به گزارش می متالز، چرخش آنی قیمتها و پیوستن خیل خریداران به صفهای طولانی فروش در شرایطی رقم خورد که بازار جهانی در آرامش نسبی معاملات هفتگی خود را پی گرفت و در فضای سیاسی هم خبری از شکاف گفتمانی به چشم نمیخورد.
فضای مثبتی که تا انتهای معاملات دیروز در بازار سهام جاری بود، این انتظار را به وجود آورد که شاخصهای سهام روند رو به رشد خود را ادامه دهند. در این میان، بازگشایی آرام معاملات بازار جهانی با افزایش قیمت فلزات هم نقش رشد را در ذهن بازار پررنگ کرد. در همین فضا بود که شاخص کل توانست در همان آغاز معاملات بیش از یکهزار واحد ارتفاع بگیرد و سطح 287 هزار واحدی را لمس کند. الگو و آرایش حاکم بر معاملات در این سیر صعودی، همچون روز گذشته با هجوم پولها به سمت سهام خودرویی دنبال شد و در کنار برتری تقاضا در بزرگان کالایی، شاخص کل در صدد جبران جاماندگی خود از شاخص هموزن برآمد. اما دیری نپایید که بازار اصطلاحا برگشت و قیمت عموم سهمها در چرخشی جالب توجه و البته آشنا برای اهالی بورس در روزهای اخیر از منطقه مثبت به محدوده منفی سرازیر شد و شاخص کل در حالی که قیمت حدود 90 درصد به محدوده منفی نشست، بیش از 4 هزار واحد از سقف روزانه پایین آمد.
فعالان بورسی عوامل مختلفی چون ترس از کاهش مضاعف تعهدات برجامی ایران در روز پنجشنبه، تسویه اعتبارات کارگزاریها و تمایل بازار برای ذخیره سودهای کسب شده در این چند روز را به عنوان دلیل این چرخش برشمردند. این در حالی است که اخبار و سیگنالهای دریافتی از فضای سیاسی عمدتا از مذاکرات طرفین برای حفظ برجام و انصراف ایران از کاهش بیشتر تعهدات خود حکایت دارد. از طرفی، شواهد مختلفی نشان میدهد که فشار عرضه از محل تسویه اعتبارات کارگزاریها هم نمیتواند چنین فشار یکجانبه و ناگهانی را بر بازار بیاورد، آن هم درست در شرایطی که علائم و قرائن خبر از گذار پیشرونده بازار به تعادلی جدید میدهد.
چنان که اشاره شد به نظر نمیرسد عامل و انگیزه بنیادی عامل چرخش قیمتها شده باشد بلکه آنچه که به این روند دامن زده، رفتار غریزی معاملهگران تازهواردی است که در رویارویی با روندهای عمومی حاکم بر بازار، مقلدانه دست به خرید یا فروش میزنند و توجه چندانی به مبانی ارزندگی سهام ندارند.
«دنیای بورس» در گزارشهای اخیر خود ضمن تاکید بر ماهیت مثبت گسترش جبهههای جدید نقدینگی و افزایش ارزش معاملات، یکی از تبعات ورود پولهای جدید را صفنشینیهایی دانست که غالبا ریشه در هیجانهای کاذب و غیرعقلایی معاملهگران غیرحرفهای و تازهوارد بازار دارد. سیمای چنین آرایشی در بازار را میتوان در غلبه رفتار بر عمل، غریزه بر انتخاب و پیروی بر تحلیل دید. تحرکات فعالان بورس تهران طی روزهای اخیر در اثبات این امر که صفهای خرید یا فروش از مغناطیس قدرتمندی برای ربایش پولها داشته سنگ تمام گذاشتند و بی آنکه تغییر معناداری در محیط حاکم بر سهام روی دهد از صف خرید جدا شده و عرضههای پرفشاری را شکل دادند.