بر اساس نگرش زنجیره ارزش، بخش معدن با تامین منابع اولیه مورد نیاز بیشتر صنایع، جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است. بهعبارت دیگر سرشاخه شکلگیری و توسعه بیشتر صنایع، بخش معدن است. بنابراین در اختیار داشتن ظرفیت قدرتمند معدنی برای توسعه پایدار هر کشور یک امتیاز به شمار میرود.
بر اساس رویکرد بهای تمام شده تولید محصول، عوامل تولید عبارت از مواد اولیه مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار تولید هستند و سهم هزینه این عوامل در تعیین بهای تمام شده محصول عبارت از ۵۴ درصد مواد اولیه، ۱۳ درصد دستمزد مستقیم و ۳۳ درصد سربار کارخانه است. بنابراین سهم هزینه تهیه مواد اولیه در بهای تمام شده محصول، بیش از نیمی از بهای تمام شده آن است و میتواند در قیمت نهایی آن تاثیر مهمی داشته باشد و در نتیجه سبب رقابتی شدن محصولات تولیدات داخل در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی شود.
بر اساس نگرش زنجیره ارزش، تامین مواد خام در صنایع مختلف نخستین نیازمندی به شمار میرود. بنابراین تولید و تامین مواد معدنی ارزان، نخستین گام در ایجاد و بهبود زنجیره تولید محصولات مختلف صنعتی است. به عبارت دیگر صنعت تولید مواد معدنی جزو صنایع بالادستی هر نوع صنعت دیگری بوده و تامینکننده اصلی مواد خام اولیه صنایع مختلف به شمار میرود. بنابراین به منظور توسعه پایدار صنعتیاقتصادی هر کشور لازم است عوامل زنجیرههای ارزش صنایع آن کشور شناسایی شوند. در ادامه این شناسایی و بر اساس توسعه فناورانه جهانی، زنجیره ارزش توانمند و برتر باید طراحی و به عنوان سند استراتژیک توسعه پایدار زنجیره صنعتیاقتصادی کشور به کار گرفته شود. بر این اساس، نخستین عامل زنجیره صنعتیاقتصادی ایران، ظرفیت توانمند تولید مواد خام اولیه معدنی برای صنایع پاییندستی است. گام ابتدایی در ایجاد چرخه زنجیره ارزش توسعه پایدار معدنیصنعتیاقتصادی کشور نیز توانمندی در توان نرمافزاری و سختافزاری ساختار تولید مواد معدنی به شمار میآید و علاوه بر آن قرارگیری در زمره کشورهایی است که تولیدکننده دانش و فناوریهای نوین و ماشینآلات معدنی و صادرکننده این اقلام به سایر کشورهای جهان با توان معدنی هستند.
با توانمندسازی ساختار تولید مواد معدنی کشور، علاوه بر ارزآوری حاصل از آن، توان تولید محصولات معدنی ارزان برای صنایع پاییندستی هم فراهم میآید. در نتیجه به جذابیت سرمایهگذاری در صنایع پاییندستی افزوده میشود و ارزش تولید محصولات با ارزش افزوده بالا و متکی به مواد اولیه قابل تولید در داخل رشد میکند، همچنین با ارزآوری حاصل از صادرات کالا به بازارهای مصرفی بینالمللی، صنعت داخلی نیز به شکوفایی میرسد.
با کامل شدن زنجیره تولید محصولات خام تا تولید محصولات با ارزشافزوده کامل و به دنبال آن شکوفایی صنعتی کشور وابستگی اقتصادی و صنعتی به منابع سوخت فسیلی کاهش مییابد و تحقق این کاهش وابستگی سبب رهایی از رویارویی با چالشهای کاهش حجم منابع تامین انرژیهای فسیلی، کاهش روند قیمت فروش آنها و همچنین معضلات زیستمحیطی میشود. با ایجاد چرخه اصلی زنجیره ارزش توسعه پایدار در کشور، بر اساس نگرش سیستمی، چرخههای فرعی زنجیره ارزش نیز به دنبال توسعه صنعتی ایجاد میشود و به رشد زیرساختهای کشور، اشتغالزایی، حذف بحران جدی و استراتژیک کمبود آب، توسعه صنایع دانشبنیان و پیوستن به کشورهای صنعتی قدرتمند و افزایش توان چانهزنی در سطح منطقهای و بینالمللی میشود.
مصطفی غنیمتی - کارشناس معدن