به گزارش می متالز، محمدحسین رضاییان اظهار کرد: برای آنکه منافع کوتاهمدت این قبیل پروژهها تشریح شود باید اشاره کرد در ایران که هم در حوزه حملونقل ریلی، هم جادهای استانداردهای مصرف سوخت، متناسب با استانداردهای جهانی نیست و مصرف سوخت در هر دو نوع حملونقل بالا است، مصرف سوخت ریل با وجود این، یک سوم جاده است. اگر حمل بار در شرایط یکسان، مسافتی هزار کیلومتری را در ریل یا جاده طی کند، مصرف سوخت آن در ریل 70 درصد کمتر از جاده است. از آنجایی که در کشور ما حملونقل سهم بالایی در قیمت تمام شده محصولات دارد، صرفهجویی سوخت در حملونقل ریلی اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند. اهمیت دیگر حملونقل ریلی ظرفیت بالای آن در جابهجایی بار است. یک قطار میتواند جابهجایی بار 100 کشنده را انجام دهد. مزیت سوم حملونقل ریلی کاهش آلودگی محیط زیست است. آسیب احداث و نگهداری پروژههای ریلی بسیار کمتر از زیرساختهای جادهای است. مزیتهای عمومی حملونقل ریلی علاوه بر این سه وجه بزرگ، وجوه دیگری هم دارد که مجالی برای پرداختن به آنها نیست. اما در کشور ما حملونقل ریلی علاوه بر وجوه عمومی یک وجه اختصاصی دارد و آن موقعیت قرارگیری ایران در چهارراه جهانی است. موقعیت ژئوپلیتیک ایران فرصت استثنایی برای ایران خلق کرده است که اگر زیرساختهای ریلی کشور تکمیل شود و به کشورهای همسایه دسترسی ریلی پیدا کنیم، سهم قابل توجهی از تجارت جهانی جذب زیرساختهای ایران خواهد شد. به این ترتیب درآمدی پایدار غیر از درآمدهای خام فروشی نصیب کشور میشود. این درآمد پایدار هر سال 10 میلیارد دلار برآورد میشود. این درآمد ارزش زیادی برای کشور دارد که رقم آن به درآمدهای نفتی تنه میزند. اهمیت این درآمد از آنجاست که جنس کسب آن از نوع خام فروشی نیست.
توسعه زیرساختهای ریلی وابستگی کشورهای دیگر به زیرساختهای ایران را در پی دارد. کشورهای دیگر میتوانند نفت را از کشوری غیر از ایران بخرند اما مسیر میانبر ایران قابل جایگزینی و قابل دور زدن نیست. ایران در مرکز ثقل تجارت جهانی واقع شده است. با قدرت گرفتن کشورهای جنوب شرق آسیا، ایران مرکز ثقل تجارت شرق و غرب خواهد شد. سالانه بیش از یک میلیارد تن بار بین اروپا و آسیا جابهجا میشود که بخش زیادی از سهم جابهجایی بار میتواند با توسعه حمل و نقل ریلی نصیب ایران شود و درآمدهای چندین میلیارد دلاری برای ایران بهدنبال بیاورد.
در کشور ما به حملونقل ریلی نسبت به جادهای توجه ناعادلانهای صورت گرفته است. توجهات به جاده بسیار بیشتر از ریل بوده است. توسعه بسیاری از فرصتهای اقتصادی در کشور معطل توسعه حملونقل ریلی مانده است. در غرب و شرق کشور نیاز به توسعه ریلی احساس میشود. چگالی زیادی از معادن سنگ آهن در یال شرقی کشور قرار دارد که توسعه ریل در این قسمت کشور علاوه بر درآمدهای عمومی، توسعه زیرساختهای توسعه در شرق کشور را بهدنبال دارد.
متولیان بخش حملونقل ریلی معتقدند توسعه ریل در کشور با نگاه توسعه شبکهای است، یعنی ممکن است برخی مسیرهای ریلی جدید که ساخته میشود در ابتدا تقاضای زیادی نداشته باشد اما با اتصال این خطوط به شبکه سراسری ریلی، خطوط داخلی و ترانزیتی تکمیل میشود و تمام خطوط پرتقاضا میشود. فرصت بزرگ توسعه راهآهن غرب اتصال شبکه ریلی به راهآهن ترکیه و عراق است. سالانه 10 میلیون تن حجم تجارت ایران و عراق است. این حجم تجارت مساوی با جابهجایی روزانه دو هزار کامیون از جاده است. اگر زمینه اتصال ریلی کشور از شهرهای غربی به عراق فراهم شود کشور و مخصوصاً شهرهای مرزی از توسعه ریل منتفع میشود.در شرق کشور در استان سیستان و بلوچستان مشکل دسترسی داریم و بههمین دلیل فرصت سوزی در انتقال بار از شرق کشور اتفاق افتاده است. اگر زاهدان به چابهار متصل شود، بندر چابهار میتواند جای ابوظبی را در انتقال بار بگیرد و به هاب منطقه تبدیل شود. به این ترتیب امنیت در شرق کشور بیشتر میشود و مهاجرت معکوس رخ خواهد داد. هند برنامهریزی و سرمایهگذاری عظیمی برای راهاندازی معادن افغانستان انجام داده است و تنها راه دسترسی هند به این معادن از ایران است. به این ترتیب سهم عظیمی از درآمدهای ترانزیتی توسعه معادن افغانستان به ایران میرسد. از اینرو به نظر میرسد توسعه صنعت حملونقل ریلی با شتاب بیشتری باید دنبال شود.