به گزارش می متالز، با در نظر گرفتن بازههای زمانی بالاتر نیز دیده میشود که بازار سرمایه بازدهی چندین برابری را نسبت به سایر بازارها به خود اختصاص میدهد. از دیگر سوی، بازار سرمایه برای سرمایهگذارانی که آشنایی زیادی برای محل مناسب سرمایهگذاری ندارند، گزینه مناسبی است.
نکته مهم، اما کارکرد بازار سرمایه در تامینمالی برای شرکتهای بزرگ است. در این نوشتار این موضوع بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد.
سرمایهگذاری در بازار طلا، سکه، مسکن و ارز به رشد اقتصاد کشور کمکی نمیکند. بررسیها نشان میدهد تا نیمه نخست دیماه سال ۱۳۹۸، مسکن ۲۳ درصد، بانکها و ابزارهای با درآمد ثابت بهطور متوسط بین ۱۶ تا ۲۰ درصد، بازار ارز (دلار) ۶ درصد و سکه ۵ درصد بازدهی داشتهاند؛ درحالیکه آمار و اطلاعات مربوط به بازار سرمایه رشد بیش از ۱۰۰ درصدی را نشان میدهد. با توجه به برنامهریزی درست در بورس، بازار سرمایه نشان داد که از امنیت کافی برای سرمایهگذاری برخوردار است. وجود امنیت منجر به ورود مستقیم و غیرمستقیم (از طریق صندوقهای سرمایهگذاری) جریانهای نقدینگی به چرخه تولید میشود. تمامی افراد حقیقی و حقوقی میتوانند وارد بازار سرمایه شوند، اما امکان سرمایهگذاری مناسب در این بازار نیازمند صرف زمان است. همواره مشاهده میشود که با مثبت شدن شرایط بازار، افراد زیادی وارد آن و به محض هیجانی شدن شرایط، از آن خارج میشوند. باتوجه به برخی تلاطمهای بازار که در سال جاری رخ داد، افراد بسیاری از بازار خارج شدند که براساس آمار، بیش از ۴۵ درصد از این افراد در سال جاری وارد بازار شده بودند و تخصص کافی برای پیشبینی بازار را نداشتند. با این حال، بررسیها نشان میدهد بازار سرمایه منافع بسیار مناسبی برای افراد و شرکتها در بر دارد.
از یک دیدگاه در بازار سرمایه نوعی تقسیمبندی با سه نوع صندوق سرمایهگذاری وجود دارد؛ صندوقهای با درآمد ثابت، صندوقهای مختلط و صندوقهای سهامی. نکته جالب توجه آنکه صندوقهای سهامی در ۶ تا ۷ سال گذشته تا ۱۰۰۰ درصد بازدهی داشتهاند که این بازدهی در هیچ نوع کسبوکاری مشاهده نمیشود؛ در نتیجه صندوقهای سرمایهگذاری گزینه بسیار مناسبی برای افرادی هستند که نمیدانند چگونه در بازار فعالیت کنند. در شرایط صعودی بازار، ورود به صندوقهای سرمایهگذاری یکی از گزینههای بسیار مطلوب برای سرمایهگذاران حقیقی است. متغیرهای بازار در میانمدت و بلندمدت شرایط صعودی را برای بازار نشان میدهند، مگر آنکه متغیر ناخواسته دیگری وارد شود که محاسبات را بهم بزند.
یکی از مهمترین وظایف بازار سرمایه، تامین منابع مالی است. معاملات ثانویه برای ایجاد جذابیت در بازار انجام میشود تا در نهایت شرایط برای تأمین مالی فراهمتر شود. شرکتها برای اهداف متفاوتی از اجرای طرحهای توسعهای گرفته تا تامین سرمایه در گردش مورد نیاز، اصلاح ساختار مالی، سرمایهگذاری در شرکتهای زیرمجموعه، انجام سرمایهگذاریهای جدید و مواردی از این دست بهدنبال تامین منابع مالی هستند. از یک سو باید توجه داشت که فلزات اساسی، صنایع معدنی و فولادی نیازمند منابع مالی زیادی هستند و با آنکه نظام بانکی همواره در خدمت صنعت کشور بوده،، اما تامین منابع مالی ازسوی بانکها با نرخی بالاتر از تامین آن ازسوی بازار سرمایه انجام میشود. از سوی دیگر، نظام بانکی توانایی تامینمالی در این سطح و با ارقام مربوط به این صنایع را ندارد. نظام بانکی باید بتواند وارد فعالیتهای خرد و متوسط شود. در برنامه ششم توسعه نیز صریحا عنوانشده که وظیفه بانکها تامینمالی کسبوکارهای خرد و متوسط است؛ در نتیجه صنایع بزرگ بهتر است از بازار سرمایه بهعنوان منبع تامینمالی استفاده کنند. در اینجا ذکر چند نکته ضروری است.
روشهای بهکار گرفته شده از سوی صنایع بزرگ برای تامینمالی، اغلب روش سنتی افزایش سرمایه است؛ یعنی همان ابزاری که در قانون تجارت سال ۱۳۴۷ عنوانشده از سوی شرکتها مورد استفاده قرار میگیرد. در صورتی که به نظر میرسد نهادهای تخصصی و تشکلهای صنفی چه در بازار سرمایه و چه در صنایع بزرگ میتوانند به روشهای جدیدی فکر کرده و بهدنبال استفاده از ابزارهای جدیدی باشند. گفتنی است که صنایع معدنی بهجز در مواردی مانند تجهیزات و ماشینآلات معدنی، داراییهایی را در اختیار ندارند تا بتوانند از ابزارهایی مانند ابزار اجاره استفاده کنند. این امر آنها را به استفاده از داراییهای ثابت محدود میکند که نتیجه آن عدم امکان استفاده از اوراق مرابحه، اجاره و مانند آن است و تنها گزینه باقیمانده برای این شرکتها اوراق مشارکت است.
اما راهحل چیست؟ آیا باید با محدودیتها کنار آمد و تامینمالی را در صنایع متوقف کرد؟ ایجاد ابزارهای جدید پاسخ این پرسش را داده است. طراحی اوراق جدید مانند اوراق منفعت برای شرکتهای حوزه معدن ارزشمند و بسیار پرکاربرد است. اوراق وکالت نیز دست بسیاری از صنایع را برای تامینمالی باز گذاشته است. با توجه به اینکه ابزارهای تامینمالی در بازار سرمایه زیاد شده، تشکلهای معدنی و شرکتهای بزرگ باید نیروهای متخصصی را برای تامینمالی طرحهای خود در اختیار داشته باشند. امروزه تخصص استفاده از ابزارهای تامینمالی بسیار مهم است. شرکتها باید بتوانند از خدمات نهادهای تامینمالی، کارگزاریها، تامین سرمایه کنندهها و مشاوران سرمایهگذاری استفاده کنند؛ در نتیجه حضور فردی که با بازارهای تامین سرمایه آشناست در میان مدیران و اعضای هیات مدیره شرکتها، در راهبری آنها در سطح کلان بسیار حائز اهمیت بوده و تاثیرگذار است.
براساس بررسی صورتهای مالی شرکتهای فعال در حوزه فلزات اساسی، خرید و فروش اعتباری در این شرکتها به سطوح پایینتری رسیده و بیشتر خرید و فروشها بهطور نقدی در حال انجام است که نشان میدهد توان استفاده از اعتبار تجاری در شرکتها کاهش یافته است. نسبت تسهیلات به برخی متغیرهای صورتهای مالی نیز پایینتر آمده که حاکی از آن است که بنگاههای تجاری و اقتصادی کمتر توانستهاند از منابع و تسهیلات مالی بانکها بهرهمند شوند. همچنین بررسی شاخص مدیران خرید نشان میدهد صنایع مرتبط با فلزات اساسی و معادن با مشکل سرمایه در گردش روبهرو هستند. با توجه به نامگذاری سال بهنام رونق تولید و افزایش قیمت جهانی فلزات، زمینه برای ارتقا و رشد بیشتر صنایع فراهم شده است. شاخصهای گوناگون در صورت مالی و شاخص مدیران خرید نشان میدهد که شرکتها مشکل تامین منابع مالی دارند؛ در نتیجه میتوان از ابزارهای مالی موجود بهرهمند شد و ابزارهای جدید را نیز به بازار سرمایه ارائه داد. در این شرایط، طراحی ابزار، اصلاح ابزارهای فعلی و استفاده از آنها به طور بهینه از جمله نیازهای تامینمالی در حوزه معدن و فولاد است.
بازار سرمایه در طراحی ابزار از انعطافپذیری بالاتر و نظارت (نظارت سازمان بورس، حسابرسان معتمد و...) بیشتری برخوردار است؛ بنابراین در حوزه سرمایهگذاری و تامینمالی میتوان ابزارها و گزینههای مطمئن و جدیدی را تعریف کرد و با استفاده از آنها بر مشکلات تامینمالی در حوزههای گوناگون مرتبط با فولاد و... فائق آمد. چارچوبهای بازار سرمایه سبب میشود جریان نقدینگی به پروژههای زیرساختی نیز وارد شود و جریان بازدهی به سمت سرمایهگذار حرکت کند. در سالهای گذشته بازار سرمایه در ایران رشد کمی داشته است. از مزیتهای بازار سرمایه در اقتصاد کشور، شفافیت مالی شرکتهایی است که به لحاظ عملکردی قابل اطمینان هستند. با توجه به نظارتهای عمده بر بازار سرمایه، امکان انحراف وجود نخواهد داشت و این بازار همواره در مسیر منفعت سرمایهگذاران و اقتصاد کشور فعالیت خواهد کرد. گفتنی است که حجم بالای تامینمالی که در بازار سرمایه انجام میشود، در نظام بانکی قابل ارائه نیست. بازار سرمایه از نرخ پایینتری برخوردار است و به لحاظ تئوریهای مالی، تامینمالی از طریق استقراض نسبت به تامینمالی از طریق افزایش سرمایه، هزینه سرمایه پایینتری دارد.
اوراق سلف موازی استاندارد و مرابحه با رویکرد استفاده بیشتر از ابزارهای بازار سرمایه است. شرکت فولاد خوزستان استفاده از ابزارهای تامینمالی را در دستور کار خود قرار داده که بهزودی در بازار سرمایه منتشر خواهند شد. فولاد خوزستان درصدد است بهعنوان نخستین شرکت، نظام روابط سرمایهگذاران و اصول حاکمیت شرکتی براساس استانداردهای مدنظر بازار بورس و نظام بینالمللی را در این مجموعه فولادی پیادهسازی کند.
درحالحاضر فولاد خوزستان به لحاظ تولید در شرایط مناسبی بهسر میبرد، میزان سودآوری آن نسبت به سال گذشته افزایش یافته و تلاشهایی بهمنظور افزایش بازدهی و درآمد سهامداران حقیقی شرکت انجام شده است. برای نخستینبار، یک صندوق بازارگردانی برای سهام فولاد خوزستان تعریف شده است. فعالیت این صندوق باعث میشود در تلاطمهای بازار، سهام شرکت از ثبات قیمتی بیشتری بهرهمند شود، این اقدام برای حمایت از سهامداران خرد فولاد خوزستان انجام شده است. افزایش کیفی و کمی نماد «فخوز» از دیگر موارد قابل توجه است. گزارش منتشر شده در ۶ ماه نخست سال ۱۳۹۸ درباره وضعیت و عملکرد مالی شرکت نسبت به سال گذشته، نشاندهنده افزایش چندبرابری سودآوری فولاد خوزستان نسبت به سال گذشته است. با توجه به بهبود جریان نقدینگی در شرکت فولاد خوزستان، این شرکت نهتنها از نظر سودآوری، بلکه ازنظر کیفیت و کمیت ارتقای چشمگیری داشته است. علاوه بر موارد یادشده، افزایش سرمایه نیز در دستور کار شرکت فولاد خوزستان قرار گرفته که بهزودی اجرایی خواهد شد.