به گزارش می متالز، شاخص کل بورس تهران پس از استراحت یکروزه، دیروز بار دیگر به مسیر صعودی بازگشت و حتی توانست کانال ۳۰۷ هزار واحدی را نیز تجربه کند. رشد قابل توجه و کمنظیر نفت در روز بازگشایی بازار جهانی مهمترین عامل صعود شاخص سهام در معاملات روز گذشته بود. هر چند در ادامه ترمز رشد این نماگر کشیده شد و شاهد عقبنشینی شاخص کل از سقف روزانه بودیم. در نهایت دیروز نماگر اصلی بورس تهران با رشد ۳۵۲۱ واحدی در سطح ۳۰۵ هزار و ۹۱۷ واحدی متوقف شد که خود رکوردی جدید در کارنامه تاریخی بازار سهام به شمار میرود. ارزش معاملات خرد سهام نیز دیروز بار دیگر رکوردشکنی کرد و اینبار از ۲۲۰۰ میلیارد تومان نیز فراتر رفت. نقدینگی جدیدی که در شرایط رکودی دیگر بازارها، سهام را بهترین مکان برای حفظ ارزش سرمایه خود یافتهاند. این پولهای تازه اما با انگیزه کسب سودهای حداکثری در کوتاهمدت به سمت گروههایی که ضمن بیشترین اثرپذیری از تحولات سیاسی، حول افزایش سرمایه مانور میدهند، حرکت کرده است. در این شرایط اما دو الگو از قرار تکرار روزهای زیگزاگی شاخص سهام و لیدری مجدد دو گروه بانک و خودرو در بازار برای آینده بورس محتمل است که هر یک شباهتها و تفاوتهایی با دورههای گذشته خود در بازار سهام دارند.
میانه خردادماه سال جاری بود که شاخص سهام در مواجهه با تشدید رفتار هیجانی میان معاملهگران، روزهای پرنوسانی را تجربه میکرد. بهطوری که یک روز با صفهای خرید طولانی مواجه بود و روز دیگر شاهد سنگین شدن صفوف فروش. در این شرایط بررسیها از نسبت ارزش معاملات به نقدینگی نشان میداد ورود پولهای تازه نقش اصلی را در زیگزاگ شاخص سهام دارند. در حال حاضر نیز روند معاملاتی شاخص سهام شباهتها و تفاوتهای چندی با این برهه زمانی دارد. جایی که معاملهگران سودهای مطلوبی بهدست آوردهاند و از این رو شناسایی سود و منفی شدن نماگر اصلی بازار در معاملات آتی امری محتمل است. همانطور که اشاره شد با توجه به رشد قیمت سهام طی روزهای گذشته، معاملهگران سهام برای شناسایی سود آماده شدهاند.
بهعنوان نمونه میتوان به سهام زیرمجموعه گروه خودرو و ساخت قطعات که بیشترین ارزش دادوستدها را به خود اختصاص داده است، اشاره کرد. میانگین قیمت سهام خودرویی از ابتدای شهریورماه تاکنون رشد بیش از ۲۰ درصدی را تجربه کرده است. برخی از سهمهای گروه مزبور در این برهه زمانی رشدهای به مراتب بیشتری را ثبت کردهاند. بنابراین طبیعی است که این روزها شاهد افزایش فشار فروش به منظور ذخیره سود کسب شده باشیم. در میانه خردادماه سال جاری نیز شاهد ورود نقدینگی جدید به معاملات سهام بودیم. پولهای تازهای که خود نقش اصلی را در زیگزاگ قیمتی بورس بر عهده داشتند. به هر حال تکرار روزهای زیگزاگی بازار سهام در نهایت خستهکننده شده و شرایطی نامشخص ایجاد میکند و به دنبال محرکی برای تعیین روند آتی میگردد. در معاملات آن برهه زمانی، پس از زیگزاگهای متوالی شاخص سهام، این نماگر در مسیری صعودی قرار گرفت و حتی موفق به فتح سومین ابرکانال این بازار شد.
در شرایط فعلی اما نمیتوان با اطمینان درخصوص مسیر بعدی شاخص سهام سخن گفت. با وجود شباهتهای اشاره شده میان بازار فعلی و سهماه گذشته (رفتار هیجانی معاملهگران، شناسایی سود و ورود پولهای تازه به گردونه معاملات)، تفاوتهایی نیز وجود دارد. در دوره قبلی، بخش مهمی از کارشناسان و تحلیلگران از پتانسیل بالای سهام برای رشد بیشتر قیمتها و در نهایت رشد شاخص کل بورس تهران سخن میگفتند.
در حال حاضر اما کارشناسان معدودی وجود دارند که بازار را همچنان مستعد رشد بنیادی میبینند. در عین حال برخی محرکها همچون تلطیف فضای سیاسی، سیگنالهای مثبتی به معاملات سهام ارسال میکرد. در آن دوره، سناریوهای بدبینانه درخصوص شرایط سیاسی و همچنین روند قیمت فلزات در بازار جهانی پیشفرض ذهنی فعالان بازار بود، از این رو هر گونه فاصله گرفتن از این سناریوهای بد بهعنوان سیگنال مثبت برای بازار سهام عمل میکرد.
پیشتر نیز اشاره شد که در شرایطی که بازار سهام رفتاری زیگزاگی در پیش میگیرد، نیاز به محرکی مشخص برای تعیین روند بعدی شاخص احساس میشود. در آن برهه زمانی تلطیف فضای سیاسی سبب شد تا شاخص سهام به مسیر صعودی سوق داده شود. در بازار جهانی نیز تحلیلها به گونهای شکل گرفته بود که تثبیت قیمتها در بازه فعلی را برای بازار سهام مثبت قلمداد میکرد. در شرایط کنونی اما در هر دو حوزه (فضای سیاسی و بازار جهانی) سناریوی بدبینانه دیگر پیشفرض بازار نیست که این موضوع فضای کلی را مبهم کرده است. در این شرایط هر گونه افت قیمتی در بازار جهانی یا عدم مخابره اخبار مثبت در حوزه سیاسی میتواند واکنش جدی بازار را به دنبال داشته باشد. چرا که در حالحاضر معاملهگران برداشت مثبتی از آینده روابط سیاسی کشور در ذهن دارند که نشانه اصلی آن در معاملات سهام رشد قیمت خودروییها و بانکیها و جریان داشتن بخش اعظمی از نقدینگی در این دو گروه دیده میَشود. از این رو به نظر میرسد در حالحاضر برای تداوم حرکت شاخص سهام در مسیر صعودی به سیگنالهای بسیاری جدی نیاز است.
الگوی دیگری که میتوان برای آینده بازار سهام متصور بود، لیدری مجدد گروههایی همچون بانک و خودرو در بورس تهران است. در شرایط فعلی، دیگر بازار جهانی و دلار در کانون توجهات بازار قرار ندارد و در عوض تحولات سیاسی مورد توجه فعالان قرار گرفته است. تحولاتی که در وهله اول گروههای خودرو و پس از آن بانکیها را متاثر میکند. نگاهی به معاملات ۱۰ روز اخیر بورس تهران و گردش حجم قابل توجه نقدینگی در این دو گروه تاییدی بر این موضوع است. این الگو مشابه رفتار شاخص سهام در اواخر سال ۹۴ و اوایل سال ۹۵ است. ژ
در آن دوره نیز گروه خودرو و تا حدودی بانکیها به لیدرهای اصلی بازار تبدیل شده بودند و نوسان بازار سهام با این دو لیدر وفق پیدا کرده بود. موضوعی که در همان برهه زمانی از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران بسیار نامطلوب ارزیابی شد اما احتمال تکرار آن در دوره کنونی نیز وجود دارد. این فضای لیدرمحوری در سال ۹۶ به دنبال رشد قیمتهای جهانی به اتمام رسید. این الگو شاید محتملترین سناریو برای بورس فعلی است که تنها در صورت بروز رخدادی جدی در حوزههای دیگر همانند رشد قیمتهای جهانی در سال ۹۶ یا جهش نرخ دلار در سال ۹۷ شانس کمی برای تکرار خواهد داشت.
بازگشایی معاملات بازار جهانی در بامداد دوشنبه با جهش ۱۸ درصدی شاخص نفتی برنت همراه بود؛ البته هیجان اولیه قیمتها پس از توییت ترامپ مبنی بر آزادسازی ذخایر استراتژیک تا حدودی فروکش کرد و قیمتها از سقف برگشتند. پس از حمله پهبادی نیروهای حوثی یمن به تاسیسات نفتی عربستان و اختلال در فرآیند تولید بیش از نیمی از نفت این کشور، فضای حاکم بر بازار نفت ملتهب شد و این انتظار شکل گرفت که قیمتها در بازگشایی هفتگی بازارها جهشی تاریخی را ثبت کنند.
در همین فضا بسیاری از موسسات مالی با اشاره به کمبود ناشی از اختلال در خطوط تولید نفت عربستان، اهداف ۱۰۰ دلاری را برای نفت ۶۰ دلاری متصور بودند. به این ترتیب انتظار میرفت مطابق نمونههای تاریخی موجود، جهش بهای نفت علاوه بر سهام پالایشی، تاثیر مثبتی بر جو عمومی بورس تهران بگذارد.
این مهم در نیمه اول معاملات سهام اثر خود را به جای گذاشت و شاخص سهام توانست تا میانه کانال ۳۰۷ هزار واحدی نیز پیشروی کند. در ادامه اما نااطمینانیهای سیاسی مربوط به اتهامزنیهای اخیر مقامات آمریکایی به ایران درخصوص حمله پهپادها به آرامکو و البته شناسایی سود از سوی معاملهگران سبب شد تا شاهد افزایش فشار فروش در عمده نمادهای بازار و برگشت شاخص سهام از سقف روزانه باشیم.
دیروز در تکرار روزهای پیشین معاملات سهام، دو گروه بانک و خودرو بیشترین میزان ارزش دادوستدها را به خود اختصاص دادند. در این شرایط به نظر میرسد اغلب اهالی بازار ترجیح میدهند تا نقدینگی خود را دور از ریسکهای بازار جهانی نگه دارند و در سهامی غیر از غولهای کامودیتیمحور سرمایهگذاری کنند. در عین حال، از آنجا که کسب سودهای حداکثری در کوتاهمدت تفکر غالب بر معاملات سهام است، حرکت به سمت گروههای کوچک و متوسطی را که مستعد نوسانات سریع و حداکثری هستند، جذابتر کرده است.
جغرافیای اخیر بازار سهام نیز حاصل تعامل این دو نیرو یعنی ترس غولهای کالایی از ریزش قیمتهای جهانی و افزایش میل به کسب سود حداکثری در کوتاهترین زمان ممکن است. این دو امر وقتی اثرگذار میشوند که بدانیم در بازارهای دیگر خبری از بازدهی نیست و پولها راه دیگری جز ماندن در تالار سهام ندارند.
در چنین فضایی است که تاکید بر تورم بخش داراییهای ترازنامه شرکتهای مستعد به محرکی مهم برای جذب مستمر منابع خرد تبدیل شده است. از آنجا که این موضوع به مذاق پولهای تازه هم خوش میآید پس دمیدن شیپور افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابیها جولانگاهی برای حرکت سهمهای مستعد میشود. رونق بیمهار سهام گروه خودرو و گروه بانک را بر همین مبنا میتوان توضیح داد. این دو گروه در ادامه روند رو به رشد خود، طی روز گذشته در اوجگیری ارزش معاملات، بیش از یکچهارم کل جریان نقدینگی را در اختیار گرفتند.
موضوعی که با توجه به ورود سهامداران تازهوارد به گردونه معاملات سهام میتواند زنگ هشدار را به صدا در بیاورد. شکسته شدن رکورد تاریخی ارزش معاملات خرد سهام اگر چه نشاندهنده رونق بازار سهام است اما نشانههایی از اوجگیری هیجانات در بازار را به تصویر میکشد.
بسیاری از این سهامداران جدید، به دلیل عدم آشنایی با مبانی ارزندگی و زمین بازی، ملاک تصمیمگیری خود را روندهای معاملاتی قرار میدهند. این مساله میتواند با معکوس شدن مسیر بازار که همانطور که اشاره شد با توجه به کسب سودهای قابل توجه طی مدت اخیر دور از ذهن نیست، به هیجانی تمامعیار بدل شود که توجه بیشتر معاملهگران به ملاکهای ارزندگی را میطلبد.
در همین رابطه نیز بخوانید: