به گزارش می متالز، پرسشهای متعددی درباره محتوای این توافق و اثرات آن مطرح است و یکی از این پرسشها این است که آیا ارزش داشت ترامپ جنگ تجاری زیانبار برای اقتصاد جهان را به خاطر رسیدن به این توافق راه اندازد؟ تعرفهها زیانهای بزرگی به بخشهای مختلف اقتصاد چین، آمریکا و جهان وارد کرده است و این زیانها همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. توافق امضا شده در روز چهارشنبه حاوی برخی نکات مثبت است: چین قبول کرده تا دو سال آینده میزان خرید کالا و خدمات از آمریکا را ۲۰۰ میلیارد دلار بالا ببرد و شرکتهای آمریکایی دسترسی بیشتری به بازار چین خواهند داشت. همچنین در حوزه محافظت از داراییهای معنوی برخی درخواستهای آمریکا از سوی چین پذیرفته شده است. اما این سوال مطرح است که برای رسیدن به این نقطه، اعمال آن میزان تعرفه لازم بود؟
در کوتاهمدت این توافق چندان درخشان نیست. افزایش واردات کالاها و خدمات آمریکا از سوی چین تنها بخشی از زیانهای جنگ تجاری برای اقتصاد آمریکا را جبران میکند و بخش بزرگی از این افزایش خرید میتوانست تابستان سال ۲۰۱۸ بدون آنکه لازم باشد ترامپ تعرفهها را بالا ببرد اتفاق بیفتد. در آن زمان چین پیشنهاد داده بود میزان بالاتر محصولات کشاورزی، نفت، گاز و کالاهای صنعتی را از آمریکا خریداری کند یعنی همان هدفی که اکنون تحقق یافته، آن زمان بدون این میزان زیان برای اقتصاد آمریکا قابل دستیابی بود. البته توافق حاصل شده روابط تجاری چین و آمریکا را تا اندازهای دگرگون کرده و ترامپ محتوا و جهت دیالوگها درباره چین را تغییر داده است. در حال حاضر بر سر ضرورت به چالش کشیدن چین بهدلیل اقدامات تجاری این کشور اتفاق نظر فراگیر در آمریکا وجود دارد و از این پس با امضای توافق یاد شده، شرکتهای آمریکایی مجبور نیستند برای دسترسی به بازار چین، فناوری خود را به شرکتهای این کشور منتقل کنند، یعنی این مشکل دیرینه حل شده است. تعرفههایی که آمریکا علیه کالاهای چینی اعمال کرد، نوعی جدایی نسبی بین دو کشور به وجود آورده است، به این معنا که بخشی از زنجیره عرضه که زمانی در چین ریشه داشت به دیگر کشورها به ویژه ویتنام و تایلند منتقل شده است. در نتیجه آمریکا کمتر از قبل به چین وابسته است. ترامپ قبل از امضای توافق که در یک مراسم طولانی انجام شد گفت: «امروز ما یک قدم تحرکآفرین را برمیداریم، قدمی که هرگز قبلا با چین برداشته نشده بود. این یک تغییر بزرگ در تجارت جهانی است.»
هیچکس معتقد نیست جنگ تجاری زیانبار نبوده است. در چند فصل اخیر نرخ رشد اقتصاد آمریکا کاهش یافته و در چند فصل آینده نیز این روند ادامه پیدا خواهد کرد. یک دلیل مهم این وضعیت، تعرفههایی است که ترامپ بر کالاهای صادراتی چین اعمال کرده است. همچنین سرمایهگذاری شرکتها متوقف شده، در سراسر آمریکا تعداد زیادی از کشاورزان ورشکسته شدهاند، فعالیتها در بخشهای تولید کارخانهای و حمل و نقل کاهش یافته و به میزانی رسیده که یک دهه قبل در دوران بحران مالی و رکود اقتصاد جهان مشاهده شده بود. اعمال تعرفه معادل بالا بردن قابل ملاحظه مالیاتها بوده است. دو موسسه آکسفورد اکانامیکس و مودیز آنالیتیکس معتقدند جنگ تجاری چین و آمریکا سال قبل ۳/ ۰ درصد از رشد اقتصاد آمریکا کاست که معادل ۶۵ میلیارد دلار است و اگر تغییری در تعرفهها ایجاد نشود، این رقم امسال به ۸۵ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
توافقی که روز چهارشنبه امضا شد به جنگ تجاری پایان نمیدهد و تعرفهها باقی است. اکنون دو سوم کالاهای صادراتی چین به آمریکا مشمول تعرفه است. اقتصاددانها با در نظر گرفتن تمامی این واقعیتها میگویند این جنگ تجاری زیان خالص برای اقتصاد آمریکا بوده است البته نه یک زیان بسیار بزرگ. ترامپ میتوانست شش ماه پس از استقرار در کاخ سفید به این توافق با چین دست پیدا کند و نیازی نبود این میزان تعرفه بر کالاهای چینی اعمال شود. یکی از مقامات تجاری دوران ریاستجمهوری باراک اوباما میگوید حتی ترامپ و تیم او در نهایت پذیرفتند که ایالاتمتحده از جنگ تجاری زیان دیده است، اما اعلام کردهاند که فواید این جنگ بیشتر از زیانهای آن بوده و نیز تعرفهها به اقتصاد چین هم لطمه وارد کرده است.
ترامپ گفته است جورج بوش و باراک اوباما در ارتباط با چین تا این اندازه جلو نرفتند و او توانسته ضمانت اجرا در توافق تجاری را درج کند، یعنی اگر چین به وعدههای خود عمل نکند تعرفههای بیشتری بر کالاهای صادراتی این کشور اعمال خواهد شد. واکنش بورس آمریکا به توافق تجاری مثبت بوده و شاخصهای مالی به رکوردهای جدید رسیدهاند. سرمایهگذاران از اینکه تعرفهها بالا برده نمیشود و ترامپ گفته اگر چین به وعدههایش عمل کند تعرفهها پایین خواهد آمد خشنود هستند. اکنون جو بازار و نگاه سرمایهگذاران به آینده مثبتتر شده است و عده زیادی از آنها معتقدند چین به وعدههای خود عمل خواهد کرد.
البته منتقدان میگویند آنچه تحقق یافته بسیار کمتر از حدی است که ترامپ وعده داده بود و نیز چینیها سابقه خوبی در عمل به تعهدات خود ندارند. در واقع محتوای توافق تغییری در برنامه بلندپروازانه رئیسجمهوری چین یعنی «ساخت چین ۲۰۲۵» ایجاد نمیکند. برای مثال در این توافق به یارانه دولت چین به صنایع این کشور اشاره نشده است. از سوی دیگر معاون نخستوزیر چین روز امضای توافق تجاری در کاخ سفید گفت: «شرکتهای چینی بر مبنای شرایط بازار، میزان بالاتری کالا و خدمات از آمریکا خواهند خرید.» این جمله تردیدهایی درباره پایبندی چین به مفاد توافق تجاری ایجاد میکند. همچنین وعده ۲۰۰ میلیارد دلار خرید بیشتر از سوی چین لزوما به این معنا نیست که اگر توافق کنونی حاصل نمیشد، آن میزان فروش نمیتوانست رخ دهد. نکته مهم دیگر این است که افزایش ۲۰۰ میلیارد دلاری خرید کالا و خدمات وعدهای است که ممکن است با متنوع کردن تجارت و نه ایجاد تجارت جدید تحقق یابد. با این حال برخی بخشهای اقتصاد آمریکا از این توافق سود میبرند. بانکها و شرکتهای ارائهکننده کارتهای اعتباری و شرکتهای بیمه سالها در پی دسترسی به بازار چین بودند، بدون آنکه مجبور باشند با یک شرکت چینی به شراکت بپردازند. تولیدکنندگان گاز طبیعی نیز از توافق کنونی سود میبرند زیرا چین بر میزان خرید این حامل انرژی خواهد افزود. همزمان با تداوم رشد اقتصاد چین، تقاضای این کشور برای انرژی بیشتر میشود و ایالاتمتحده میتواند به این نیاز پاسخ دهد.