به گزارش می متالز، همزمان با حضور حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم رئیسی، ریاست قوه قضاییه در استان آذربایجانشرقی و دیدار با اقشار مختلف مردم، بازخوانی بخشی از مشکلات استان میتواند با بررسی و پیگیری ایشان و تیم همراهش گرههای زیادی را گشوده و بسیاری از مشکلات عمومی و خاص استان حل و فصل گردد.
مانند بسیاری از استانهای دیگر، موضوع واگذاری صنایع بزرگ و مادر به بخش خصوصی آنهم به صورت غیرقانونی و ناصواب موجب ایجاد هزینههای سنگین اجتماعی، اقتصادی و روانی در استان شده است که از جمله آنها میتوان به ماشین سازی تبریز و بلبرینگسازی تبریز اشاره کرد.
در ماجرای ماشین سازی که واگذاری به صورت غیرقانونی به فردی فاقد توانایی، اهلیت و تخصص صورت پذیرفته بود، این فرد (مشقربانعلی فرخزاد) پس از چند ماه به اتهام اخلال در نظام پولی و بانکی کشور راهی زندان شده و پس از آن نیز این کارخانه بزرگ علیرغم ممنوعیت واگذاری به دلیل مادرتخصصی بودنش، به شرکت فولاد ایران واگذار شده است.
این واگذاری نیز طبق اخبار منتشر شده غیرقانونی بوده و بیم آن میرود که پس از مدتی به دلیل عدم توانایی شرکت مذکور مشکلات موجود در ماشین سازی تبریز همچون آتش زیر خاکستر شعلهور شود، همچنین شنیدهها حاکیست که پس از مدتی این کارخانه عظیم به دلیل عدم توانایی شرکت فولاد در مدیریتش به فردی ثالث در تبریز واگذار خواهد شد!
استان آذربایجان شرقی با داشتن معادن غنی، یکی از استانهای مهم به شمار میآید. یکی از اصلیترین مشکلات مردم این استان مربوط به معدن مس سونگون ورزقان است که سالها در غیاب شفافیت به حیاط خلوط عدهای در کشور تبدیل شده است.
این معدن با داشتن ذخایر عظیم مس به قطب بزرگ این فلز استراتژیک در شمال غرب کشور تبدیل شده است اما انحصار برخی از افراد ذی نفوذ و عدم رضایتشان از رشد این معدن بزرگ، موجب شده است که مس سونگون با ظرفیتهای محدود به کار خود ادامه دهد.
موضوع دیگر که اکنون به مناقشه اصلی بین برخی از مردم تبدیل و موجب نارضایتی گردیده است، ماجرای آبگرم روستای "متعلق" از توابع شهرستان آبش احمد کلیبر است که نحوه واگذاری و استفاده از این منطقه گردشگری و سیاحتی مدتهاست به محل اختلاف اهالی و دستگاههای حاکمیتی تبدیل شده و هیچ کس قصد حل مشکل را ندارد.
یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی استان آذربایجانشرقی در سالهای اخیر موضوع مربوط به قطع درختان جنگلهای ارسباران است که به علت سودجویی ناشی از ممنوعیت قطع درختان شمال در استان ایجاد شده و در غیاب سازمانهای متولی و همچنین مدعی العموم موجب تضییع حقوق مردم شده است.
آلایندگی برخی از کارخانهها در کلانشهر تبریز همچون پالایشگاه و پتروشیمی تبریز و همچنین آلودگی در برخی از شهرهای بزرگ استان مانند آنچه در کارخانه شیشه مراغه (کاوه سودا) به وقوع پیوسته موجب ناراحتی و دردسر مردم شده است.
استان آذربایجان شرقی در سالهای اخیر با پدیده جدیدِ ظهور و بروز برخی از اشخاص سرمایه دار در تبریز و شهرستانها مواجه است که با دریافت وامهای کلان و ایجاد برخی از کارخانهها یا شرکتهای خدماتی به ابرثروتمندان و قدرتمندان استان تبدیل شده که اشتغال زاییهای ایجاد شده را پوششی برای دیگر تخلفات خود کردهاند.
این افراد با خریداری و تملک ابزارهای قدرت استان به یکی از پر نفوذترین و پر قدرتترین افراد سطح استان تبدیل شدهاند که تخلفات متعددشان با توجیه اینکه مبادا به امنیت عمومی لطمهای وارد آید، اغلب به فراموشی سپرده شده یا با کمترین میزان مجازات به باد فراموشی سپرده میشود.
برخی از آنها با در دست گرفتن نبض احساسات جوانان یا با خرید و مدیریت مجموعههای پر طرفدار استان برای خود حیاط خلوتی بزرگ ایجاد کرده و مانع هرگونه پیگیری قضایی ابتدایی میشوند.
در سالهای 93 و 94 خبر مربوط به فساد و ارتشاء برخی از نمایندگان شورای شهر تبریز و مسئولین ارشد شهرداری تبریز و ماجرای دستگیری آنان به بمب خبری استان و کشور تبدیل شد لیکن پس از گذشت چندین سال و علیرغم صدور برخی از احکام، این موضوع به صورت کاملا ملموس به فراموشی سپرده شده و تقاضا از مسئولین وقت قوه قضاییه برای شفاف سازی در این موضوع با این سخنان که تخلفات در حال بررسی است تقریبا مسکوت ماند.
دادگاههای این افراد تا جایی که اخبار آن منتشر شد، بدون حضور رسانهها و در غیاب اذهان عمومی برگزار و فضای امنیتی بر آنها سایه انداخت به صورتی که بسیاری از مردم تبریز که حق دانستن نوع تخلفات، کیفرخواست و... داشتند در بی خبری کامل تنها پس از چند سال به شنیدن اسامی برخی از افراد و محکومیتشان بسنده کردند.
پرونده برخی دیگر از اعضای شورای شهر تبریز و کارکنان شهرداری تبریز هم با وساطت یکی از نمایندگان تبریز در مجلس شورای اسلامی بدون هیچ دادگاهی همچنان در تعلیق به سر میبرد.
یکی دیگر از مشکلات موجود در سطح استان آذربایجان شرقی خصوصا تبریز، حجم بالای تخلفات صورت گرفته در پروژهای عمرانی است که اکثرا به نقطه منفی و نگرش ناامید کننده مردم تبدیل شده است به طوری که اصطلاح "معلوم نیست از قِبَلِ این پروژه چقدر خواهند خورد" به دیدگاه رایج مردم تبریز و استان تبدیل شده است.
موضوع بعدی در ماجرای مس سونگون، ایجاد کارخانه مس و صنایع تبدیلی آن است که در سال 92 مقدمات احداث آن ایجاد شد اما در طول مدت اخیر با توجه به وجود تحریمها از طرفی و همچنین فشارهای همان افراد ذی نفوذ؛ تاکنون به نتیجهای نرسیده و بیش از 15 هزار ظرفیت شغلی در منطقه به واسطه عدم تاسیس کارخانه، مغفول مانده است.
یکی دیگر از معادن مهم استان، معدن طلای اندریان است که در ماههای اخیر به دلیل نبود نظارت و بازرسی کافی و همچنین اختلافات موجود بین اهالی، به محل مناقشه تبدیل و موجب برداشتهای غیرمجاز و ثروت اندوزی برخی از سودجویان گردیده است به طوری که عدهای در مدت چندین ماه به ثروتهای بادآورده دست یافته و از طرفی برداشت طلا و خاک طلا در این منطقه موجب آلودگیهای زیست محیطی گردیده است که در غیاب نظارت سازمانهای مسئول به یکی از موضوعات حساس استان در حال تبدیل شدن است.
برای نمونه میتوان به پروژه میدان آذربایجان تبریز اشاره کرد که در آن علی رغم اذعان همه کارشناسان مبنی بر حیف و میل بیت المال در این پروژه، تاکنون بانیان این تضعییع نه تنها محاکمه نشده بلکه معرفی نیز نشدهاند.
علیرغم بسیاری از کارهای انجام گرفته در سطح دستگاه قضایی استان، نبود اطلاع رسانی و رسانهای شدن موضوعات به یکی از نقاط ضعف این دستگاه تبدیل شده است. مطمئنا اقدامات مهمی در بررسی پروندهها صورت گرفته است اما آنچه در سطح عمومی، بسیاری از مردم و نخبگان بدان معتقدند فقدان مدعی العموم در اخبار و رسانهها به یکی از اصلی ترین نقاط ضعف دستگاه قضایی استان تبدیل شده است.