانه باید به عوامل نظارتی بالاتر نسبت به قول گرفتن از مدیران معادن زغالسنگ کشور بیندیشد و آنها را اجرایی کند.