به گزارش می متالز، با این وجود، بسیاری از جوامع با سطوح اقتصادی متفاوت همچنان بر بقای پروژههای معدنی تاکید میکنند و چالشی که در این بین وجود دارد، دستیابی به راهکارهایی است که به وسیله آنها بتوان بین صاحبان منافع در دو گروه معدن و محیطزیست تعادل برقرار کرد. معدنکاری یک شمشیر دو لبه است که از یک سو منبعی غنی برای رشد اقتصادی به شمار میآید و از سویی دیگر اگر بهدرستی مدیریت نشود، بر جوامع انسانی و محیطزیست آثار ویرانگر دارد. در این راستا یک اقدام کلیدی که باعث ارتقا و توسعه پایدار شرکتهای معدنی میشود، همان چیزی است که میتوان آن را مسئولیت اجتماعی نام داد. این مسئولیت از اصولی پشتیبانی میکند که با کمک آنها کسب و کار معدنی میتواند به اهداف اقتصادی خود برسد و در همان حال دغدغههای اجتماعی و زیستمحیطی را نیز موردنظر قرار دهد اما پیشزمینه مجموعه اقدامات برای دستیابی به این هدف، ارتباط کاملی با مقولهای به نام «آموزش» دارد. درواقع به شرکتهای معدنی و کسانی که از فعالیتهای معدنی سود میبرند، مانند مقامات محلی و مدیران بخشهای خصوصی، درباره مسئولیتها و اقداماتی که باید در این زمینه انجام دهند، آموزش داده میشود تا آگاهی آنها از مسئولیتهای اجتماعی شرکتی که در اختیار دارند، افزایش یابد. از سویی دیگر کمک به توسعه آگاهی جوامع محلی و دیگر گروههای مدنی جامعه میزبان برای همکاری و شراکت با مجریان معدنی نیز اهمیت دارد. مجموع آموزشهای دوسویه به درک متقابل دو گروه از مواضع یکدیگر میانجامد تا درنهایت معدن و محیطزیست با تعامل در کنار هم پیش بروند.