به گزارش می متالز، یکی از چالشهای جدی شرکتهای دانشبنیان تأمین سرمایه مالی مورد نیاز آنها، متناسب با مرحله توسعه این شرکتها است که با توجه به ماهیت متفاوت فعالیت آنان نیاز به سازوکارهای متفاوتی نسبت به سایر بنگاههای اقتصادی دارد. در همین باره میزگردی تشکیل دادهایم با امیرحسین جهانی کیا از مدیران صندوق نوآوری و شکوفایی، رضا غلامعلی پور معاون بازاریابی و پذیرش فرابورس و افشین کلاهی رئیس هیئتمدیره مجمع تشکلهای دانشبنیان.
قطعا تسهیلات صندوق نوآوری باید آسانتر از بانک باشد.
جهانی کیا: در ابتدا حدود ۵ شرکت دانشبنیان آن موقع وجود داشت و اکنون حدود ۴۴۰۰ شرکت دانشبنیان در کشور فعالیت میکنند به لحاظ قانونی مرجع قانونی دانشبنیان بودن یا نبودن شرکتها و در اصل کارگروه مخصوصی در معاونت علمی در این خصوص نظر نهایی را راجع به شرکتها بیان میکنند اما این بدان معنا نیست که هر شرکت با مجوز دانشبنیانی بتواند از صندوق نوآوری و شکوفایی تسهیلات دریافت کنند. همه دانشبنیانها از مزیتهایی همچون معافیتهای گمرکی، مالیاتی و ... بهرهمند میشوند.
اما برای دریافت تسهیلات از صندوق باید یک تجدید ارزیابی مجدد بشوند تا مشخص شود پول صندوق دقیقا در چه خط تولید و خدماتی به خرج میرسد. اینکه آیا باید صندوق تسهیلات بدهد یا سرمایهگذاری مشارکتی با دانشبنیانها بکند خودش یک بحثی است که محل اختلاف نظر است. اما قطعا خدمات صندوق باید متفاوتتر و آسانتر از تسهیلات بانکی باشد. که البته الان خود شرکتهای دانشبنیان به این قضیه اذعان میکنند.
جهانی کیا: الان دو ضرورت برای دانشبنیانها مطرح است: ۱- سهولت تسهیلات دهی، ۲ - سرعت پرداخت تسهیلات چنانچه یک شرکت ممکن است در تاخیر در سرمایه در گردش خود تولیدش با ضرر انبوهی مواجه شود به طور قانونی صندوق توآوری و شکوفایی موظف به سرمایهگذاری اثرپذیر است البته شایان ذکر است که صندوق بودجه مصوب ندارد بلکه یک میزان سرمایه مصوب دارد و در حقیقت موظف به سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان میباشند. در این شرایط اگر این سرمایه به دلایل مختلف کم بشود قطعا دانشبنیانها نیز با مشکل روبرو میشوند بنابراین بازگشت سرمایه به صندوق بسیار حائز اهمیت است.
از هر ۱۰ شرکت دانشبنیان یکی از آنها شکوفا میشود.
کلاهی: با مدیریت جدید در صندوق نوآوری و شکوفایی تغییرات مثبت و مخصوصی در آن دیده میشود ابتدای تاسیس صندوق ایده آن بود که صندوق به تعدادی از اساتید دانشگاهها وام بدهد تا بتوانند شرکت دانشبنیان تاسیس کنند و اصلا با مفهوم و ماهیت دانشبنیانها آشنایی در کشور وجود نداشت. همان موقع تذکر داده شد که ماهیت دانشبنیانها در دنیا با ریسک شکست و ورشکستگی مواجه هستند و به طور معمول از هر ۱۰ شرکت دانشبنیان یکی از آنها درخشان و شکوفا میشود.
الان یک مشکل آن است که به شرکتهای بزرگ خوشسابقه برای کمک به دانشبنیانهای کوچک و متوسط توجه نشده است. با وجود اینکه تلاشهایی برای آن دیده شده است که استارتاپها توسط شرکتهای بزرگ و قدرتمند داخلی خریداری شوند تا بتوانند آنان را رشد دهند، اما در عمل هنوز اتفاقی نیفتاده است.
در دنیا شرکتهای بزرگ، شرکتهای کوچک را رشد میدهند.
کلاهی: الان در دنیا روند برجسته و برند شدن یک شرکت کوچک به این شکل است که معمولا با کمک یک شرکت بزرگ و خوشسابقه میتوانند رشد پیدا کنند. مثلا فیسبوک اینستاگرام را خریداری میکند و اینستاگرام واتسآپ را خریداری میکند این کار توسط شرکتهای بزرگ معمولا با دو هدف ۱- استفاده از ایدهها و نوآوریهای شرکتهای کوچک ۲- جلوگیری از رقیب شدن آن شرکت کوچک در آینده و دردسرساز شدن او. بنابراین الان در دنیا به این نتیجه رسیدهاند که ابتدا باید شرکتهای بزرگ و برند تشکیل شوند تا توسط آنها شرکتهای خرد و متوسط نیز رشد پیدا کنند.
اما روش پرداخت بین شرکتهای خارجی هم حائز اهمیت است چراکه عمدتا پرداختهای خارجی بین دو شرکتهای معروف خارجی و تأمین مالی آنها توسط بانکها صورت میگیرد. بدین معنا که تمامی کارهای مربوط به تأمین مالی و تسهیلات را خود بانک مستقیما برای آن شرکت انجام میدهد مثلا سابقا یک شرکت خارجی قصد داشت سهام یک فروشگاه اینترنتی ایرانی را خریداری کند جالب است که بدانید در جلسات رایزنی بانک به نمایندگی از شرکت خارجی حضور میداشت. چراکه بانکها در اصل سرمایهگذار این قضیه بودند و نه اینکه فقط وام بدهند بنابراین خود آنها در فرآیند دخیل میشدند. در خارج اصلا صندوقهای اینچنینی مثل نوآوری و شکوفایی برای حمایت وجود ندارد.
۶ صندوق فعال و ۹ صندوق با موافقت اصولی داریم؛ هنوز هیچکدام از صندوقها به مرحله سوددهی نرسیدهاند.
غلامعلی پور: در حال حاضر ۶ صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر پذیرهنویسی شدهاند و در بورس روی تابلو هستند و یونیتهای آنها معامله میشود. هر صندوق نیز یک سقف اندازه سرمایهگذاری دارد و حداقل سرمایه یک صندوق نیز باید ۱۰ میلیارد تومان باشد. میزان جذب سرمایه هم در هر یک از صندوقها متفاوت بوده است مثلا الان یک صندوق ۱۰ میلیارد تومانی داریم که توانسته ۲ میلیارد جذب سرمایه داشته باشد که مرور بر اساس نیاز و اندازه خود میتواند فراخوان بدهد و سرمایه بیشتری را به خود جذب کند.
به جز ۶ صندوق پذیرفتهشده با ۹ صندوق در فرابورس موافقت اصولی شده است. بدین گونه که یک کمیته ۳ نفرِ در فرابورس است که با تعیین ماهیت و اساسنامه صندوق خطرپذیر را بررسی میکنند و سپس اگر طبق ضوابط و شرایط بود به او موافقت اصولی داده میشود. بزرگترین صندوق که پذیرهنویسی شده است با ظرفیت ۶۰ میلیارد تومان است که توانسته ۳۰ میلیارد تومان جذب کند و از این مقدار حدود ۲۶ میلیارد تومان را در شرکتهای دانشبنیان سرمایهگذاری کند و بقیه را در قالب اوراق و سپرده بانکی به سرمایهگذاری بپردازد.
اما هنوز هیچکدام از سرمایهگذاریهای این صندوقهای جسورانه بورسی به مرحله سوددهی و بازدهی خود نرسیدهاند. چراکه فرآیند به سود رسیدن این صندوقها زمانبر است و اگر هم الان سودی هم در دست داشته باشد از ناحیه سرمایهگذاری در سپرده و اوراق بوده است. ۱۰ صندوق نیز درخواست مجوز دادهاند که هنوز در حال بررسی است.
سرمایهگذاران صندوقهای جسورانه باید صبور و ریسکپذیر باشند؛ گزینش شرکتها در دست هیئتمدیره صندوق است.
غلامعلی پور: در ضمن لازم به ذکر است که این صندوقها هیچ تضمینی در سوددهی به سهامداران خود ندارند. بنابراین کسانی که در صندوقهای جسورانه سرمایهگذاری میکنند باید اهل مشارکت و ریسکپذیری باشند. شروع کار اولین صندوقهای خطرپذیر و جسورانه به مهرومومهای ۹۵ و ۹۶ بازمیگردد و دوره عمر این صندوقها هم غالبا ۷ ساله تعیین شده است و بدین معنا که این بعد از این مدتزمان باید وضعیت صندوق تعیین تکلیف بشود.
همچنین باید تذکر بدهیم که سرمایهگذاری صندوقهای خطرپذیر در شرکتها منوط به داشتن مجوز دانشبنیانی آن شرکت نیست و تماما گزینش شرکتهایی که صندوق در آنها سرمایهگذاری میکند به اعضای هیئتمدیره صندوق واگذار شده است. فرابورس موظف است به صندوقهای نوآوری بر اساس ضوابط و شرایط مجوز بدهد و همچنین در سلامت مالی صندوق نظارت کند. همچنین هر صندوق باید موضوع فعالیت خاص خود را تعیین کند و در یک حوزه تخصصی به فعالیت بپردازد مثلا مثل پزشکی، فناوری و... چند صندوق نیز به علت آنکه دارای پشتوانه بانکی هستند و از سوی دیگر اخیرا بانک مرکزی بانکها را بنگاهداری منع کرده است هنوز نتوانستهاند مجوز بگیرند و منوط به تایید بانک مرکزی هستند.
الان یک جوی رایج شده است که هر نهادی در ظاهر علاقهمندی به تاسیس صندوقهای جسورانه را اعلام میکند اما متاسفانه در هنگام نیاز به تزریق پول وعدههای خود را فراموش میکنند.
صندوقهای خصوصی موفقتر از دولتیها هستند؛ بعضی دانشبنیانها وام را بر مشارکت ترجیح میدهند.
کلاهی: باید بین توسعه یا رشد پیدا کردن شرکتها تفاوت وجود دارد. مثلاً آمازون هم هنوز به سودآوری نرسیده است. یک شرکت میتواند مهرومومها در رشد باشد ولی به توسعه و سودآوری نرسیده باشد. در ایران صندوقهای جسورانه موفق و غیر موفق داریم. تجربه ثابت کرده است معمولا صندوقهای دولتی و دانشگاهی سابقه نشان داده که کمتر موفق بودند و علت آن هم خصوصی نبودن آنان بوده است.
الان شتابدهندهها و صندوقهای جسورانه موفقی وجود دارند که وابسته به شرکتهای بزرگ هستند به طور کلی همانگونه که گفتم شرکتهای موفق دولتی در این زمینه کمتر از شرکتهای موفق خصوصی بودهاند. بعضی دانشبنیانها ممکن است تسهیلات را بر مشارکت با صندوقهای جسورانه ترجیح بدهند. البته باید گفت حتی بعضی شرکتها بدون دریافت تسهیلات هم موفق هستند. در بازدید از روسیه دیدم یک شرکتی که توانسته بود بدون دریافت تسهیلات و کمک دولتی و فقط با دریافت پول از مشتری بتواند بیزینس جهانی راه بی اندازد.
لزوم همکاری فرابورس و صندوق نوآوری و شکوفایی.
جهانی کیا: صندوق نوآوری طرحی را آغاز کرده که میتواند ۴۰ درصد از منابع صندوقهای خطرپذیر بورسی را تامین کنیم. مثلا یک صندوق جسورانه ۱۰۰میلیاردی اگر ۶۰ میلیارد آن تامین شود میتوانیم ۴۰درصد باقیمانده از محل صندوق تامین شود. این بدین معناست که صندوق دنبال شرکت داری هم نیست و سیاست ما آن است که زیر ۵۰درصد مشارکت کنیم و در تصمیمگیریها هم کمترین دخالت را داشته باشیم تا ماهیت خصوصی صندوق حفظ بشود. متاسفانه هنوز فرهنگ صندوقهای جسورانه در ادبیات مالی ایران جا نیفتاده است. معمولا ۳ سال اول زیست صندوقهای جسورانه به سرمایهگذاری صرف میشود.
به غیر از منابع صندوق نیز توانستهایم از منابع بانکی هم برای صندوق استفاده کنیم. منابعی که از طریق اهرم کردن صندوق در بانکها (در اصل از جیب بانکها نه منابع صندوق) که پرداخت میشود به دانشبنیانها پرداخت میشود خوشبختانه احتمال میرود که از منابع صندوق پیشی بگیرد. هر پیشنهادی از سوی صندوقهای جسورانه درخواست شود ما با روی باز استقبال میکنیم. به قول رئیس صندوق نوآوری منابع نامحدود در نظر گرفته شده برای صندوقهای جسورانه.
کلاهی: روند ارزیابی و دریافت وام از صندوق نوآوری خوشبختانه آسانتر شده است اما با ایده آل فاصله دارد. قبلا متاسفانه سیاست صندوق این بود که تا حد ممکن منابع را خرج نکند و با دشواری و سختی وام میداد. شرکتها در مورد بروکراسیهای دریافت تسهیلات اعتراض دارند چراکه هر بیزینس یک زمان مصرف دارد و در یک تایم مشخص میتواند خط تولید تشکیل بدهد و محصولش را به بازار ارائه کند بنابراین اگر روند اعطای تسهیلات طولانی و فرصت سوزی شود دیگر پولی که به شرکت دانشبنیان داده میشود ارزش آنچنانی برای شرکت ندارد.
برای اینکه روندها و بروکراسیها آسانتر شود ۳ پیشنهاد میتواند مطرح باشد:
تجربه چندین ساله من در حوزه دانشبنیانها میگوید؛ صندوق نوآوری بهتر است کمکهای مالی خود را بیشتر به شرکتهای بزرگ یا خوشسابقه اختصاص دهد تا آنها بتوانند دست شرکتهای کوچک را بگیرند و رشد دهند و از سوی دیگر صندوق هم با خیال آسودهتری تسهیلات را میدهد چراکه طرف حسابش یک شرکت بزرگ و خوشسابقه است.
صندوق میتواند برای شناسایی و تایید صلاحیت شرکتها از ظرفیت تشکلها استفاده ببرد. هر صنفی همکاران خود را بهتر میشناسد. صندوق هرچقدر سعی کند تا دانشبنیانها را گزینش کند، قطعا بهتر از همصنفیان او نمیتواند او را بررسی کند.
وثیقه و ضامن یک معضل است برای وامها به دانشبنیانها است. صندوق نوآوری قطعا باید سهیل گیرانه تر است بانکها برخورد کند اما هنوز از دانشبنیانها وثیقه و ملک برای ارزشگذاری و ضمانت گرفته میشود. قطعا این سیستم سنتی باید برچیده شود. در خارج بانک کاری به وثیقه و سند ندارد بلکه میآید همگام با شرکت با او سرمایهگذاری و شراکت میکند. در رویکرد جدید بانکها شرکت را ارزشگذاری(اعم از ارزشگذاری ایده و تولید و...) میکنند و مثل ایران فقط ملک و دارایی را ملاک ارزیابی شرکت قرار نمیدهند.