به گزارش می متالز، بورس اوراق بهادار تهران در یک سال گذشته مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفته است.
بازدهی سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران طی یکسال منتهی به ۶ اسفند ۹۸ به ۲۸۰ درصد رسید، یعنی به طور میانگین هر واحد سرمایهگذاری در این بازار در این مدت ۲.۸ برابر شده است، در حالی که هیچ سپردهگذاری در بانک این مقدار بازدهی را برای مشتریان ندارد.
کارشناسان معتقدند، اگر نقدینگی سرگردان جامعه که به بیش از ۲۰۰۰ تریلیون تومان رسیده، به سمت بازارهای رسمی کشور شامل بازار سرمایه ( بورس اوراق بهادار، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی و یا شرکتهای بیمهای) یا بازار پول (بانکها) برود، بهتر از رفتن نقدینگی به بازارهای کالایی مانند سکه و ارز یا ملک و مسکن یا خودرو است.
سرمایهگذاری در بورس راهی برای تقویت تولید و مشارکت در اقتصاد کشور است، همچنین فرهنگ سهامداری در بورس راهی به سمت توزیع درآمد، شفاف سازی و نیز احساس تعلق مردم نسبت به کشور به شمار میرود.
از طرفی حرکت پولهای سرگردان به سمت بازار ملک و آپارتمان یا بازار خودرو باعث افزایش بیش از حد قیمت این کالاها شده و مشکلاتی برای مردم به وجود میآرود.
افزایش تقاضای ملک و آپارتمان به نیت حفظ ارزش پول یا سود آوری، باعث شدت یافتن تغییر کاربری زمینهای مرغوب کشاورزی به آپارتمان و ویلا میشود و این امر فرهنگ تولید را به باد فنا میدهد، زیرا سودآوری در بازار ملک و آپارتمان مانع هر نوع تلاش برای تولید و سود تولید میشود.
بازار شفاف بورس و الزام شرکتهای بورسی به ارائه گزارشهای مالی رسمی ماهانه،دو ماهه، سه ماهه،شش ماهه و سالانه در شبکه کدال، باعث شفافیت شرکتهای بورسی و آسانی نظارت بر آنها میشود.
از طرفی نقش دیگر بازار سرمایه، تامین سرمایه در گردش برای شرکتها و کارخانهها است، به این معنا که شرکتهای بورسی با انتشار سهام و اوراق مالی بهترین روش تامین منابع برای تولید را از مردم و جامعه به کار میگیرند و نقش اصلی بازار سرمایه به عنوان محلی برای جمع آوری پس اندازهای مردمی و تزریق به سیستم تولید به این روش آشکار میشود.
در حال حاضر از صدها هزار شرکت ثبت شده در کشور حدود ۶۰۰ شرکت در بورس حضور دارند و از ۸۲ میلیون نفر ایرانی، فقط حدود ۱۱ میلیون نفر کد سهامداری دارند که حدود ۱۳ درصد از مردم را شامل میشود که البته همه این افراد سهامدار فعال نیستند،در در هر مرحله از عرضه اولیه شرکتها حد اکثر یک میلیون فعال بورسی شرکت میکنند.
شاپور محمدی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادر معتقد است، برای تشویق حضور مردم در بورس، همه ابزارهای کلاسیک دنیا و نیز ابزارهای مالی اسلامی و عقود اسلامی در بازار سرمایه را طراحی کردهایم. ابزارهای با درامد ثابت مثل صندوقها برای افراد کم ریسک، سهام و حق تقدم برای افراد معمولی و ابزار معاملات آتی و فروش تعهدی و سبدهای بازارگردانی برای افراد حرفهای و با تحلیل تعریف و فراهم کردهایم.
برخی کارشناسان در مورد این که چرا تعداد اندکی از شرکتهای موجود کشور در بورس تهران حضور دارند، این گونه عنوان میکنند که وجود سیاست ناعادلانه الزام شرکتهای بورسی به شفافیت در مقابل اختیار بی حد شرکتهای غیر بورسی به پنهان کاری باعث میشود، شرکتها تمایل بیشتری به ماندن در فضای غیر شفاف و مبهم و خارج از بورس داشته باشند و گاهی با هدف فرار مالیاتی و عدم پاسخگویی، اراده و رغبتی برای بورسی شدن نداشته باشند.
از طرفی معافیتهای مالی و مالیاتی و تشویقها برای شرکتهای بورسی اندک و ناچیز ۲۰ درصد از مالیات عملکرد سالانه است، باید یک شرکت بورسی که صورتهای مالی شفاف وحسابرسی شده دارد، در مقایسه با یک شرکت غیر بورسی که صورت مالی درستی ندارد، در گرفتن تسهیلات بانک، معافیت مالیات، رتبه بندی، اعتبار گمرکی و رتبه تجاری، تفاوت آشکار و معنی دار داشته باشد تا شرکتهای غیر بورسی رغبت به بورسی شدن و برخورداری از این امتیازات داشته باشند.
ماده ۱۴۳- معادل ده درصد (۱۰%) از مالیات بردرآمد حاصل از فروش کالاهایی که در بورسهای کالایی پذیرفته شده و به فروش میرسد و ده درصد (۱۰%) از مالیات بردرآمد شرکتهایی که سهام آنها برای معامله در بورسهای داخلی یا خارجی پذیرفته میشود و پنج درصد (۵%) از مالیات بر درآمد شرکتهایی که سهام آنها برای معامله در بازار خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته میشود، از سال پذیرش تا سالی که از فهرست شرکتهای پذیرفته شده در این بورسها یا بازارها حذف نشدهاند با تأیید سازمان بخشوده میشود. شرکتهایی که سهام آنها برای معامله در بورسهای داخلی یا خارجی یا بازارهای خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته شود در صورتی که در پایان دوره مالی به تأیید سازمان حداقل بیست درصد (۲۰%) سهام شناور آزاد داشته باشند معادل دو برابر معافیتهای فوق از بخشودگی مالیاتی برخوردار میشوند.
به نظر مدیران شرکتهای بورسی، این معافیت شرکتهای بورسی در مقابل شفافیت مالی و رفتار قانون مدار مالیاتی ناچیز است، در حالی که یک شرکت غیر بورسی بدون شفافیت به راحتی میتواند فرار مالیاتی داشته و از پاسخگویی فرار کند