به گزارش می متالز، تحلیلگران بورسی علاوه بر کاهش سقف بازدهی مورد انتظار در بورس تهران، روندی نزولی برای متغیرهای کلانی چون نرخ تورم و شاخص ارزی کشور پیش بینی کردهاند. با وجود این، از منظر تحلیلگران که بدبینتر از قبل به نظر میرسند، بورس تهران همچنان واجد ظرفیت رشد تا پایان سال است و در عین حال، سود شرکتها برای سال بعد هم رو به رشد ارزیابی میشود.
دور جدید پیش بینی تحلیلگران بورسی عمدتا با کاهش سقف بازدهی در بازارهای مختلف توام است. ۶۷ گروه تحلیلی در تازه ترین پیش بینی خود، برای شاخص کل بورس تهران انتظار رشد ۸۵ درصدی را طی سال ۹۸ برآورد کردهاند. این پیش بینی با وجود تایید ظرفیت سهام برای ادامه رشد در سال جاری، ۷ واحد درصد از پیش بینی دوره قبل کمتر است. به نظر میرسد انتظار افت بیش از ۲ درصدی سود خالص شرکتهای بورسی در کاهش پیش بینیها موثر بوده است. نگاه بورسیها به متغیرهای کلانی چون نرخ تورم و نرخهای ارز هم برای ادامه سال کاهشی است.
میانگین نرخ ارز مورد انتظار بورسیها در سامانه نیما نسبت به دوره قبل کاهش ۲ واحد درصدی را نشان میدهد و نرخ تورم هم سرنوشت نسبتا مشابهی دارد و با کاهش ۹ واحد درصدی، انتظار رقم ۲۶ درصد را در پایان سال میکشد. کاهش سطح پیش بینی تحلیلگران بورسی درحالی منتشر میشود که بازار سهام طی ماههای اخیر غالبا برخلاف انتظار این گروهها پیش رفته است. با وجود انحراف اخیر رفتار معامله گران به نگاه تحلیلگران، همچنان میتوان در بلند مدت به نقش موثر این گزارش امیدوار بود. تازه ترین گزارش اجماع تحلیلگران که به کوشش مدیریت سرمایه کیان گردآوری شده، حاوی پیش بینی سود ۹۴ شرکت بورسی از سوی ۶۷ گروه تحلیلی است.
چهاردهمین گزارش اجماع تحلیلگران بورسی درحالی منتشر میشود که بازارها در فاصله بین دو برآورد اخیر (گزارش شهریور نسبت به گزارش کنونی) دستخوش تلاطمهای جدی شدند. شاخص کل بورس، در مهرماه و پس از ثبت یک روند تاریخی در مسیر اصلاحی قرار گرفت و طی یک و نیم ماه در مدار فرسایشی به حرکت درآمد و ضمن اصلاح قیمتی، اصلاح زمانی نسبتا طولانی را از سر گذراند.
در این مدت، گروههای تحلیلی مفروضات خود را بار دیگر مورد بازنگری قرار دادند و برآوردهای خود را اینبار مطابق با تغییر روند قیمت در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی بهروز کردهاند.در واقع، گزارش اجماع دوره قبل در شهریور در شرایطی منتشر شد که بورس تهران در مسیری صعودی درحال ثبت رکوردهای تازه بود و در نقطه مقابل، ضمن تداوم رکود معاملاتی در بازار مسکن، بازارهای ارز و طلا آرامشی نسبتا طولانی را از سر گذراندند؛ از طرفی، بازار جهانی هم در بیم و امیدهای ناشی اختلافات تجاری اقتصادهای بزرگ و حمایت گرایی رو به گسترش آمریکا از اقتصاد خود قرار داشت.
در این دوره اگرچه، در بازار جهانی تقریبا در بر همان پاشنه میچرخد و عملا اتفاق خاصی در جهت بهبود یا تشدید رکود رخ نداده، در بازارهای داخلی شاهد تشدید نوسانات، تجربه یک اصلاح قیمتی جدی در بازار سهام و توزیع ناهمگون نقدینگی در بین صنایع بورسی و همچنین ایجاد موج صعودی در بازارهای ارز و سکه بودیم.تحلیلگران در این فاصله تقریبا دو ماه و نیمه، پیش بینیهای خود را از سود سهام، روند حرکت نرخ ارز، نوسانات قیمت در بازار جهانی و سایر متغیرهای اثرگذار به محیط بورس تهران به طور معناداری تغییر دادهاند. کاهش سود خالص بازار سهام، کاهش میزان بازدهی کل بورس تهران در سال ۹۸ در کنار تورم کمتر در کل کشور و همچنین انتظارات نزولی از روند نرخ ارز در سامانه نیما در تازه ترین گزارش اجماع جالب توجهی است.
مساله کم نمایی در دادههای تحلیلگران
البته باید توجه داشت که مرجع ارزش گذاری در تفسیر نتایج گزارش اجماع تحلیلگران بورسی حائز اهمیت اساسی است. گزارش اجماع براساس سود خالص کل بازار و همچنین نحوه حرکت شاخص کل مسیر بازار را مورد بررسی قرار داده است. این درحالی است که توزیع جریان نقدینگی طی ماههای اخیر برخلاف انتظار تحلیلگران رقم خورده است. این شکاف بین تحلیلگران و معامله گران خود را در واگرایی نماگرهای اصلی سهام و جهش ۱۹۵ درصد شاخص هموزن در قیاس با بازدهی ۸۰ درصدی شاخص کل تا به اینجای کار نشان داده است. در واقع، اثر توزیع نامتوازن منابع بین صنایع در گزارش اجماع غایب است و همین بهصورت کمنما در این دادههای تحلیلگران نمایان شده است.
با وجود اهمیت در مرجع ارزش گذاری صاحب نظران بورسی و انحراف اخیر بازار از روند مورد انتظار، نمیتوان اثر رویکردهای تحلیلی در جهتیابی شاخص کل در بلند مدت را نادیده گرفت. این موضوع به ویژه با روند فزاینده مشارکت تحلیلگران و غنای رو به تزاید پیش بینیها اهمیت خود را نشان میدهد. در تازه ترین گزارش اجماع۶۷ گروه تحلیلی (اعم از شرکت مختلف سبد گردانی، تامین سرمایه و کارگزاری) سود مورد انتظار خود را از شرکتهایی که نزدیک به ۶۵ درصد ارزش کل بازار سهام کشور را تشکیل میدهند، ارائه کردهاند.
این درحالی است که در گزارش دوره قبل در شهریور ۶۳ گروه تحلیلی در این گزارش مشارکت کرده بودند. افزایش مشارکت فعالان بورسی برای پیش بینی سود شرکتها را میتوان گامی موثر در مسیر افزایش کارآیی بازار قلمداد کرد. البته باید افزود که خطای پیش بینی جزو ذات تحلیل است و بنابراین هرگونه انحراف مسیر واقعی از روند مورد انتظار را نباید به معنای نا کارآمدی پیش بینی دانست که باید به پیچیدگی واقعیتی دانست که تماما در چنگ فهم نمیآید.
حال پس از تاکید بر کلیات مرتبط با گزارش اجماع میتوان وارد جزئیات مندرج در تازهترین پیش بینی تحلیلگران بورسی شد. متغیرهای کلیدی این گزارش، سود شرکتها و سود خالص کل بازار، نسبت قیمت به درآمد، بازدهی کل بورس، میزان تغییر پیش بینیها و همچنین روند مورد انتظار صاحب نظران بورسی در مورد متغیرهای کلانی چون نرخ تورم، نرخ ارز و قیمتهای جهانی برای سال ۹۸ است.سود مورد انتظار: یکی از نتایج مهم این گزارش نسبت به گزارش قبلی کاهش ۳ درصدی سود پیش نگر (۴ فصل آتی شرکتها برای اولین بار در ۹ ماه گذشته) است. انتظارات نزولی نسبت به قیمتهای جهانی و نرخ نیما و برخی گزارشهای نامطلوب شرکتهای بزرگ در ۶ ماه ابتدایی سال از علل عمده بروز چنین انتظارات کاهشی در بین تحلیلگران به شمار میرود.
سود مورد انتظار هم برای چهار فصل پیش رو کاهشی است هم برای سال ۹۸ هم روند مشابهی دارد. تحلیلگران بورسی در این گزارش کاهش ۱/ ۲ درصدی را برای سود مورد انتظار شرکتها برای سال جاری در نظر گرفتهاند. این درحالی است که در شهریور انتظار رشد ۲/ ۲ درصدی سود شرکتها در بین تحلیلگران وجود داشت.چرخش منفی انتظارات سود آوری در میان صنایع بزرگ عمدتا معطوف به صنعت روی، الفین، اوره و سنگ آهنیهاست. کاهش انتظارات در این دوره نسبت به دوره قبل را میتوان به گزارشهای ۶ ماهه این گروه از صنایع نسبت داد.
نسبت قیمت به درآمد پیش نگر (forward): نسبت قیمت به سود مورد انتظار یا همان P بر E بهعنوان دیگر متغیر کلیدی مورد توجه تحلیلگران در این گزارش افزایش داشته است. در واقع، نسبت قیمت به درآمد پیشنگر یا همان فوروارد شرکتهای مورد بررسی به ۸/ ۴ واحد رسیده است. این نسبت سال گذشته در همین زمان ۱/ ۴ واحد و در شهریور ماه سال جاری ۶/ ۴ واحد بود. افزایش نسبت قیمت به درآمد طی این مدت نشان میدهد فاصله قیمت در مسیر صعودی به طور کلی از سود مورد انتظار تحلیلگران بیشتر شده است.با وجود این، ارزش گذاری بازار همچنان در محدوده میانگین دو سال اخیر صورت گرفته است. به بیان دقیق تر، ارزش گذاری بازار در یکی، دو سال گذشته در محدوده ۴ تا ۵ در نوسان بوده است. سقف نسبت قیمت به درآمد فوروارد بازار در دو سال گذشته مربوط به مهرماه سال ۹۷ است و عدد ۵/ ۵ را نشان میدهد. اما با جهش سود آوری شرکتها طی ادوار اخیر به خصوص در نیمه نخست سال ۹۸، این نسبت کاهش یافت و در تیرماه عدد ۳/ ۴ واحد را هم به خود دید.چنین محدودهای برای ارزش گذاری سهام درحالی مرجعیت یافته که میانگین این نسبت برای بازار سهام طی ۱۰ سال اخیر ۴/ ۵ بوده است. به نظر میرسد ریسکهای سیاسی و شرایط خاص کشور اجازه فراتر رفتن ارزش گذاری از این محدوده متوسط دو سال اخیر را نمیدهد.
بازدهی کل بازار سهام: شاخص کل بورس تهران در فاصله دو برنامه اجماع به رغم کاهش ۳ درصدی انتظارات سود آوری شرکتها (اول مهر تا ۱۰ آذر)، بازدهی حدود ۲/ ۶ درصدی را به ثبت رسانده است. این بازدهی برای شاخص هم وزن رقم ۱۱ درصدی را تا روز گذشته نشان میدهد که همچنان موید توزیع نا متوازن نقدینگی در بین صنایع است. به نظر میرسد تعدد مراجع ارزش گذاری شرکتها (از تحول سود آوری سهام به خصوص در گروههای کوچک تر تا جذابیت افزایش سرمایه بنگاههای بورسی از منابعی نظیر تجدید ارزیابی داراییها تا سود انباشته) به عنوان ضربه گیر واکنش بازار به انتظارات کاهشی سود آوری عمل کرده است. با وجود این، پیش بینی تحلیلگران از میزان بازدهی کل بازار در مقایسه با گزارش قبلی در شهریورماه کاهشی بوده است. تحلیلگران در دوره قبل انتظار بازدهی ۹۲ درصدی را برای شاخص کل پیش بینی کرده بودند. این رقم در پیش بینی آذر به ۸۵ درصد کاهش یافته است. اگرچه بازار سهام همچنان از نگاه تحلیلگران واجد ظرفیت برای تداوم روند صعودی است (بازدهی بورس از ابتدای سال تا روز گذشته ۸۰ درصد بود که ۵ واحد درصد از میانگین مورد انتظار تحلیلگران فاصله دارد.)
متغیرهای کلان: نرخ تورم، روند نرخ ارز و قیمتهای جهانی هم به دلیل اثرگذاری مستقیم و غیر مسقیم بر سهام همچنان در تور تحلیلگران وزن ویژهای دارند. پیش بینی بورسیها از نرخ تورم و نرخ ارز نسبت به دوره قبل کاهشی است که معنای دیگر آن، انتظار فشار بر قیمت فروش تولید کنندگان طی ماههای باقیمانده از سال است. در کل، در دو دوره اخیر عموما روند مورد انتظار متغیرهای کلان از سوی بورسیها کاهشی بوده است. تازه ترین نگاه بورسیها به قیمتهای جهانی هم غالبا منفی است. اگرچه انتظار افزایش قیمت نفت در بین تحلیلگران نسبت به شهریور مشاهده میشود اما در مورد سایر کامودیتیها نظیر قیمت محصولات فولادی، متانول و اوره همچنان فضا در بین این گروهها کاهشی است. نکته جالب توجه در این میان، چرخش مثبت انتظارات تحلیلگران در مورد بازار مسکن و پیش بینی افزایش بازدهی املاک است.
سال ۹۹ از فیلتر تازه بورسیها: تحلیلگران براساس تازه ترین پیشبینیها انتظار دارند سود شرکتها در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸، حدود ۵/ ۱۲ درصد افزایش یابد. اگرچه از محل تغییر قیمت جهانی کالاهای پایه نظیر نفت، فلزات و محصولات پتروپالایشی انتظار رشد چندانی در سال ۹۹ با میانگین سال ۹۸ نمیرود، اما پیش بینی رشد ۱۲ درصدی قیمت دلار در سامانه نیما به علت اصلی انتظارات افزایشی سود ۹۹ نسبت به ۹۸ تبدیل شده است. مطابق گزارش اجماع، با وجود حرف و حدیثهای فراوان برای تحمیل هزینههای مختلف توسط دولت به شرکتهای بورسی، این موضوع بر انتظارات تحلیلگران تاثیر نگذاشته و همچنان سود سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ با ۱۲ درصد افزایش پیش بینی شده است. در طول ۱۵ سال گذشته، در هر سالی که سود شرکتهای بازار نسبت به سال گذشته افزایشی بوده و نسبت قیمت به درآمد بازار در محدودهای کمتر از عدد ۵ کمتر قرار داشته، بازدهی سهام به طور عمومی از اوراق با درآمد ثابت از جمله سپردههای بانکی و اوراق خزانه و سایر اوراق بدهی بیشتر بوده است.