به گزارش می متالز، ۱۲ ماه پیش هیچکس تصور نمیکرد شاخص استاندارد اند پورز در بورس آمریکا رشد بیش از ۲۸ درصدی طی سال داشته باشد. شاخص نزدک عملکرد بهتری داشت و نزدیک به ۳۵ درصد رشد کرد؛ زیرا سرمایههای عظیم وارد سهام شرکتهای فعال در حوزه فناوری شدند. شاخص متوسط صنعتی داوجونز نیز بیش از ۲۰ درصد افزایش یافت.
نکته جالب توجه این است که سال گذشته میلادی مملو از ترسها و نگرانیهایی بود که هرگز رخ ندادند: کاهش قابلملاحظه رشد اقتصاد جهان، سیاستهای اختلالآور از سوی بانک مرکزی آمریکا و تشدید تنشهای تجاری بین چین و آمریکا به شکلی خطرناک، جزو این نگرانیها بودند. اکنون این پرسش بسیار مهم مطرح است که علت رشد شدید در شاخصهای بورس چه بوده است؟ در پاسخ میتوان به عوامل گوناگونی اشاره کرد.نخستین عامل، شروع رشد از سطوح پایین است. فروش میزان بالا از سهام در پایان سال ۲۰۱۸ سبب افت شاخصهای بورس آمریکا شد. شاخص استاندارد اند پورز ۵۰۰ اگر ۲/ ۰ درصد دیگر پایین میرفت وارد فاز رکود میشد یعنی به ۲۰ درصد پایینتر از اوج قبلی میرسید. این شاخص سال ۲۰۱۸ را با کاهش ۶ درصدی به پایان برد. دومین عامل، سیاستهای حمایتی بانک مرکزی آمریکا بود. این نهاد در ماههای پایانی سال سه بار نرخهای بهره را پایین آورد و به تزریق نقدینگی به اقتصاد پرداخت. سال ۲۰۱۸ بانک مرکزی چهار بار نرخهای بهره را بالا برده بود. تغییر جهت سیاستهای پولی بانک مرکزی و اعلام آمادگی برای انجام اقدامات بعدی در صورت لزوم، سبب افزایش ریسکپذیری سرمایهگذاران شد. همچنین کاهش نرخهای بهره، سرمایهگذاران را وادار کرد به سمت بورس حرکت کنند. در حال حاضر نرخ مرجع بهره در آمریکا بین ۵/ ۱ تا ۷۵/ ۱ درصد است و اگر نرخ تورم بالا نرود سالجاری تغییری در نرخهای بهره ایجاد نخواهد شد.
سومین عامل، کاهش تنشهای تجاری بین چین و آمریکا است. یکی از مهمترین عوامل نگرانی و ابهام درباره افق اقتصاد جهان سیاستهای ترامپ در قبال چین بوده است. در دو ماه پایانی سال گذشته دو طرف بر سر برخی موضوعات به توافق رسیدند و قرار است تعرفهها بهتدریج کاهش یابد. انتظار میرود سالجاری مذاکرات ادامه یابد و با آنکه بعید است توافق فراگیر تجاری حاصل شود، اما آتشبس تجاری خبری بسیار مثبت است که سبب افزایش ریسکپذیری سرمایهگذاران شده است. همچنین پیمان تجدید تجارت آزاد آمریکای شمالی به تصویب مجلس نمایندگان آمریکا رسیده و این نیز یک عامل مثبت است. سال گذشته اخبار مربوط به مذاکرات تجاری چین و آمریکا بیشترین اثر را بر بازارهای مالی داشت و هر خبر مثبت و منفی سبب رشد یا کاهش شاخصها میشد.
چهارمین عامل، ضعف کمتر از انتظار اقتصاد جهان است. سال گذشته سرمایهگذاران به شدت نگران کاهش قابلملاحظه نرخ رشد اقتصادی جهان و بروز رکود بودند. تنشهای تجاری بین چین و آمریکا و بحران بر سر جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا عوامل اصلی این نگرانیها بودند. صندوق بینالمللی پول پیشبینی خود مبنیبر نرخ رشد اقتصاد جهان در سال گذشته را به ۳ درصد کاهش داده و این پایینترین میزان از یک دهه پیش است. اما اواخر سال گذشته نه تنها از بحران بر سر مساله جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا کاسته شد، بلکه توافق شد تعرفههای تجاری بین چین و آمریکا کاهش یابد. اقتصاددانها معتقدند بدترین شرایط از سر گذشته و سالجاری شرایط اقتصاد جهان بهتر از سال قبل خواهد بود.
پنجمین عامل، پایین باقی ماندن قیمت نفت است که سبب شد میزان فعالیتهای اقتصادی در جهان افزایش یابد. اخیرا قیمت نفت افزایش یافته اما از لحاظ تاریخی، سطح کنونی قیمتها اختلالی در رونق اقتصاد جهان پدید نمیآورد. ششمین عامل، طبیعی شدن منحنی نرخ بازده اوراق خزانه در آمریکاست. ماه آگوست سال پیش منحنی نرخ بازده اوراق خزانه آمریکا وارونه شد و این یک نشانه متقاعدکننده از بروز رکود در ۱۲ تا ۱۸ ماه آینده بود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که نرخ بازده اوراق خزانه دو ساله به بالاتر از نرخ اوراق ده ساله میرسد. اما در ماههای اخیر وضعیت این منحنی طبیعی شده؛ زیرا از نگرانیها درباره افق اقتصاد آمریکا و جهان کاسته شده است.
هفتمین عامل، بهبود شاخصهای اقتصادی در تعدادی از اقتصادهای بزرگ است. با آنکه بخش تولید کارخانهای جهان در ضعف بهسر میبرد، اما رونق بخش خدمات ادامه پیدا کرده و پیشبینی شده شرایط هر دو بخش در ماههای آینده بهتر شود. همچنین وضعیت بازار کار آمریکا بسیار خوب است و عامل هشتم، رشد سهام شرکتهای فعال در حوزه فناوری است. افزایش قیمت سهام دو شرکت اپل و مایکروسافت که هر یک بیش از هزار میلیارد دلار ارزش در بورس آمریکا دارند به رشد قابلملاحظه شاخص استاندارد اند پورز کمک کرد.
حال با توجه به عواملی که بیان شد جو بازارها مثبت است و سال جدید میلادی میتواند سالی دیگر از سالهای رونق در بورسها باشد. هنوز ریسکهای مختلف اقتصاد جهان را تهدید میکنند، اما به نظر میرسد سرمایهگذاران نسبت به آینده خوشبین هستند. اگر بر سرمایهگذاری شرکتها، مصرف شهروندان و حجم تجارت جهانی افزوده شود رشد اقتصاد جهان بالاتر از پیشبینیها خواهد بود.