به گزارش می متالز، از سوی دیگر با ادغام واحدهای فولادی و تشکیل کنسرسیوم، سود این واحدها بهطور میانگین بین آنها تقسیم میشود. این حرکتی است که از سوی شرکت فولاد مبارکه اصفهان از چندی پیش آغاز شده است. هرچند مجموعه صنعت فولاد کشور نیازمند هلدینگهایی اینچنینی است تا بتواند استوارتر به سمت چشمانداز تعیین شده حرکت کند، اما بر سر راه تشکیل این هلدینگها مشکلاتی وجود دارد که موجب میشود بهراحتی نتوان در چنین مسیری گام نهاد.
درباره مزیتهای ادغام واحدهای فولادی با یکدیگر، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان گفت: فولاد مبارکه از سنگ تا محصول نهایی را در واحدهای مختلف مجموعه خود دارد. علت موفقیت این مجموعه را باید در این موضوع دید که تمام زنجیره فولاد را در مجموعه گرد هم آورده است. اگر این واحدهای پراکنده فولادی کشور به لحاظ مالکیت زیر نظر یک مجموعه واحد باشند حتی اگر به لحاظ جغرافیایی در یک فنس قرار نداشته باشند، میتوانند به سودآوری بیشتری برسند. ازاینرو با ایجاد کنسرسیوم میتوان تمام زنجیره فولاد را در اختیار داشت و از این طریق ارزشافزوده بیشتری ایجاد کرد و این ارزشافزوده را بهطور متعادل بین تمامی واحدها تقسیم کرد. بهرام سبحانی در ادامه توضیح داد: در زنجیره فولاد سوددهی متغیر است، یک زمان سوددهی در سنگآهن و زمانی دیگر در گندله و شمش و گاهی در محصول نهایی است. زمانی که تمام واحدها این زنجیره یک مجموعه باشد، ارزشافزوده از ابتدا تا انتها به طور متعادل تقسیم میشود و دیگر فرقی نمیکند کدام واحد زیان یا سود بیشتری میکند. در کل زمانیکه از صفر تا صد یک خط تولید سود میبرد، سود آن بهکل مجموعه بازمیگردد. وی در ادامه تاکید کرد: در همین راستا واحدهایی وجود دارد که وابسته به واحدهای دیگر هستند، این واحدها میتوانند با یکی شدن، زنجیره را برای یکدیگر تکمیل کنند.
مشکلاتی در مسیر ایجاد کنسرسیوم یا هلدینگ فولادی وجود دارد. درباره ایجاد هلدینگ در صنعت فولاد و مشکلات موجود بر سر راه آن، مدیرعامل فولاد امیرکبیر کاشان اظهار کرد: برای تولید میلگرد یا تیرآهن باید یک زنجیره کامل وجود داشته باشد که از معدن تا کنسانترهسازی، گندلهسازی و سپس آهناسفنجی، عبور کند تا به محصول نهایی برسد؛ این چرخه در صنعت فولاد یک زنجیره کامل به شمار میرود.عزیز قنواتی ادامه داد: اگر واحد تولیدی، این زنجیره یا بخشی از آن را در اختیار نداشته باشد، نمیتواند چندان سودآوری به همراه داشته باشد. ازاینرو صنایع پاییندست فولاد زمانی میتوانند سودآوری مناسبی داشته باشند که با صنایع بالادست خود در یک زنجیره قرار بگیرند. وی در ادامه افزود: درحالحاضر بیشتر واحدهای نوردی با مشکل روبهرو شدهاند، زیرا مواد اولیه در اختیار ندارند. تنها کارخانهای که کل چرخه تولید را در اختیار دارد، فولاد مبارکه است و به همین دلیل سهام این شرکت فولادی بیشترین میزان سوددهی را دارد.مدیرعامل فولاد امیرکبیر کاشان خاطرنشان کرد: اگر بر فرض سود یک معدن را ۴۰ درصد در نظر بگیریم، در حلقه بعدی این سود به ۳۰ درصد و پس از آن به ۲۵ درصد و بعد ۲۰ درصد و در نهایت در تولید ورق این سود به ۱۰ درصد میرسد؛ ازاینرو با حساب سوددهی میانگین کل مجموعه، سوددهی حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد محاسبه میشود؛ بنابراین یک واحد تولیدی با ایجاد زنجیره کامل میتواند سودآوری بالایی داشته باشد. قنواتی ادامه داد: واحدهای کوچکی که فقط نوردی هستند به دلیل تامین نبودن مواد اولیه یا تعطیلشدهاند یا با کمترین ظرفیت مشغول به فعالیت هستند. در دنیا معنی ندارد بهطور جداگانه یک کارخانه تولید میلگرد با ظرفیت ۵۰۰ هزار تن ایجاد شود؛ یکی از مشکلات مستقل بودن این واحدها، سودآور نبودن آنهاست. اگر این کارخانهها با یکدیگر ادغام شوند و هلدینگ تشکیل دهند و صورتهای مالی آنها تلفیق شود، میتوانند سودآور شده و به ظرفیت اسمی خود برسند و به بازار رقابت و صادرات هم وارد شوند.
مدیرعامل فولاد امیرکبیر کاشان در پاسخ به این پرسش که مهمترین مشکلاتی که بر سر راه ایجاد هلدینگهای فولادی وجود دارد چیست، گفت: مهمترین مشکل واحدها برای پیوستن به یکدیگر، سهامداری است، زیرا برخی از این واحدها ممکن است ۵ سهامدار یا حتی بیشتر داشته باشند و این امر قدرت تصمیمگیری برای این واحدها را سخت و دشوار میکند. یک واحد تولیدی ممکن است چند سهامدار با سهمهای متفاوت داشته باشد و ممکن است در زمینه تصمیمگیری برای ایجاد هلدینگ و پیوستن به واحد بزرگتر اتفاقنظر نداشته باشند؛ پس نبود هماهنگی بین سهامداران مختلف در این واحدها سبب مشکلآفرینی برای ایجاد هلدینگ میشود.قنواتی در ادامه خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مشکلات واحدهای کوچک، صورتهای مالی این واحدهاست، زیرا بیشتر این واحدها بدهکار هستند و بدهیهای بانکی و معوق و زیان انباشته دارند. اگر بخواهید این واحدها را ارزشگذاری کنید نیازمند یک ساختار مشخص هستید؛ بنابراین بهراحتی نمیتوان این واحدها را ادغام کرد.وی در ادامه یادآور شد: موضوع دیگر این است که برای ادغام واحدهای فولادی باید آنها را ارزشگذاری کرد که برخی واحدها در برابر ارزشگذاری که برای آنها انجام میشود، مقاومت میکنند و مدعی هستند واحدهای آنها از ارزش بیشتری برخوردار است. این مسائل سبب میشود این واحدها نیز بهراحتی ادغام نشوند.مدیرعامل فولاد امیرکبیر کاشان در پاسخ به این پرسش که آیا مسائل جغرافیایی و استانی میتواند بهعنوان یک مانع در پیوستن واحدها به یکدیگر تاثیرگذار باشد، گفت: مسائل استانی به هیچ عنوان نمیتواند مانع ادغام این واحدها شود. برخی از واحدهایی که معدن ندارند باید به واحدهایی بپیوندند که دارای معدن هستند. بهعنوان مثال فولاد مبارکه برای دسترسی به آبهای آزاد بهتر است یک واحد در جنوب و کنار دریا داشته باشد. به علاوه اینکه این فولادسازی در خراسان و کرمان هم به دلیل وجود معادنش واحدهایی را در اختیار دارد یا در مرکز ایران برای بخش توزیع، واحدهایی را خریداری کرده است.قنواتی تاکید کرد: عامل جغرافیایی برای پیوستن واحدها، یک عامل کمرنگ به شمار میرود. خودروسازهایی مانند تویوتا یا بنز هم در سراسر دنیا واحدهای تولیدی دارند.وی در پاسخ به اینکه آیا دور بودن واحدهای مختلف زنجیره فولاد هزینههای حملونقل را افزایش نمیدهند، گفت: اگر واحدها در کنار یکدیگر باشند ممکن است در گام نخست بهتر به نظر برسد، اما پس از آن موضوع حمل کالا تا بازار مصرف باید در نظر گرفته شود. با توجه به استفاده از ریل و کشتی و... موضوع حمل مدتهاست حل شده است.
مشکلاتی مانند سهامداری و صورتهای مالی شرکتهای کوچک فولادی در پیوستن آنها به یکدیگر موانعی را ایجاد کرده است. درباره ضرورت ایجاد هلدینگ و رفع موانع آن، مدیرعامل فولاد هرمزگان اظهار کرد: شرکتهایی که دارای منافع مشترک هستند، هلدینگ تشکیل میدهند. برای مثال هلدینگ فولاد مبارکه شامل چندین واحد است که زیرمجموعه این شرکت بهشمار میروند. شرکت میدکو نیز یک هلدینگ معدنی و فولادی است.فرزاد ارزانی در ادامه توضیح داد: هلدینگ منافع مشترک ایجاد و با وجود این منافع مشترک رقابتهای منفی نیز کاهش پیدا میکند. از آنجا که واحدهای کوچک توان محدودی دارند و زنجیره را بهطور کامل در اختیار ندارند، سوددهی مناسبی نخواهند داشت. شرکتهای کوچک بدون وابستگی به یک مجموعه بزرگتر قادر به رقابت نخواهد بود؛ بنابراین ایجاد هلدینگ سبب میشود شرکتهای پراکنده و کوچک تبدیل به شرکتهای بزرگتر شوند که امکان سرمایهگذاری خارجی برای آنها وجود خواهد داشت و زیرساختهای بهتری برای آنها فراهم میشود. با توجه به مزیتهای تشکیل هلدینگ تا اندازه زیادی واحدهایی که زیرمجموعه واحد بزرگتر قرار گرفتهاند، توانستهاند توسعه قابلتوجهی پیدا کنند.وی ادامه داد: از سوی دیگر هدفگذاری در هلدینگهای فولادی میتواند در راستای توسعه کشور قرار گیرد. این در حالی است که اگر واحدها مستقل باشند ممکن است صد هدف مختلف را دنبال کنند؛ اما اگر برای مثال ۱۰۰ شرکت در قالب ۵ هلدینگ بزرگ با یکدیگر قرار بگیرند، تعامل این ۵ هلدینگ بسیار بهتر و کارآمدتر میشود و در تصمیمگیریهایی درباره صادرات، تعرفه و... هماهنگتر عمل میکنند و در نهایت سودآورتر خواهند بود. از اینرو با توجه به منافع مشترک میتوانند بهراحتی تقسیم کار کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که مهمترین مانع برای ایجاد هلدینگهای فولادی در کشور چیست، عنوان کرد: مهمترین مشکل، سهامدار واحدهای فولادی است.
مدیرعامل فولاد هرمزگان در پاسخ به این پرسش برای حل مشکل سهامداری در شرکتهای فولادی چه باید کرد، گفت: شرکتهای کوچک متعلق به سازمانهای مختلف مانند تامین اجتماعی و... هستند و این سازمانهای مختلف باید در کنار هم تعامل برقرارکنند و در این بین نیز وزارت صنعت، معدن و تجارت میانداری کند تا این سازمانها و سهامدارها را در کنار یکدیگر قرار بدهد و برنامههای برد- برد برای آنها تعریف کند تا این واحدها احساس نکنند که دچار ضرر و زیان میشوند.
ارزانی با اشاره به اینکه بسیاری از شرکتهای تولیدی بدهکار هستند، عنوان کرد: بهدلیل بدهکاری، شرکتها از یکسو نمیتوانند، فعالیتشان را ادامه بدهند و از سوی دیگر به دلیل بدهی به بانکها نمیتوانند تعطیل کنند. با توجه به این مسائل سهامدارها باید بتوانند با یکدیگر تعامل برقرار کرده و در راستای منافع ملی و پس از آن منافع شرکت خود، تصمیمهایی را بگیرند تا بتوانند در کنار منافعی که برای آنها دارد، زنجیره را نیز کاملتر کنند.