به گزارش می متالز، بهادر احرامیان مدیرعامل شرکت فولاد یزد گفتوگویی داشته که مشرح آن را میخوانید:
ظاهرا حدود ١٠٠ نفر در این دوره نسبت به سال گذشته بیشتر در کنفرانس شرکت کرده بودند. شاید به علت بهبود نسبی فضای آهن و فولاد منطقه استقبال از این کنفرانس هم افزایش یافته است. این کنفرانس ٢ روز کامل بود و برعکس برخی از کنفرانسها که دیده میشود در روز دوم استقبال کمی کاهش پیدا میکند اما روز دوم این کنفرانس حضور قویای را شاهد بودیم. شاید این اتفاق به این دلیل بود که سخنرانیها و ارائهها به نوعی برنامهریزی شده بودند تا تعدادی از مطالب مهم برای روز دوم و بعد از ظهر آن باشد. بطورکلی چیدمان جدیدی برگزاری این کنفرانس جالب و خوب بود.
سخنرانیها نیز خوب بودند اما شاید جالبترین آنها مربوط به واله و ریوتینتو بود که در مورد افزایش تقاضای گندله در چین و اثرات آن صحبت کردند. همچنین ٢ مورد از سخنرانی ها درباره تحولات بازار خاورمیانه و دورنمای طرح ها و تقاضای فولاد GCC بود که از نظر بنده سخنرانی های جالبی بودند.
مبنای استدلال دوستان سندیکای لوله و پروفیل برای رفع تعرفه این است که قیمت مواد اولیه در ایران کاهش یافته و آنها بتوانند از مواد اولیه یعنی ورق فولادی برای صادرات استفاده کنند. باید دید چه کشورهایی در بازارهایی که هدف صادراتی تولیدکنندگان لوله و پروفیل ایران هستند حضور دارند. میتوان با یک تحقیق ساده به این نتیجه رسید. تمام کشورهایی که در بازار صادراتی حضور دارند رقابتی سالم انجام میدهند. آنها ورق فولادی را گرانتر از تولیدکنندگان ایرانی خریداری میکنند. یعنی قیمت ورق فولادی که در بازارهای خودشان وجود دارد گرانتر از ورق فولادی است که در بازار ایران وجود دارد. بنابراین در همین شرایط هم اگر با دید صادراتی نگاه کنیم، برای آنکه صنعت لوله و پروفیل بتواند در بازار صادراتی حرفی برای گفتن داشته باشد، وجود تعرفه در ایران چندان از مزیت صادراتی آنها کم نخواهد کرد. به هر نحوی که محاسبه کنیم، قیمت فولاد در بازار داخلی ایران یکی از ارزانترین قیمتها در جهان است. به نظر بنده از این دیدگاه باید به مسائل دیگری توجه داشت تا مشخص شود چرا مزیت صادراتی تولیدکنندگان لوله و پروفیل آنطور که باید نیست.
فولاد یک کالای رقابتی کامودیتی و یک کالای استاندارد در دنیا است. قبل از برند و ... مهمترین موضوع هزینه تمام شده است که حرف اول را میزند. کشورهای اصلی صادرکننده فولاد (لوله و پروفیل، میلگرد، شمش و ...) چین، هند، ترکیه در برخی محصولات کره جنوبی و ... هستند. تمامی این تولیدکنندگان دارای مشخصاتی هستند. اول آنکه هزینههای سرمایهگذاری آنها پایین است. از سوی دیگر هزینههای عملیاتی کمی دارند زیرا کارخانهها در مقیاس مناسب هستند. یعنی شاید گاهی احداث کارخانههای خیلی بزرگ هم اقتصادی نباشد. در نتیجه وقتی کارخانهها در مقیاس مناسبی احداث میشوند، میتوانند با هزینه کمتری ماده اولیه را به محصول نهایی تبدیل کنند. خیلی از این کشورها برعکس آن چیزی که ما میگوییم که باید قیمت مواد اولیه و انرژی ارزان باشد تا بتوان محصول را صادر کرد، از چنین مزیتهایی برخوردار نیستند. ترکیه از آمریکا قراضه وارد میکند و با گرانترین برق اروپا ذوب کرده و با گرانترین گاز اروپا روی آن فرآیند انجام داده و در نهایت میلگرد تولیدی را به تمام دنیا صادر میکند. یعنی بدون در اختیار داشتن مزیت انرژی و ماده اولیه نزدیک به 16 میلیون تن میلگرد به دنیا صادر میکند. باید دید این کشورها چه اقداماتی انجام دادهاند. درست است که ما در ایران انرژی ارزان در اختیار داریم اما نباید برای صادرات در بازارهای جهانی مواد اولیه را از تولیدکننده بالادستی به قیمت کمی خریداری کنیم و یا تنها روی مزیت انرژی تکیه کنیم. بنده معتقدم با توجه به شرایط خاص ایران شاید بهترین شرایط تولید در کارخانههای موجود، اسلب و بیلت باشد. در ترکیه تعدادی از کارخانهها کنار دریا هستند و اسکلهها و کشتیهای مخصوص به خود را دارند اما در ایران با توجه به اینکه کارخانهها در سرزمین اصلی پراکنده بوده و از ماده اولیه سنگآهن استفاده میکنیم، بیشترین مزیت ما تا مرحله تولید اسلب و بیلت است و پس از آن ارزش افزودهای که میتوانیم از این تولید دریافت کنیم، در سراشیبی خواهد بود. بطورکلی ما هم میتوانیم صادرکننده خوبی در دنیا باشیم. بهترین کاری که دولت میتواند برای صادرات داشته باشد، دخالت کمتر در بازار صادرات است. همچنین عوارض صادراتی برداشته شود. اگر در هر زمینهای عوارضزدایی شود شرایط بهتر خواهد. شاید بهترین مشوق کم شدن محدودیتها باشد. زیرا ثابت شده ارائه مشوقهای مثبت به تولید مانند ارائه یارانه، تولید و صادرات را به انحراف میکشاند.
به نظر من خیلی آسان این کار میتواند انجام شود. خوب است نگاهی داشته باشیم به آنهایی که این کار را انجام دادهاند. بهرحال در دنیا مثالهای خوبی وجود دارد به عنوان مثال ترکیه کشور همسایه ما در حال صادرات میلگرد به دنیا است در حالی که قراضه را وارد میکند. البته شاید در برندینگ هم خیلی قوی نبودند و یا احتیاجی به آن کار نبوده زیرا اگر این نیاز وجود داشت حتما این کار را انجام میدادند. آنها در محصولی مانند میلگرد شاید تنها روی قیمت تمام شده تحویل به مشتری تمرکز کرده و موفق شدند. میلگرد آنها محصولی است که حداقل استانداردها را داشته و سازوکارها را به صورتی تعیین کردهاند که با کمترین قیمت به دست مشتری برسد. حال شاید در کره جنوبی که آن هم کشور صادرکننده است، مقداری در زمینه برندینگ و تولید کالاهای سفارشی و خاص تمرکز کرده و موفق شدهاند. با نگاهی به این کشور ها میتوان یک راه خوب پیدا کرد. لازم نیست چرخ را از ابتدا اختراع کنیم.
گفتوگو از علیرضا جعفری نژاد